< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

98/11/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: دلیل سوم

یکی از وجوهی که استدلال شده برای حجیت استصحاب، اجماع است.

مرحوم صاحب الکفایة می فرماید: « الوجه الثالث: دعوى الإجماع عليه ، كما عن المباديء حيث قال :

الاستصحاب حجة ، لاجماع الفقهاء على إنّه متى حصل حكم ، ثم وقع الشك في إنّه طرأ ما يزيله أم لا؟ وجب الحكم ببقائه على ما كان أولاً ، ولو لا القول بأن الاستصحاب حجة ، لكان ترجيحاً لاحد طرفي الممكن من غير مرجح ، انتهى. وقد نقل عن غيره أيضاً.

وفيه : إن تحصيل الإجماع في مثل هذه المسألة مما له مبان مختلفة في غاية الإِشكال ، ولو مع الاتفاق ، فضلاً عما إذا لم يكن وكان مع الخلاف من المعظم ، حيث ذهبوا إلى عدم حجيته مطلقاً أو في الجملة ، ونقله موهون جداً لذلك ، ولو قيل بحجيته لولا ذلك.» [1]

توضیح عبارت: ادعا اجماع شده بر اینکه استصحاب حجت است (و بعد آخوند در مقام توضیح )شک در رافع را بیان می کنند که اگر متیقن سابق شک کردیم که چیزی که زائل کننده او باشد پیدا شده است یا نه؟ حکم به بقاء می شود و اگر استصحاب حجت نمی بود این حکم به ببقاء، ترجیح یکی از دو طرف ممکن بود بدون مرجح یعنی متیقن سابق در زمان شک، ممکن است باقی باشد و ممکن باقی نباشد و اینکه ما بگوییم باقی است باید مرجحی باشد که بگوییم باقی است و مرجحش حجیت استصحاب است.

اشکال آخوند بر این استصحاب

اجماعی نیست و عده زیادی مخالف است و اگر اجماع منقول باشد اشکال آن بیشتر است

مستفاد از عبارت آخوند

این اجماع ناتمام است چه محصل و چه منقول و دلیل بر حجیت استصحاب نیست چه اینکه

اولا: اجماعی محقق نشده است چون مخالف زیاد دارد و کاشف از رای معصوم نیست چون در باره اجماع مبانی مختلف داریم

ثانیا: علاوه بر اینکه اجماع، منقول است و اجماع منقول حجت نیست.

نتیجه: وجه سومی که برای حجیت استصحاب بیان شد از نظر مرحوم آخوند ناتمام است.

مرحوم میلانی می فرماید:

این اجماع در وقتی بعنوان یک دلیل می شود به آن استناد کرد که غیر سیره عقلائیه باشد یعنی یک دلیل سیره عقلائیه و یکی هم اجماع .

و حال اینکه این مطلب درستی نیست که بگوییم اتفاق علماء خارج از سیره عقلائیه است و وقتی سیره عقلائیه بود لا محاله فقهاء در این سیره با آنها موافق خواهند بود پس ادعای اجماع در برابر سیره، ادعای درستی نیست.

مرحوم میلانی در ادامه می فرماید: نسبت به موردی که بیان شد که درباره شک در رافع بود درست است هیچ یک از فقهاء درباره اینکه استصحاب در شک در رافع جاری است مخالفتی نکرده است ولی این غیر از اجماعی است آقایان ادعا می کنند.

در هر صورت این اجماع بعنوان یک دلیل بر حجیت استصحاب در برابر سیره ناتمام است.

محقق ایروانی می فرماید:

این جمله که آخوند در ضمن استدلال بیان کرد (ولو لا القول بأن الاستصحاب حجة ، لكان ترجيحاً لاحد طرفي الممكن من غير مرجح یعنی اگر ما قائل به حجیت استصحاب در زمان شک نشویم که دو طرف دارد شک که متیقن باقی است یا باقی نیست ؟اگر استصحاب حجت نباشد لازم است متیقن باقی باشد بدون دلیل و مرجح ) زاید است چه اینکه خود اجماع کافی است برای اینکه ترجیح بلا مرجح نباشد.

عبارت محقق ایروانی این است: « هذه العبارة زائدة غير دخيلة في الدليل، فانّ نفس إجماعهم ان تمّ كان إجماعا على الاستصحاب، و ترجيح الدوام، الحالة السابقة على ارتفاعها عند الشك»[2]

یعنی اگر اجماع تمام باشد، خود این اجماع باعث می شود ترجیح بلا مرجح نباشد یعنی متیقن باقی است بخاطر این اجماع.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo