< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

96/06/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مقدمات/ اصالت الاشتغال/ اصول عمليه

مقدمه سوم: مرحوم شیخ در اصالت الاشتغال، چند مسئله بیان کرده اند و در هر مسئله یک موضوع را بیان کرده اند.

مرحوم آخوند، مثل اصل های قبلی، یک مبحث عنوان می کنند.

مرحوم شیخ نسبت به اینکه چند مسئله بیان کرده اند، فرموده اند، شک ما یا در وجوب است یا در حرمت و باز منشاء شک هم یا فقدان نص است یا اجمال نص است یا تعارض نص است، در نتیجه باید در شش مسئله بحث شود.

اما مرحوم آخوند این شش مسئله را تحت دو جامع قرار داده اند، به اینکه ما در اینجا یک جامع داریم به نام شک در تکلیف که فرد نمی داند تلکلیفش چیست و فرق ندارد وجوب باشد یا حرمت. همچنین از نظر منشاء شک، یک جامع بین سه مورد وجود دارد و آن عدم الحجه می باشد. یعنی چون حجت شرعیه وجود ندارد، شک کرده ایم. به اینکه زمانی که فقدان نص باشد، نص موجود نیست و اگر نص مجمل باشد، نمی توان اخذ کرد و اگر تعارض باشد، باز هم حجت نمی باشد.

مرحوم آیت الله میلانی تفصیل قائلند، ایشان می فرمایند: جامعی که وجود دارد و آنچه که در تحت آن است مثل فقدان نص و... اگر دخالتی در حکم دارند، یا صلاحیت دخالت در حکم دارند، باید مستقلا بحث شود. مثلا فقدان نص، دخیل در حکم است و باید مستقلا بحث شود، اما دو تای دیگر چون دخالت در حکم ندارند، تحت جامع بحث می شوند.

مقدمه چهارم: در اصالت الاشتغال گفتیم گاهی دوران بین متباینین است و گاهی دوران بین اقل و اکثر. فرق بین این دو این است که دو متباین، از یکدیگر اجنبی هستند، مثلا نمی دانم قضای روزه واجب است یا قضای نماز، اما در اقل و اکثر، اجنبی از هم نیستند یعنی اکثر همان اقل بعلاوه بیشتر از آن در قید است.

نکته: منظور از اقل و اکثر از حیث افراد نمی باشد، بلکه منظور از حیث قیود اقل و اکثر باشد.

مقدمه پنجم: فرق بین علم اجمالی و تفصیلی چیست که علم تفصیلی منجز است اما علم اجمالی منجز نیست یا با شرایطی منجز است؟

بین علم اجمالی و تفصیلی، چند فرق بیان شده است:

اول: خود دو علم با هم فرق دارند، یعنی در علم تفصیلی هیچ جهلی دخالت ندارد و به تمام معنا برای ما روشن است، اما علم اجمالی، علمی است که گوشه ای از آن جهل و تاریکی است.

دوم: متعلق علم تفصیلی در خارج، یک چیز معین است است اما متعلق علم اجمالی در خارج یک چیز است اما مردد است. مثلا در علم تفصیلی می دانم فلان قالی نجس است اما در علم اجمالی می دانم یک قالی نجس است اما کدام را نمی دانم.

سوم: فرقی در نفس علم نمی باشد و الا موجب تناقض می شود و آن تناقض بین علم و جهل و معنا ندارد علم باشد و جهل هم در آن باشد. و همچنین در متعلق خارجی هم فرقی نمی باشد، چون متعلق علم اجمالی در خارج مردد نیست و هر چه در خارج است، معین است و مردد وجود خراجی ندارد. بلکه فرق بین دو علم این است که علم تفصیلی در واقع علم به دو چیز است، علم به یک شیء (نجاست) و علم به شیء دیگر (همین فرش نجس است). اما در علم اجمالی یک علم و یک جهل وجود دارد، یعنی به نجاست علم دارد اما جهل دارم در کدام فرش نجاست وجود دارد.

این فرق سوم را مرحوم آیت الله میلانی قبول داشتند و منتقی[1] هم این فرق را ذکر کرده اند.

مقدمه ششم: تکلیفی که در اصالت الاشتغال معلوم است، آیا باید نوع مشخصی مثل وجوب یا حرمت باشد یا اگر جامع بین آن دو (علم به الزام) هم کافی است؟ یعنی باید نوع تکلیف علم داشته باشیم یا جنس هم کافی است.

در اینجا اختلاف است که مرحوم شیخ می فرمایند علم به نوع تکلیف باید باشد اما مرحوم آخوند و بعضی می گویند علم به جنس هم کافی است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo