< فهرست دروس

درس کلام استاد ربانی

1400/10/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ثبات یا نسبی بودن معرفت و حقیقت

دیدگاه کانت در مورد ثبات و نسبیت معرفت

بحثی که مطرح شد درباره دیدگاه کانت در مورد نسبیت و ثبات معرفت بود. گفته شد کانت از فلاسفه برجسته غرب است و اندیشه هایی را مطرح کرده که در سرنوشت فلسفه غرب تاثیر بسزا و مهمی داشته است. در باره اندیشه های وی دو نکته بیان شد:

1. آیا کانت تجربه گرا است یا عقل گرا؟ پاسخ این شد که وی در صدد جمع این دو رویکرد فلسفی یعنی رویکرد عقل گرایانه دکارت و پیروان او و رویکرد تجربه گرایانه جان لاک و دیگران بوده است. او با تجربه گرایان در ماده معرفت و با عقل گرایان در صورت معرفت موافقت کرده و معتقد است ماده معرفت از طریق حواس به دست می آید و صورت معرفت قالب های ذهنی است. کانت به مفاهیم فطری که عقل گرایان معتند بودند، قائل است.

3. آیا کانت طرفدار نسبیت در معرفت و یا ثبات آن است؟ اگر معنای نسبیت را این بدانیم که معرفت تابع افراد و مکان است، در این صورت وی این نسبیت را قبول ندارد بلکه به مطلق بودن معرفت قائل است. اما از نظر ایشان آنچه در ذهن ما به عنوان شناخت حاصل می شود، اینگونه نیست که مطابقت با عالم خارج داشته باشد، بلکه در نگاه او نومن و ذات اشیاء قابل شناخت نیست و شناخت تنها منحصر در فنومن ها و پدیدرها است و آن هم تابع قالب های ذهنی است. این دستگاه ذهنی است که به معرفت های ما شکل و صورت می دهد. از این نظر کانت قائل به نسبیت در معرفت است.

برخی گفته اند لازمه دیدگاه کانت به شکاکیت می انجامد، اما این سخن درست نیست زیرا وی به جزم قائل است اما تصدیق جزمی وی اینگونه نیست که کاشفیت از واقع و نفس الامر داشته باشد. در نظر او شناخت انسان برای انسان و موجودی که ساختار ذهنی همانند او دارد معتبر است. مثلا گرمی آب و سبزی برگ تابع دستگاه ذهن انسان است و برای او معتبر است اما در مورد دیگر موجودات این اعتبار نیست. کانت برخلاف نسبی گراها شناخت را برای انسان ها یکسان می داند.

الگوگیری از کپرنیک

چرا کانت به سراغ این مساله رفت که معرفت انسان محصول حواس و قالب های ذهنی است؟ کانت این مساله را طرح کرد که فلسفه قبل از او به هستی شناسی پرداخته است اما باید ابتدا به مساله ذهن شناسی پرداخته شود. کانت اندیشه کپرنیک را مورد بررسی قرار داد که در علم نجوم، در مقابل اندیشه بطلمیوسی که زمین را مرکز می دانست که خورشید و سایر سیارات به دور آن می چرخد، معتقد بود که برای اینکه محاسبات نجومی بهتر جواب دهد باید مساله را جابجا کرد و گفت این زمین است که برگرد خورشید می گردد (هنوز تا آن زمان گردش زمین به دور خورشید اثبات نشده بود). نتیجه کار این شد که نظریات ساده تر و از پیچیدگی آن کاسته شد.

کانت با الگوگیری از این مطلب گفت تاکنون فیلسوفان فارغ از چیستی ذهن به کنکاش عالم می پرداختند، اما می توانیم مساله را جابجا کنیم و بگوییم در حوزه شناخت عالم، باید ذهن را با آن هماهنگ کرد. این مساله یعنی توجه به مسائل معرفت شناسی خوب و دارای اهمیت است. شهید مطهری در این باره می فرماید: تا قبل از اینکه ذهن را بشناسیم، فلسفه نداریم. و در جای گفته اند: تفاوت ایدئولوژی ها به تفاوت جهان بینی ها و تفاوت جهان بینی ها به تفاوت در مساله شناخت بر می گردد.

کانت معرفت شناسی و ذهن شناسی را اساس پژوهش های خود قرار داد و گفت ما یک سلسله اصول فطری داریم که در ذهن انسان به ما هو انسان حک شده است، مانند زمان، مکان، علیت، وجوب، امکان. اندیشه انسان به گونه ای است که در قالب این امور شکل می گیرد و خارج از آن فکر و اندیشه ممکن نیست. وی همان طور که گفته شد معتقد است که شناخت از طریق حواس حاصل می شود اما همه آن نیست بلکه صورت آن توسط همین قالب های ذهنی شکل می گیرد.

برای نظریات کانت به کتاب «تاریخ فلسفه کاپلستون»، ج6 و «سیر حکمت در اروپا»، ج2 و «فلسفه عموی یا مابعد الطبیعه»، پل فولکیه و مانند آن مراجعه شود.

اقسام قضایا در نظر کانت

کانت قضایا را دو گونه می دانست: قضایای تحلیلی و قضایای ترکیبی. قضایای تحلیلی آن است که محلول از دل موضوع انتزاع می شود و نیازی به ضمیه شدن امر دیگری نیست (اصطلاح دیگر آن محمولات عن صمیمه است). مثلا «مثلث سه زاویه دارد» و «ماهیت با امکان ملازمه دارد». قضایای ترکیبی قضایایی است که برای حمل محمول بر موضوع نیازمند ضمیمه است، مانند «جسم سنگین است» و یا «فلزات در اثر حرارت منبسط می شود» و یا «دو بعلاوه دو می شود چهار».

احکام ترکیبی خود دو گونه اند: احکام ترکیبی اولیه و احکام اولیه ثانویه، و یا به تعبیر دیگر احکام پیشینی و احکام پسینی. احکامی که قبل از تجربه برای ذهن وجود دارد را احکام پیشینی و احکامی که پس از تجربه حاصل می شود را پسینی گویند. گونه اول مانند احکام ریاضی است «خط مستقیم نزدیک ترین مسافت به نقطه است». گونه دوم مانند این قضیه است: «نور آفتاب جسم را گرم می کند».

اقسام معلومات بشر

کانت معلومات بشر را در سه حوزه تقسیم می کند: ریاضیات، طبیعیات و غیر این دو مانند اخلاقیات. از نظر احکام این سه حوزه احکام ترکیبی است و میان این سه حوزه تفاوت وجود دارد.

ادامه بحث انشاءالله در جلسه بررسی خواهد شد.

 

﴿.....﴾ اللهم صل علی محمد و آل محمد

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo