< فهرست دروس

درس امامت - کتاب المراجعات - استاد ربانی

99/11/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مراجعه 48 و چهل روایت بر امامت امیرالمومنین (ع)

چهار نکته درباره رویات 21 تا 25

در جلسه قبل چهار روایت از مراجعه 48 بیان شد و گفته شد این روایات در مراجعه دهم نقل شده است و از آنجا که در آنجا به تفصیل درباره آنها بحث شد، در اینجا دیگر متعرض بررسی آنها نمی شویم. در این روایات از جهت مدلول و مضمون چند نکته وجود دارد که به آنها اشاره می شود:

1. در این روایت بیان شده که امیرالمومنین (ع) افراد را از باب هدایت خارج نکرده و در باب گمراهی سوق نمی دهد و این وجه بیانگر امامت و رهبری آن حضرت است.

2. از ولایت امیرالمومنین (ع) به عنوان ولایت رسول الله (ص) یاد شده است. و در مورد ولایت پیامبر اکرم (ص) قرآن کریم می فرماید: ﴿النَّبِيُّ أَوْلى‌ بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِم﴾[1] و در جای دیگر می فرماید: ﴿إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِما أَراكَ اللَّهُ وَ لا تَكُنْ لِلْخائِنينَ خَصيما﴾[2] : ما قرآن را به حق بر تو نازل کردیم تا بین مردم بر اساس آنچه خداوند به تو نشان داده است حکم و داوری کنی.

3. در یکی از این روایات در کنار توصیه به بگزیدن ولایت امیرالمومنین (ع)، توصیه محبت و دوستی نسبت به ایشان شده است و این قرینه است بر اینکه مقصود از ولایت در آنها، ولایت زعامت و رهبری است نه ولاء محبت و دوستی. هر چند ولاء زعامت نیز در نگاه دینی همراه با محبت است.

4. در یکی از این روایات پس از توصیه به برگزیدن ولایت امیرالمومنین (ع)، دستور به اقتداء به اهل بیت (ع) شده است و وجه آن نیز دارا بودن آنان از علم و فهم پیامبر(ص) دانسته شده است.

 

حدیث 26 از مراجعه 48

در حدیث 26 از مراجعه 48 نقل شده که پیامبر اکرم (ص) به عمار فرمود: «يا عمّار إذا رأيت عليا قد سلك واديا و سلك الناس واديا غيره فاسلك مع علي، ودع الناس، إنّه لن يدلّك على ردى، و لن يخرجك من هدى»: ای عمار! زمانی که دیدی امیرالمومنین (ع) در مسیری حرکت می کند و مردم در مسیر دیگری گام بر می دارند، مردم را واگذار و راه علی (ع) را برگزین، زیرا او هرگز تو را به ضلالت و گمراهی نمی کشاند و از مسیر هدایت خارج نمی کند.

این حدیث را دیلمی از عمار و ابوایوب در کتاب «مسند الفردوس»[3] نقل کرده است. بخش اول این روایت در منابع دیگر نیز آمده است از جمله در کتاب «تاریخ بغداد»[4] و «جامع الاحادیث»[5] و «تنزیه الشریعه»[6] و «کنزالعمال».[7]

نکته شگفت آور این است که ابومریم اعظمی می گوید: من در مسند دیلمی جستجو کردم و اثری از این روایت نیافتم،[8] در حالی که در همان طور که گفته شد این روایت در کتاب مسند فردوس آمده است، مضافا بر اینکه در منابع دیگر نیز نقل شده است.

این روایت از نظر سند مرسل و رجال آن ذکر نشده است و از جهت جهت دارای ضعف است. از طرفی متقی هندی نیز که آن را از مسند فردوس نقل کرده آن را ضعیف دانسته است. اما این اشکال قابل دفع است زیرا مضمون این حدیث دارای شواهد زیادی است و زمانی که حدیث از نظر سند دارای مشکل باشد (و مشکل آن از قبیل جهل و کذب و مانند آن نباشد)، با وجود شواهد از نظر محتوا و مضمون این اشکال قابل حل است.

از نظر دلالت، دلالت این حدیث بر امامت و عصمت و افضلیت امیرالمومنین (ع) کاملا روشن است، زیرا پیامبر اکرم (ص) در آن توصیه کرده است که مسیر زندگی را با شاخص امیرالمومنین (ع) تعیین کنید نه دیگران و این امر در مورد همه زمینه ها جاری است، و این همان امامت است.

اشکال

ابومریم اعظمی بر دلالت حدیث اشکال کرده و گفته است: این حدیث بر امامت علی (ع) دلالت ندارد، زیرا نظیر این مطلب درباره انصار نیز نقل شده و آن هم در صحاح آمده است. «لو سلك الناس واديا و سلكت الأنصار شعبا لأخذت شعب الأنصار»: اگر مردم در وادی وارد شوند و انصار در وادی دیگری قرار گیرند، من همان وادی که انصار برگزیده اند را خواهم پیمود.[9] ابومریم اعظمی می گوید قطعا این حدیث دلالت نمی کند که پیامبر (ص) تابع انصار است و آنان امام و پیشوا هستند، بلکه صرفا دلالت می کند که موافقت پیامبر با انصار، یک نوع مزیتی برای انصار است. حدیث مورد بحث نیز همین معنا را دارد و یک نوع مزیت و رجحانی را برای علی (ع) اثبات می کند نه مساله امامت را.[10]

پاسخ

همان طور که مستشکل بیان کرده است در روایت انصار یک قرینه قطعی وجود دارد که نه تنها بحث امامت و رهبری انصار را رد می کند، بلکه بیان می کند که آن مزیت به صورت فی الجمله و برای برخی از آنان ثابت است. شاهد آن نیز نمونه های فراوانی است که در تاریخ آمده که برخی از انصار کاری را انجام دادند که پیامبر (ص) با آنان مخالفت کرده است. بنابراین این روایت یک قضیه شخصیه است و مربوط به موارد خاصی بوده است. پیامبر اکرم (ص) رهبری همه مردم را به عهده داشت و این همان قرینه قطعی در این روایت است. اما در روایت مورد بحث نه تنها چنین قرینه ای وجود ندارد، بلکه مخالف آن وجود دارد و آن اینکه پیروی از امیرالمومنین (ع) مدلل شده که ایشان افراد را از راه هدایت خارج نمی کند و به وادی گمراهی داخل نمی کند. و این نشان می دهد که در هر مساله ای که اختلاف وجود داشته باشد و امیرالمومنین (ع) در مسیری و دیگران در مسیر دیگر باشند، باید با علی (ع) همراه بود.

انشاءالله به بررسی روایت دیگری از مراجعه 48 می پردازیم.


[3] الفردوس، دیلمی، ج5، ص384.
[4] تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، ج23، ص393.
[5] جامع الاحادیث، سیوطی، ج23، ص342 ؛ اللالی المصنوعه، سیوطی، ج1، ص374.
[6] تنزیه الشریعه، ابن عراق، ج1، ص371.
[7] کنزالعمال، متقی هندی، ج11، ص613، ح32972.
[8] الحجج الدامغات، ج1، ص485.
[9] مسند، احمد بن حنبل، ج3، ص162، 249 و 275 ؛ صحیح، بخاری، ج5، ص201- 203 ؛ صحیح مسلم، ج2، ص735- 736.
[10] الحجج الدامغات، ابومریم اعظمی، ج1، ص485.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo