« فهرست دروس
درس فقه استاد علی‌اکبر رشاد

97/07/22

بسم الله الرحمن الرحیم

/اهمیت ولایت قضایی /فقه القضا

 

موضوع: فقه القضا/اهمیت ولایت قضایی /

اهمیت ولایت قضایی

 

قضاء از شؤون ولایی است و امری نیست که از پی جعل و اعتبار و قرارداد به دست بیاید. غرض از قضا برپایی عدل و داد، پیدایش امنیت، پاسداری از آزادی ها و بازستانی حقوق ستمدیدگان است. اینها بالاترین ارزشهای انسانی و الهی هستند. بدون دستگاه داوری و قضاء جامعه انسانی از جوامع حیوانات درنده نیز پست تر خواهد شد. چرا که درندگان در درندگی خود محدود هستند و نوآوری های انسانی که برآمده از عقل مادی است را ندارند. هیچ درنده ای توان کشتار همنوعان خود با سلاح کشتار جمعی را ندارد.

نکته دیگر این است که شأن قضاء شأن نبوی و ولایی است. یعنی شأنی الهی است که از ناحیه باریتعالی به پیامبران و امامان ارزانی می شود. افراد دیگر به نیابت از پیامبران الهی و امامان معصوم جایگاه قضاء را عهده‌دار می شوند. چرا که قضاء شاخه ای از ولایت است و هیچ انسانی بما هو انسان بر دیگری ولایتی ندارد. تنها خداوند متعال است که ذاتاً بر غیر خود ولایت دارد و این ولایت را به برخی از انسان ها واگذار می کند. پس تنها کسانی ولایت قضاء را دارا هستند که خداوند متعال این ولایت را به آنها ارزانی داشته باشد. ولایت قضا از پیوست های شأن نبوت و امامت است. خداوند متعال در قرآن کریم به داوود نبی (ع) می فرماید:

 

﴿يَٰدَاوُۥدُ إِنَّا جَعَلۡنَٰكَ خَلِيفَةٗ فِي ٱلۡأَرۡضِ فَٱحۡكُم بَيۡنَ ٱلنَّاسِ بِٱلۡحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ ٱلۡهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱلَّذِينَ يَضِلُّونَ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ لَهُمۡ عَذَابٞ شَدِيدُۢ بِمَا نَسُواْ يَوۡمَ ٱلۡحِسَابِ / ص ۲۶﴾

 

ای داوود ما تو را خلیفه خویش در زمین قرار دادیم. حال که جانشین و خلیفه ما در زمین هستی پس در میان مردم به حق داوری کن. یعنی شأن حکم و قضا از تبعات خلافت توست. خداوند در آیه دیگری به پیامبر اسلام (ص)می فرماید:

﴿وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ ۖ/ مائده ۴۹﴾

یعنی در میان مردم بر اساس آنچه که خداوند متعال بر تو نازل نموده است حکم کن. و بر اساس خواهش دل خویش یا خواهش دل دیگران داوری مکن. امیرالمومنین علیه السلام در آغاز که به کوفه رفتند خود به امر قضا می پرداختند تا آنکه به سبب فراوانی و گستردگی وظایف و کارنوشت ها شریح را بر امر قضاء گمارده و به او فرمودند:

 

يا شُرَيحُ ، قد جَلَستَ مَجلِسا لا يَجلِسُهُ إلاّ نَبيٌّ أو وَصيُّ نَبيٍّ أو شَقيٌّ

 

یعنی جز نبی و وصی اگر کس دیگری به امر قضاء بپردازد شقی خواهد بود مگر اینکه کسی به نیابت از پیامبر و امام و با اجازه و رواداشت ایشان به امر قضاء بپردازد که این در حکم داوری خود نبی و امام است.

نکته سوم آیات و روایاتی هستند که بیان می کنند که خاستگاه داوری و قضاء کتب آسمانی است. پس باید بر اساس وحی و آنچه که خداوند نازل نموده است حکم شود. خداوند متعال می فرماید:

 

﴿إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ ۚ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا / مائده ۴۴﴾

یعنی انبیاء بنی اسراییل بر اساس تورات داوری می نمودند و ما نیز دستور داریم که بر اساس کتاب آسمانی خود قرآن داوری کنیم.

نکته چهارم اینکه قضاء آنقدر مهم و پر ارج است که تسلیم در برابر داوری نبی و امام شرط ایمان است. خداوند می فرماید اگر کسی از داوری پیامبر اسلام سر باز زند کافر است.

 

﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا / نساء ۶۵﴾

 

مومن واقعی کسی است که نه تنها در داوری به پیامبر روی بیاورد بلکه در دل نیز از داوری آن حضرت هر چه که باشد خشنود باشد. از این رو هنگامی که ولی فقیه از سوی نبی و امام برای امر ولایت عامه و همچنین امر قضاء گمارده می شود و ولی فقیه نیز شخصی را به امر قضاء می گمارد هنگامی که این قاضی حکمی صادر می کند انسان باید با رضای قلبی بپذیرد. قضاء اولاً از شؤون ولی امر است و دیگران به نصب یا نیابت از ولی امر قضاوت می کنند و جز به گماردن و اجازه پیامبر یا امام یا ولی امر کسی حق قضاء ندارد و داوری او مشروع نیست. مگر قاضی تحکیم که مرضی الطرفین است و از این جهت داوری او مشروع دانسته شده است. قضاتی که از ولی امر اذن قضاوت ندارند اگر طرفین دعوی با رضای خود به ایشان روی بیاورند شاید حداکثر و بیشینه در حد و اندازه همین قاضی تحکیم باشند. از اساس شرط عهده داری ولایت کبری یا ولایت فقیه صلاحیت قضاء است و کسی که شایستگی قضاء ندارد شایستگی عهده داری ولایت کبری را نیز ندارد. امام صادق علیه السلام در روایتی فرموده اند:

 

اتَّقُوا الحُكومَةَ ؛ فإنَّ الحُكومَةَ إنّما هي لِلإمامِ العالِمِ بالقَضاءِ ، العادِلِ في المُسلمينَ ، لِنَبيٍّ أو وَصيِّ نبيٍّ .حديث

یعنی حکومت تنها از آن امام عالم به قضاء است.

 

logo