97/08/29
بسم الله الرحمن الرحیم
کاستی ها/ساختار فقه /فقه القضا
موضوع: فقه القضا/ساختار فقه /کاستی ها
کاستی های ساختار فعلی فقه
برای دانش فقه تاکنون نزدیک به بیست ساختار از سوی فقها پیشنهاد شده است که مشهورترین آنها ساختار مرحوم محقق حلی در کتاب شرایع است و در هیچ یک از این ساختارها احکام قضاء، نظام یکپارچه ای ندارند بلکه کمینه و لااقل در میان ده باب مختلف پیرامون آنها گفتگو می شود. به سبب پیوند دانش اصول با علم فقه در اینجا بایسته است که به تعریف پیشینی علم فقه مطلوب و ایده آل نیز اشاره ای بشود. گفتیم که فقه انبوهی از نظامات است که به تکالیف و حقوق انسان می پردازد و همه شؤون زندگی انسان را در بر می گیرد. چرا که دین برای بهروزی و نیکبختی دنیا و آخرت انسان آمده است. و از آنجا که سعادت دنیوی انسان بدون یک حکومت صالح شدنی نیست پس کانون فقه مسایل حکومت و دولت سازی و فرمانروایی است. افزون بر این باید ببینیم نیازهای بشر چیست و فقه را به سمت پاسخگویی به آن ها سامان دهیم. در نگاه پیشینی ما در پی ساختار مطلوب و ایده آل برای فقه موجود نیستیم بلکه به دنبال ساختار فقه مطلوب و ایده آل هستیم. برآیند اینکه هم ساختار دگرسان خواهد بود و هم محتوای فقه ایده آل از فقه موجود جدایی خواهد داشت. یکی از کاستی های فقه موجود آن است که در منابع حدیثی ما پیرامون احکام فقهی ابوابی هست که در کتب فقهی موجود اثری از آن ابواب نیست و این کاستی در نگاه و تعریف پیشینی فقه ایده آل باید چاره شود. کاستی دیگر آن است که برخی از موضوعات در گذشته نبوده اند و از این رو هیچ بابی در فقه موجود برای آنها فراهم نشده است و در فقه ایده آل این کاستی نیز باید جبران شود. اگر جز این باشد دین پاسخگوی همه شؤون و نیازهای انسان امروزین نخواهد بود. برخلاف سخن نادرستی که برخی امروزه بر زبان می رانند که فقه ما امضایی است و آنچه که بشر با عقل خویش دربافته بوده را امضاء کرده است و امروزه می توان یافته های نوین بشری را امضا کرد فقه ما ابدی است و همه شؤون و نیازهای بشری را فرا می گیرد و اینگونه نیست که پاره ای از احکام امضایی باشد و در هر زمان دگرگون ساختن آنها و امضای احکام جدید شدنی باشد. حتی اگر حکمی در کتاب و سنت منصوص نباشد با اجتهادی که مبتنی بر کتاب و سنت است آن را به دست می آوریم. به نظر می رسد که پیش از تقسیم فقه و ساختارمند کردن آن باید برخی از مسائل فراگیر مانند مباحث اجتهاد و تقلید بیان شوند. این فقه فراگیر در واقع فقه المقسم است که از انسان بما هو انسان و پیوند او با هستی به طور عام گفتگو می کند. پس از فقه المقسم فقه را بر اساس حدیث امام صادق علیه السلام به چهار قلمرو کلان تقسیم می کنیم. چهار بخش کلان فقه عبارت هستند از معاملة الله، معاملة النفس، معاملة الخلق و معاملة الدنیا.