< فهرست دروس

درس کلام استاد علی ربانی‌گلپایگانی

1402/07/09

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: نقد مسیر پیامبری، عدم انتخاب زنان به عنوان پیامبر

 

بررسی و نقل دلیل دوم نویسنده

از جمله ادله ای که بر نظریه مسیر پیامبری اقامه شده این است که اگر طبق نظریه رایج، انبیا برگزیدگان الهی باشند و نبوت مقتضای لطف الهی بوده باشد، این نظریه لوازمی دارد که باطل است. از جمله آنها این است که لااقل باید نیمی از انبیا از زنان می بودند و حال آنکه این گونه نیست، پس با بطلان تالی، مقدم یعنی اصل این نظریه هم باطل خواهد بود.

دلالت قرآن بر مرد بودن همه انبیاء

در گام اول اصل این پیش فرض که خداوند متعال پیامبرانی که برگزیده تنها از مردان بوده است، چه دلیلی دارد؟ ممکن است گفته شود در قرآن کریم هیچ اسمی از انبیاء زن بکار نرفته است، اما این سخن صحیح نیست زیرا اولا برخی مدعی شده اند شواهدی از آیات قرآن کریم وجود دارد که افرادی همچون حضرت مریم (س) پیامبر بوده اند؛ ثانیا آیا نبود آیه می تواند دلیل بر نفی باشد؟ خیر نهایت استبعاد را می رساند اما برهانی نیست، زیرا اگر پیش فرض ما این بود که قرآن تمام انبیا را نام برده است در این صورت می توانستیم استدلال کنیم. در مورد روایات نیز همین بحث صادق است به این معنا که از نداشتن روایت درباره نبوت یک زن و بیشتر نمی توان گفت پس نبوده است.

اما دلیلی که بیان می کند پیامبرانی که فرستاده شده اند همه از جنس مردان بوده اند عمدتا سه آیه است. این آیات به گونه نفی و استثنا مطلب را بیان کرده اند که از ادوات حصر هستند: ﴿وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ إِلاَّ رِجالاً نُوحي‌ إِلَيْهِم﴾.[1][2] [3] مخاطب هم پیامبر اکرم (ص) است که خاتم الانبیاء است، پس معلوم می شود همه پیامبران مرد بوده اند.

اشکال و جواب

به این استدلال دو اشکال وارد شده و گفته اند:

1. این آیات در مقام رد مطلبی است که در ذهن مشرکان بوده است و لذا اصلا بحث جنسیت پیامبر در آنها مطرح نیست. آن فکر نادرست این بوده که مشرکان خیال می کردند اگر بنا بود خداوند برای بشر هادی بفرستند باید از جنس فرشته می بود. خداوند در جواب آنان می فرماید: ای پیامبر، قبل از تو هم نبی از جنس ملک نبوده است بلکه همه از جنس بشر بوده اند.

2. دیگر اینکه در قرآن گاهی کلمه «رجال» در مورد بشر یعنی اعم از مرد و زن به کار رفته است، لذا کلمه رجال منحصر در مردان نیست. [4]

این سخن درست نیست زیرا اولا: از کجا می گویید که در این سه آیه مراد نفی آن تصور نادرست ذهنی مشرکان است؟ چه قرینی بر این معنا وجود دارد؟ بله در آیات قرآن کریم این شبهه که چرا خداوند ملک را برنگزیده ذکر شده است مانند آیه 94 سوره اسراء و آیه 8 سوره انعام، اما ربط آن آیات به این آیات چیست؟ آن آیات مستقلا جواب داده شده است کما اینکه در آیه 8 سوره انعام اشکال بیان شده و در آیه 9 پاسخ آن اشکال آمده است: ﴿وَ لَوْ جَعَلْناهُ مَلَكاً لَجَعَلْناهُ رَجُلا﴾[5] کلمه رجل در اینجا در مقابل بشر، خاص است که می تواند هم دلالت بر بشر بودن و هم مرد بودن داشته باشد. این آیه بیان می کند که مبنا این است که نبی از مردان باشد.

سوال و جواب

در روایات آمده است که گروهی از مردان خدمت امام (ع) می آمدند و وقتی امام (ع) حکم مساله را برایشان بیان می فرمود از تعبیر مردان استفاده می کرد. فقها در این موارد گفته اند مراد مردان نیست، بلکه حکم شامل زنان هم می شود. ممکن است گفته شود آیات مورد نظر هم در همین قبیل است؟

در مورد این روایات این گونه نیست که مراد از رجال، معنای مجازی باشد و معنای حقیقی مردان مورد نظر نباشد، بلکه در آنجا نیز رجال به معنای حقیقی است اما از باب القاء خصوصیت می گوییم که این حکم اختصاصی به مردان ندارد و شامل زنان نیز می شود.

در مورد این آیات سه گانه و نیز موارد دیگری همچون آیه ﴿رجال لاتلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر الله﴾ و نیز آیه ﴿رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه﴾ نیز می توانیم بگوییم که کلمه رجل در معنای حقیقی به کار رفته است و مفهوم آن مفهوم خودش است، اما حکم عمومیت دارد. اما اینکه چرا کلمه رجال بیان شده است ممکن است مناسبتی مانند تغلیب و مانند آن داشته باشد.

 

دلالت کلمه «رجال» بر بلوغ فقهی

پس معلوم شد که این آیات بیان می کند که پیامبران از جنس مردان هستند. اکنون سوال دیگری که مطرح می شود این است که آیا کلمه رجال بر بلوغ فقهی انبیاء نیز دلالت دارد و آن را اثبات می کند؟ برخی گفته اند بله بلوغ را هم می رساندد.

ممکن است اشکال شود اگر چنین است پس قضیه حضرت عیسی (ع) ﴿إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَني‌ نَبِيًّا﴾[6] و حضرت یحیی (ع) ﴿وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا﴾[7] که بیان شده در کودکی به مقام نبوت رسیده اند چیست؟ اینان در پاسخ گفته اند: میان مقام نبوت و مقام رسالت فرق است. رسیدن به مقام رسالت مستلزم بلوغ است اما مقام نبوت می تواند در کودکی نیز برای فرد حاصل شود.

مرحوم علامه این سخن را نقل کرده و هم اصل استدلال و هم پاسخ آن را قبول ندارند و می فرمایند:

در اين سخن اشكال است، زيرا استدلال مذكور به آيه شريفه وقتى تمام است كه جمله ﴿وَ ما أَرْسَلْنا﴾ مخصوص رسولان باشد و حال آنكه عين اين عبارت در باره انبيايى هم كه رسول نبوده‌اند آمده و مثلا فرموده‌اند: ﴿وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ ...﴾ ما قبل از تو هيچ رسول و نبيى ارسال نكرديم مگر آنكه ... و اگر استدلال بالا صحيح باشد بايد هيچ طفل و زنى نبى هم نباشد، و حال آنكه به اقرار خود شما عيسى بنا به حكايت قرآن گفت: «من بنده خدايم كه مرا كتاب داده و نبيم كرده است» و در باره حضرت يحيى فرموده: ﴿وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا﴾ پس حق مطلب همانست كه گفتيم آيه شريفه‌ ﴿وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجالًا﴾ در مقام بيان اين معنا است كه رسولان خدا مردانى از جنس بشر عادى بودند، و هيچ عنايتى به اين جهت ندارد كه در اول بعثت به حد بلوغ رسيده باشند يا نه، تنها غرض افاده اين است كه نوح و ابراهيم و موسى و عيسى و يحيى- كه همه رسولان خدا بودند- رجالى از جنس بشر بودند كه به ايشان وحى مى‌شد، نه اينكه اشخاصى بوده باشند مجهز به قدرت قاهره غيبى و اراده الهى تكوينى.[8]

مقام نبوت و مقام رسالت

به نظر می رسد تفکیک گفته شد میان مقام نبوت و رسالت وجود ندارد بلکه همه انبیا دارای مقام رسالت بودند و همه رسولان نیز از مقام نبوت بهره مند بودند. قرآن کریم وقتی در مقام بیان نبوت عامه است گاه از کلمه نبی و گاه رسول استفاده کرده است. در سوره بقره می فرماید: ﴿كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فيمَا اخْتَلَفُوا فيه‌﴾[9] و در سوره حدید می فرماید: ﴿ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط﴾.[10] نکاتی در این باره باقی مانده که در جلسه آینده انشاء الله بیان می شود.


[4] کتاب شخصیت و حقوق زن در اسلام، مهریزی، ص136 و 137.
[8] المیزان، علامه طباطبایی، ج12، ص256- 257.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo