< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد رضازاده

1400/12/11

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: اصول علمیه /استصحاب /شرایط استصحاب

مرحوم میلانی به استادش محقق النائینی نسبت داده است که با براهین عقلیه استحاله اطلاق لا تنقض شامل هر دو قاعده یقین و استصحاب با هم باشد ثابت می شود.

اول از جهت یقین چه اینکه یقین در قاعده یقین مقید به این است که حدوثا مسبوق به شک یعنی یقین باید قبل از شک باشد و در استصحاب متیقن مقید به سبق است و جمع بین آن ممکن نیست.

مرحوم میلانی از اشکال استادش پاسخ می دهد که حاصل آن این است که مورد تعبد و عدم النقض فقط در طبیعیت یقین است و آن طبیعت واحده است و اختلاف در تقید به زمان است و عدم التقید مربوط به افراد است و از مشخصات فردیه است و دخالت مشخصات فردیه در طبیعت صحیح نیست پس طبیعت واحده متعدده می شود از ناحیه تعدد افراد.

برهان دوم

شک در مورد استصحاب در بقاء متیقن و استمرارش است و در مورد یقین شک در اصل حدوث یقین است و روشن است که بین مورد استصحاب و مورد یقین در کلام واحد جمعش ممکن نیست علاوه بر اینکه در استصحاب جری عملی است بخاطر اینکه شک در بقاء المتیقن است بخلاف یقین زیرا شک در یقین در اصل حدوث یقین است.

مرحوم میلانی از اشکال استاد ش این گونه پاسخ می دهد که آنچه که مرحوم نائینی بیان کردند از جهت ادبیات قابل توجیه و مسامحه است و به نوعی می شود پذیرفت ولی واقع غیر از این باشد چه اینکه واقع امر عروض شک برای متیقن در هر دو قاعده و استصحاب است و رعایت جهات ادبیه است و شک در استصحاب طاری است و در قاعده یقین ساری است باعث نمی شود که مرکز شک متعدد شود و جری عملی حقیقی متصور در هیچ یک از آنها نیست چه اینکه هر دو یعنی قاعده یقین و استصحاب از جهت زمان مشکوک و متیقن مختلف هستند و یا از جهت زمان شک و یقین و آنچه در جری عملی حقیقی معتبر است همان اتحاد از جهت زمان به صورت مطلق است.

پس مراد همانا جری عملی است و جری عملی تعبدا در هر دو قاعده یقین و استصحاب ثابت است.

برهان سوم

یقین در قاعده یقین موضوعیا اخذ شده است چه اینکه یقین در ظرف شک ثابت نمی باشد و در استصحاب یقین به نحو طریقی در موضوع اخذ شده است و محرز ثبوت یقین بحدوث متیقن سابقا در ظرف شک در بقائش است و لا تنقض الیقین یقین موضوعی و طریقی را با هم شامل نمی شود.

و همچنین در قاعده یقین تعبد به یقین موضوعی است و در استصحاب تعبد به یقین طریقی و محرز به فتح است یعنی لا تنقض الیقین بخاطر اینکه محرز واقع است و ممکن نیست جمع بین قاعده و استصحاب در دلیل واحد و استعمال واحد ممکن نیست.

مرحوم میلانی در مقام پاسخ می فرماید که اما از اختلاف یقین اختلافی بینشان نیست چه اینکه یقین در هر دو به عنوان طریق به متیقن اخذ شده است.

اقول :

شاید مقصود استاد ما میلانی این باشد که مقصود و نظر اصلی در هر دو به متیقن است به گونه ای که اگر بخواهیم متیقن را بدون طریق یقین ببینیم

اما اختلاف در تعبد و حکم اختلافی در حکم و تعبد نیست و حاصل کلامش این است که تعبد مستفاد از ناحیه لا تنقض در ظرف یقین تصور نمی شود چه اینکه یقین و قطع ذاتا حجت است که در مباحث قطع بیان کردیم بلکه تعبد به مشکوک در ظرف مشکوک است نهایه الامر تارة ظرف مشکوک همانا زمان حدوث متیقن است مثل قاعده یقین و تارة زمان بقاء متیقن است پس تعدد در ظرف مشکوک است نه در اصل حکم و تعبد پس تعبد واحد است نه اینکه متعدد باشد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo