< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

98/09/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کلام المیلانی در مقام اثبات

توضیح بیشتر کلام مرحوم میلانی:

اگر ترتب در مانحن فیه جاری باشد به این صورت خواهد بود که بر مسافر نماز قصر واجب است و اگر نماز قصر عصیان شد و ترک شد بعد نماز تمام واجب می شود لذا اگر مسافر نماز تمام خواند نماز او صحیح است درعین اینکه معصیت هم شده است.

و عصیان قصر که شرط فعلیت نماز تمام است به دو راه است:

الف: نماز قصر در تمام وقت ترک شود پس قهرا نماز قصر عصیان شده سپس نماز تمام واجب می شود.

ب: ملاک نماز تمام را تحصیل کند و با تحصیل نماز تمام ملاک نماز قصر تفویت خواهد شد زیرا سابق بیان شد که بین دو ملاک تضاد است و جمعشان ممکن نیست و بعد از اینکه ملاک تمام تحصیل شد ملاک قصر فوت شده است یعنی نماز قصر عصیان شده است.

راه اول در ما نحن فیه متصور نیست زیرا فرض اشکال در جایی است که برای خواندن نماز قصر وقت است لذا در یکی از اشکالات گفته شد که چگونه این ملکف معاقب است با فرض اینکه وقت است؟

پس عصیان نماز قصر منحصر به راه دوم است که مسافر ملاک نماز تمام را تحصیل کند و بعد از تحصیل ملاک نماز تمام ملاک نماز قصر تفویت میشود.

بعد از اینکه معصیت نماز قصر به راه دوم منحصر شد وقتی که نماز تمام را خوانده ایم قهرا مصلحتش درک خواهد شد و در شروع نماز و یا وسط نماز مصلحت درک نخواهد شد زیرا مصلحت امر مرکب زمانی که تمام خصوصیاتش انجام شود مصلحتش درک می شود.

و زمانی که مصلحت نماز تمام بالفعل درک شد و بعد مولی به ما بگوید نماز بخوان تحصیل حاصل است.

به عبارت دیگر: قبل از شروع نماز تمام همه مصلحت درک نشده است و بعد از اینکه نماز تمام را به صورت کامل خواندیم مصلحت درک می شود سپس امر به نماز تمام فعلیت پیدا کند تحصیل حاصل است.

پس ممکن نیست ما نحن فیه یعنی نماز قصر بجای تمام و نماز جهریه بجای اخفات و بالعکس مصداق امر به ترتب باشد.

اقول:

مرحوم آخوند در کفایه در بحث ضد می فرماید: شرط فعلیت امر به مهم یا:

الف: به عصیان امر به اهم است.

ب: و یا به عزم بر عصیان و تصیم گرفتن که معصیت کند و نماز قصر را نخواند و با این تصمیم امر به مهم فعلیت پیدا می کند.

و بنا بر اول شرط فعلیت امر به مهم متاخر از مشروط است و بنابر دوم عزم بر عصیان مقارن با مشروط است و جدا از مشروط نیست.

ممکن است بیان متین محقق اصفهانی را اشکال کرد که این کلام طبق مبنی اول صحیح است و طبق مبنی دوم جای اشکال به محقق اصفهانی است به این بیان که قبل از شروع به نماز تمام این نماز واجب بوده است چون عزم بر عصیان داشته است و شرط فعلیت امر به مهم محقق شده است و بعد از خواندن نماز تمام ملاک عائد مکلف می شود و دیگر تحصیل حاصل نیست.

و طبق مبنی دوم اشکال دیگری است و آن اینکه اگر مسافر تصمیم بر معصیت نماز قصر گرفت و بعد از تصمیم شرط نماز تمام پدید آمد سپس نماز تمام را هم نخواند در اینجا مستحق دو عقاب هست ( الف: عقاب بر ترک نماز قصر بخاطر تصمیم گرفت نماز قصر را ترک کند ب: عقاب بر ترک نماز تمام چون شرط آن بوجود آمد و نماز تمام واجب شد ) و حال اینکه بلا اشکال در مسافرت کسی دو نماز را ترک کرد یک عقاب دارد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo