< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

1400/12/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: اصول علمیه/استصحاب /شرایط استصحاب

از این برهان نائینی سید الاستاد مرحوم میلانی پاسخ می دهند که متوقف بر تعدادی از مقدمات است:

مقدمه اول:

موضوع زمانی که مرکب از دو جزء می باشد باید که هر دو جزء احراز بشود به گونه ای که هر یکی از دو جزء به تنهایی احراز بشود ولی در موردی است که یکی از دو جزء همانا نفس الاحراز است مثل اینکه بگوییم موضوع احراز واقع است پس جزء دیگر بواسطه جزء اول محرز می شود مثلا زمانی که موضوع احراز واقع باشد واقع بمجرد ثبوت احراز ثابت می شود.

مقدمه دوم

تعبد که از اخبار لا تنقض الیقین استفاده می شود که افاده حکم ظاهری است تعبد به آثار واقع نمی باشد یعنی آنچه مترتب بر خود واقع می شود بلکه همانا تعبد مستفاد از اخبار تعبد به آثار ظاهریه است و به عبارت دیگر تعبد به حکم ظاهری است نه واقعی پس یقین و اگر چه طریق به حکم واقعی نفس الامری است و لکن یقین موضوع برای حکم تعبدی ظاهری است.

مقدمه سوم

مختار ما میلانی در مبحث مشتق این بود که مشتق حقیقت در خصوص من تلبس بالمبدء است و مراد به این مشتق همان مفهوم افرادی از مشتق است نه مفهوم ترکیبی مثل عالم و یا فاضل و جاهل و ... و این بحث از مشتق اختصاص به علم اصول ندارد.

مقدمه چهارم

زمانی که مشتق موضوع در قضیه ای باشد پس مفهوم ترکیبی از این قضیه همانا اتحاد حال نسبت یعنی حمل محمول بر موضوع است با حال تلبس است مثلا زمانی که مولی بگوید که اکرم العالم مفهوم از آن عالم همان کسی است که بالفعل عالم است و این بحث اصولی است که اکرامش واجب می شود.

مقدمه پنجم

گاهی چه بسا مبدء عنوان مشتق همان ذات معنون بدون عنوان است که در تحقق ملاک حکم دخیل است و در مثل این موارد فعلیت عنوان و تلبس لازم نیست مثلا اگر مولی بگوید که اکرم من احسن لک یعنی احسان سبب تحقق ملاک اکرام برای ذات هر کسی که احسان کند پس تلبس فعلی احسان کننده به مبدء واجب نمی باشد بلکه ثبوت اکرام کافی است اگر چه در گذشته احسان کننده باشد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo