< فهرست دروس

درس کلام استاد علی ربانی‌گلپایگانی

1402/08/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: عدم انتخاب زنان به عنوان پیامبر

فلسفه برگزیده نشدن زنان به عنوان پیامبر

سخن در باره وجوهی بود که برای عدم انتخاب زنان به عنوان پیامبر بیان شده است. در این باره وجوهی بیان و نقد شد. وجه دیگری که بیان شده این است که پیامبری اقتضا می کند که فرد انتخاب شده با مردم در ارتباط باشد و در اجتماع حضور فعال داشته باشد. از آن سو تشریع الهی بر آن است که زنان تا می تواند از تماس با مردان پرهیز کنند. اکنون حضور این زن به عنوان پیامبر در اجتماع با این تشریع الهی سازگاری ندارد زیرا علم اجمالی داریم که برخی به خاطر حضور او در اجتماع به گناه می افتند و اگر هم این را نگوییم لااقل مرجوح خواهد بود، زیرا ضرورتی با وجود مردان نخواهد داشت. اکنون چگونه کسی که خود مرتکب مکروه می شود می تواند مردم را از ارتکاب آن نهی کند؟

کار پیامبر ابلاغ پیام های الهی و نیز پیاده سازی آنها در جامعه است که انجام آنها توسط مرد رجحان دارد. صاحب تفسیر تسنیم به این مطلب اشاره کرده و گفته است: مامورت و رسالت فرستادگان الهی با حکم دین توحیدی که زن باید از تماس با نامحرم بپرهیزد سازگار نیست.[1] سایر تفاسیر نوعا به این مساله نپرداخته اند اما روح البیان فرموده است: مبنای حال زن از نظر اسلام بر ستر است، در حالی که نبوت در میان مردم بودن را نیاز دارد[2] .

توضیح آنچه بیان شد چنین است که شأن نبی یکی ابلاغ دستورات الهی و دیگر اجرای آنها در جامعه و سوم امامت و اداره آن است. شأن نبوت این است که دستورات الهی را دریافت می کند و شأن رسالت این است که آنچه دریافت کرده را به مردم برساند و شأن امامت، رهبری و اجرای احکام الهی در جامعه است. در مقام ابلاغ تفاوتی میان زن و مرد نیست و هر کدام باشند می توانند این ماموریت را انجام دهند. شان تبلیغی نیز همین گونه است اما در حوزه امور اجتماعی و معاشرت با مردم، حضور مردان اگر نگوییم لازم است لااقل نسبت به زنان رجحان دارد.

اصل اشکالی که مطرح شده این بود که اعتقاد به گزینش پیامبران از سوی خدای متعال با عدل الهی سازگاری ندارد، زیرا نیمی از انسان ها زن هستند و بایستی لااقل در این گزینش تعدادی از پیامبران زن می بودند و چون چنین نشده معلوم می شود که پیامبران از سوی خداوند انتخاب نشده اند. آنچه در مقام پاسخ گفته شد این بود که مبنای اسلام این است که چون خدای متعال عادل است و عدل یعنی «وضع کلی شی مواضعها»، اتفاقا قرار نگرفتن زنان به عنوان پیامبر وجوه حکیمانه ای دارد که از جمله آنها پرهیز از حضور آنان در مقام اجرائیات است.

 

محدودیت ها احترام به زن

شهید مطهری می فرماید: اينكه از قديم الايام مردان به عنوان خواستگارى نزد زن مى‌رفته‌اند و از آنها تقاضاى همسرى مى‌كرده‌اند، از بزرگترين عوامل حفظ حيثيت و احترام زن بوده است. طبيعت، مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا آفريده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن. طبيعت، زن را گل و مرد را بلبل، زن را شمع و مرد را پروانه قرار داده است. اين يكى از تدابير حكيمانه و شاهكارهاى خلقت است كه در غريزه مرد نياز و طلب و در غريزه زن ناز و جلوه قرار داده است. ضعف جسمانى زن را در مقابل‌ نيرومندى جسمانى مرد، با اين وسيله جبران كرده است. خلاف حيثيت و احترام زن است كه به دنبال مرد بدود.[3]

محدودیت هایی که در شرع مقدس برای زن قرار داده شده برای احترام گذاشتن به او است تا راحت در دسترس مرد اجنبی نباشد و این بیمار دلان نتوانند در کوچه و بازار و اتوبوس مفت و ارزان از آنها استفاده کرده و خود را ارضا کنند.

نباید به غرب نگاه نکنیم. آنان چه گلی به سر زنان خود زده اند که ما می خواهیم به سر زنان خود بزنیم؟ تضعیف خانه و خانواده چه نتیجه ای به همراه دارد؟ چرا برخی شان مادری را پایین می آورند؟ اگر بگویند فلان زن راننده تریلی است افتخار می کند اما اگر خانه دار باشد شان پایینی دارد؟ این احترام به زن گذاشتن نیست بلکه فریب و ظلم به آنان است.

 

روایات بیان کننده پرهیز از اختلاط زن و مرد

1. در روایت آمده است که امیرالمومنین (ع) و حضرت زهرا (س) از پیامبر (ص) درخواست کردند که برنامه زندگی و وظایف هر کدام را معلوم کند. پیامبر خدا (ص) فرمود: کارهای داخل خانه به عهده حضرت زهرا (س) و کارهای بیرون با علی (ع) باشد. حضرت زهرا (س) با شنیدن این برنامه فرمودند: کسی نمی داند که من چقدر از این که با مردان نامحرم ارتباط نداشته باشم خوشحال شدم[4] .

2. از امیرالمومنین (ع) روایت شده است که فرمود: ما نزد پیامبر خدا (ص) بودیم که آن حضرت سوال کرد، چه چیزی برای زن از همه چیز بهتر است؟ اصحاب جواب هایی داندند اما هیچکدام کامل نبود. بعد پراکنده شدیم و من نزد حضرت زهرا (س) آمدم و سوال را پرسیدم. ایشان فرمود: بهترین چیز این است زن با نامحرمی ارتباط نداشته باشد. امیرالمومنین (ع) این جواب را به پیامبر (ص) فرمود و آن حضرت فرمود: درست است و بعد پرسید آن را از کجا فرا گرفته ام؟ گفتنم دخترتان فرمودند. رسول خدا (ص) فرمود: فاطمه پاره از من است.[5]

3. در چند روایت آمده است که فرمودند: بهتر است زنان در خیابان در وسط راه نروند، بلکه از کنارها عبور کنند تا کمتر دیده شوند و در معرض نامحرم قرار نگیرند. [6]

4. در نامه امیرالمومنین (ع) به امام مجتبی (ع) پس از تاکید بر امر حجاب فرمودند: پسرم اگر ممکن است کاری کن که همسرت جز تو مردی را نشناسند[7] .

5. ابن ام مکتوم فردی نابینا بود. یک موقع ایشان از پیامبر در خواست کردند تا وارد خانه شوند، و آن حضرت پذیرفتند. در برخی روایات آمده است عایشه و حفصه در خانه بودند رسول خدا (ص) فرمودند به اتاق دیگری بروید. سوال کردند چرا، او که نابینا است؟ پیامبر خدا (ص) فرمود: اما شما که او را می بینید. در حدیث دیگری آمده که ام سلمه و میمونه در خانه بودند و رسول خدا (ص) از ایشان خواستند تا حجاب برگیرند. آنان از علت آن سوال کردند؟ رسول خدا (ص) فرمود: درست است که او شما را نمی بیند اما شما او را می بینید.[8]

6. در روایت معروفی از امیرالمومنین (ع) نقل شده است که به مردم عراق فرمودند: «يَا أَهْلَ الْعِرَاقِ نُبِّئْتُ أَنَّ نِسَاءَكُمْ يُدَافِعْنَ الرِّجَالَ فِي الطَّرِيقِ أَ مَا تَسْتَحُونَ»[9] : ای اهل عراق، به من خبر رسیده است که مردها و زن ها در مسیر حرکت به هم برخورد می کنند. آیا از این امر حیا نمی کنید؟

از مجموع اینها و مانند آنها استفاده می شود که رهبری اجتماعی زنان با تشریع الهی قابل جمع نیست، زیرا شرع از برخورد و غاطی شدن زنان و مردان منع کرده و خواسته است که زنان کمتر در اجتماع حاضر شوند مگر از باب اضطرار. در بحث ما نیز هر چند مساله ابلاغ و تبلیغ نبوت با زن بودن مشکلی ندارد، اما با فعالیت های اجتماعی ایشان سازگاری ندارد و لااقل حضور مرد راحج است.

ادامه بحث انشاءالله در جلسه آینده بیان می شود.


[1] تفسیر تسنیم، ج41، ص482.
[2] تفسیر روح البیان، آلوسی، ج4، ص.
[3] مجموعه آثار، شهید مطهری، ج19، ص53.
[4] وسایل الشیعه، ج14، ص123، باب89، ح1.
[5] وسایل الشیعه، حر عاملی، ج14، ص43 و ص172.
[6] وسایل الشیعه، حر عاملی، ج14، ص132.
[7] وسایل الشیعه، حر عاملی، ج14، ص41، باب24، ح2.
[8] وسایل الشیعه، حر عاملی، ج14.
[9] وسایل الشیعه، حر عاملی، ج20، ص235.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo