< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

1401/02/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: اصول عملیه/استصحاب /آیا اماره بر استصحاب مقدم است و یا بالعکس؟

در ادامه کلام ایروانی در کتاب نهایه النهایه با این عبارت می فرماید : « الضابط انّ كلّ دليل كان بلسان تنزيل الظن أو الشك منزلة اليقين أو تنزيلا لمؤدّى منزلة الواقع، سواء كان بمناط الكشف عن الواقع أو بمناط التعبد، يقدم على ما ليس بذلك اللسان، بل بلسان جعل الوظيفة في موضوع الشك، و إن كانت حكمة التعبد هو الكشف الأمارية، و إذا كان مجموع الدليلين بذلك اللسان أو مجموعهما لا بذلك اللسان، لم يقدم أحدهما على الآخر، و حصل التعارض بينهما. و من ذلك يظهر: انّ دليل الأصل ربّما يكون حاكما على دليل الأمارة، و ذلك فيما إذا كان دليل الأصل بلسان انّ اليقين حاصل، كما في دليل الاستصحاب، و كان دليل الأمارة مجرد التعبد، و إن كان بمناط الكشف.» [1]

توضیح عبارت : و ضابط این است که هر دلیلی که به لسان تنزیل ظن یا تنزیل شک منزله یقین باشد (یعنی ظن و شک مانند یقین است) و تنزیل مودی به منزله واقع بخواهد به مناط کشف از واقع باشد و یا مناط تعبد باشد ( که تعبدا دلیل داریم که باید مقدم باشد) مقدم بر چیزی که بر این لسان نباشد می شود بلکه بلسان جعل وظیفه در موضوع الشک است و اگر چه حکمت تعبد که در اینجا وظیفه تو این است کشف اماریت است.

و اگر مجموع این دو دلیل اماره و اصل به این لسان کشف واقع باشد و یا هر دو به این لسان نباشد یکی بر دیگری مقدم نمی شود و تعارض حاصل می شود و به همین مناط گفته می شود که دلیل اصل حاکم بر اماره است و آن در جای است که دلیل اصل این است که یقین که الان حاصل است که در دلیل استصحاب این طور است و دلیل اماره مجرد تعبد است و اگر چه مناط کشف باشد.

اقول

و از تفصیل مذکور در نهایه النهایه ظاهر شد که آنچه سید استاد ما میلانی به متاخرین نسبت داده است که اماره بر استصحاب مقدم مطلقا است مقصود ایشان مشهور متاخرین بوده است چه اینکه صاحب نهایه النهایه (که قول سوم است ) محقق ایروانی از متاخرین است و ایشان استاد مرحوم میلانی در مکاسب بوده است.

و مخفی نماند که کلام نهایه النهایه داخل در جهت اولی که کدام یک از استصحاب و یا اماره مقدم است؟

پس اقوال در مقام چهار قول است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo