< فهرست دروس

درس کلام استاد علی ربانی‌گلپایگانی

1402/08/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: عدم انتخاب زنان به عنوان پیامبر

بررسی وجوه بیان شده برای عدم پیامبری زنان

سخن در بررسی این مطلب بود که چرا خدای متعال از میان زنان به عنوان پیامبر انتخاب نکرده است. در این باره وجوهی بیان شده است که به بررسی آنها می پردازیم:

ظرافت بدنی

از جمله وجوه بیان شده این بود که چون زنان از جهت بدنی دارای ظرافت خاصی هستند شایستگی لازم برای امر پیامبری را ندارد. در جواب گفته شد این وجه نمی تواند صحیح باشد زیرا اولا در پیامبری گزینش صورت می گیرد و در میان زنان هم افرادی که از نظر جسمی قوی بودند همواره وجود داشته اند که می توانند انتخاب شوند. علاوه بر اینکه آنچه در مدیریت مهم است، بهره گیری از نیروهای کارآمد در جاهای مختلف است و این امر حتما نیازمند قدرت بدنی نیست.

لطافت روحی

وجه دیگری که بیان شده جنبه های روحی زنان است که با عهده داری وظیفه رسالت و نبوت سازگار نیست، زیرا روح آنان با کارهای خشنی که در اجتماع بشری رخ می دهد مناسبت ندارد[1] .

این وجه نیز پذیرفته شده نیست زیرا همان نکته ای که در نقد وجه اول بیان شد در اینجا هم مطرح است، یعنی درست است که ضعف جسمی و لطافت روحی زن امری غالبی است اما در میان آنها همواره کسانی بوده اند که از مردها قوی تر بوده اند. نکته دیگر اینکه فردی که در مقام نبوت قرار می گیرد دارای یک حالت تعادل از جهت عواطف و احساسات است. خصوصیات روحی و روانی او همه مدیریت شده است و رها نیست و الا انسان کاملی نخواهد بود. بنابراین اگر زنی به مقام پیامبری برگزیده شود هر چند دارای لطافت روحی است اما قطعا انسان کامل است و در این مساله دیگر فرقی میان زن و مرد نیست.

اشکال و جواب در مورد الگو بودن معصومین

برخی گفتند این ویژگی هایی که برای امام و نبی از عصمت و سایر فضایل برشمرده می شود، باعث می شود که دیگر آنان نتوانند به عنوان الگو برای دیگران به شمار آیند. این اعتقادی که شیعه بعدها نسبت به امام پیدا کرده است و الا در زمان خود ائمه (ع) اصحاب چنین ویژگی هایی را برای امام نمی شناختند، بلکه آنان را نهایت علمای ابرار می دانست.[2]

این سخن اشتباه است زیرا وقتی می گویند از معصومین(ع) الگو بگیرید به این معنا نیست که در همه صفات همانند آنها شوید. چنین چیزی ممکن نیست همان طور که امیرالمومنین (ع) فرمودند: «أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَكُمْ قَدِ اكْتَفَى مِنْ دُنْيَاهُ بِطِمْرَيْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْهِ أَلَا وَ إِنَّكُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِكَ وَ لَكِنْ أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَاد»[3] : آگاه باش! امام شما از دنياى خود به دو جامه فرسوده، و دو قرص نان رضايت داده است، بدانيد كه شما توانايى چنين كارى را نداريد امّا با پرهيزكارى و تلاش فراوان و پاكدامنى و راستى، مرا يارى دهيد. بنابراین مراد از الگو پذیری از معصومین در خط و مسیر آنان بودن است. آنچه کار را خراب می کند این است که قبله کج باشد، اما اگر قبله کج و منحرف نباشد، افراد در مسیر درستی قرار گرفته اند، هر چند کسی به مقدار خود حضور قلب دارد. بنابراین عصمت به این معنا است که جهت صد درصد درست است و باید چنین باشد، اما دیگر قرار نیست کسی معصوم شود، بلکه مراد حرکت و طی کردن مسیر آنان است.[4]

الگو پذیری

وجه سومی که برای عدم انتخاب زنان به عنوان پیامبر بیان شده، تناسب نداشتن برای الگو پذیری است. در این باره گفته اند الگو پذیری از انبیا قطعا یکی از اهداف بعثت انبیا بوده است، و قدوه و اسوه بودن لوازمی دارد، مانند اینکه باید نبی با مردم قاطی شود و در میان آنها باشد. زنان به لحاظ خلقت خویش به گونه ای هستند که برای مردان جلب توجه می کند، و غالبا مردها به جنبه های غریزی آنان توجه دارند. قرار دادن این خصوصیات در زنان هم واقعیتی حکیمانه است که از سوی خدای متعال صورت گرفته و برای حفظ نسل ها و برای زنان کمال است.[5]

در بررسی این وجه می گوییم که آیا الگو پذیری نیازمند مشاهده حضوری است یا لابشرط است؟ روشن است که لابشرط است و لذا می تواند رفتار و گفتار فرد نقل شود و این گونه الگو پذیری صورت گیرد. قوام الگوپذیری به دانستن است نه دیدن. الان ما نسبت به رفتار و گفتار معصومین (ع) ارتباط مستقیم نداشته ایم اما آنچه برای ما نقل شده است می تواند به عنوان راه الگو گیری قلمداد شود. زنان هم دارای یک حلقه از محارم مردان هستند کما اینکه پیامبران حلقه زنان محرم داشتند و آنان می توانند ویژگی های آن زنان را نقل کنند. علاوه بر اینکه از نظر شرع برای زنانی که حریم عفاف و حجاب را رعایت می کنند منعی برای حضور در عرصه های اجتماعی نیست.

نکته دیگر الگو پذیری حضرت مریم (س) و آسیه (س) برای همگان اعم از مردان و زنان است که قرآن کریم به آن اشاره نموده است. ﴿وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لي‌ عِنْدَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ وَ نَجِّني‌ مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّني‌ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمين﴾[6] : و براى كسانى كه ايمان آورده‌اند، خدا همسر فرعون را مَثَل آورده، آنگاه كه گفت: «پروردگارا، پيش خود در بهشت خانه‌اى برايم بساز، و مرا از فرعون و كردارش نجات ده، و مرا از دست مردم ستمگر بِرَهان.

ادامه بحث انشاءالله در جلسه آینده بیان می شود.


[1] تفسیر تسنیم، ج1، ص489 و ص509 و 503.
[2] این سخن توسط آقای محسن کدیور مطرح شده است.
[4] برای توضیح بیشتر ر.ک: امامت در بینش اسلامی، اثر حضرت استاد.
[5] اسلام و تفاوت های جنسیتی، ص126.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo