< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید صمصام الدین قوامی

98/09/12

بسم الله الرحمن الرحیم

 


موضوع:
فقه الاداره/فقه برنامه ریزی /

مبانی ارزشی– اصل احسان نمونه‌ای از مبنای ارزشی در طراحی نظام احسن

تحلیل وبررسی نظام احسن ازمنظرحکمت متعالیه


رابطه شرور با نظام احسن

دربخش پایانی مقاله فوق بحث شرور مطرح می‌شود که انگیزه اصلی از گسترش و پردازش نظریه نظام احسن محسوب می‌گردد به این بخش توجه می‌کنیم:

«با توجه به احسن بودن نظام عالم، این پرسش مطرح می‌شود که چگونه نظام کنونی عالم بهترین نظام ممکن است در حالی که شرور زیادی در آن وجود دارد؟ آیا شدنی نبود که هستی به گونه‌ای آفریده شود که سراسر خیر و کمال باشد و هیچ‌گونه شری، و لو شر بالعرض، در آن پیدا نشود؟ ملاصدرا در پاسخ می‌گوید: «شرور لازمة ذاتی موجودات طبیعی است و لازم از ملزوم جدایی ناپذیر است. علاوه بر این، نسبت شرور در مقایسه با خیرات کمتر است و شر قلیل به احسن بودن نظام هستی زیان نمی‌رساند. از طرفی، منشأ شرور درعالم، تضاد درطبیعت است که سبب تداوم فیض الهی است. اصل تضاد در نظام کلی جهان، خیر است، اگرچه نسبت به افراد جزئی شر شمرده شود. این اندازه از شر به احسن بودن نظام هستی ضرر نمی‌رساند: (ملاصدرا،1381، 98-99) اگر گفته شود آیا نمی‌شد خدای دانا و حکیم، عالم را به‌گونه‌ای بیافریند که سراسر خیر و کمال باشد، به گونه‌ای این شر اندک هم در آن نباشد؟ ملاصدرا در پاسخ می‌گوید: این پرسش سه گونه قابل تصور است: صورت اول این است که عالم طبیعت خلق نشود و پدیده‌های جهان منحصر بر مجردات تامه باشد که خیر محض وخالصند. این نظریه علاوه بر ناسازگاری با فیض دایمی خدا، با احسن بودن نظام جهان نیز منافات دارد، زیرا مقتضای احسن بودن نظام، نیافریدن چیزی نیست بلکه فیض الهی باید به گونه‌ای باشد که هر چیزی که اقتضای وجود دارد و خیرات آن بر جهات شرّ آن، غالب است، آفریده شود. ترک خیر کثیر به سبب شر قلیل، خود شر کثیر است که با علم، قدرت، حکمت و خیرخواهی خدا سازگار نیست. صورت دوم این است که عالم طبیعت، طبیعت نباشد..در این صورت سلب شیء از خودش لازم می‌آید که امر محالی است. صورت سوم این است که نشئة طبیعت فاقد لوازم ضروری خود باشد. این نیز ناشدنی است و جدایی لوازم ذات از ذات شیء مانند جدایی شوری از نمک و رطوبت از آب ناشدنی است، و با نظام احسن عالم سازگار نیست(همان،118) بحث و نتیجه‌گیري از نظر صدرالمتألهین هستی دارای بهترین نظام ممکنی است که خدای تعالی آفریده است. او بر اساس براهینی که حدوسط آن علم، قدرت، رضایت و علیت تامة خدای تعالی است، بر کاملیت جهان هستی استدلال کرده است او بر این باور است که نظام کنونی ظهور و تجلی علم ذاتی الهی است، از این رو بر اساس برهان عنایت ثابت کرده که خدای تعالی پدیده‌های جهان را به بهترین وجه ممکن آفریده شده است، به گونه‌ای بهتر از آن امکان تصور ذهنی و وجود خارجی ندارد. برهان عنایت را می‌توان برهان مرکبی از علم، رضایت و علیت خدای تعالی به نظام کنونی شمرد که هریک به طور مستقل کاملیت نظام احسن را اثبات می‌کنند. ملاصدرا با توجه به برهان غزالی که در حقیقت می‌توان آن را برهان «وجود مقتضی وعدم مانع» شمرد، ثابت کرده که مقتضی آفرینش بهترین نظام که همان علم، توانایی، خیرخواهی و دیگر صفات کمالی است، در خدا موجود است و مانعی (مانند عجر وجهل) نیز برای ایجاد آن وجود ندارد. پس مجموعة عالم هستی بهترین نظام شدنی است. اندک شری که در عالم هست، لازمة جدایی ناپذیر عالم طبیعت است که ترک آن، شر کثیر را به دنبال دارد. ملاصدرا با توجه برهان سنخیت و تناسب علت و معلول نیز اثبات کرده که نقص درخلقت با صفات کمالی خدا سازگار نیست، از این رو اثبات می‌شود که نظام آفرینش کنونی، که ریشه در علم، حکمت و خیرخواهی خدا دارد، بهترین نظامی است که می‌تواند موجود شود و در بردارندۀ بیشترین خیر وکمال است. او براساس قاعدۀامکان اشرف اثبات کرده که نظام فعلی عالم نظامی اتم و احسن، و از بهترین ساختار شدنی بهره مند است. ملاصدرا با توجه به آیات «اتقان صنع» و «خلقت احسن»، و «صفات» «رحمت، عزت و علم الهی» استدلال کرده که همة موجودات از نتایج ذات الهی و شعاعی از انوار صفات خداوند متعال هستند، از این‌رو همة پدیده‌ها باید در نهایت حسن و جمال و کمال امکانی باشند که بالاتر از آن قابل تصور نیست. شر قلیل نسبت به خیر کثیر به برهان نظام احسن آسیب نمی‌رسا ند، چرا که این اندازه از شر، از لوازم ذاتی ماده و تحت تأثیر ربوبیت الهی برای پرورش انسان، امری اجتناب ناپذیراست. در بررسی نهایی برهان نظام احسن می‌توان گفت: این برهان از دیگر براهین ارائه شده در حل مسئلة شر ـ مانند نظریة نیستی انگارانةشرـ از جهاتی برتری دارد؛ ازجمله:

الف) کاربردی بودن آن، صرف نظر از وجودی یا عدمی بودن شرور؛ زیرا با تلقی وجودی بودن شرور و اثبات ناچیز یا کمتر بودن شرور نسبت به خیرات، به برهان نظام احسن ضرری وارد نمی‌شود، چراکه این اندازه از شر از لوازم ذاتی طبیعت است. از طرف دیگر، برخی شرور تحت تأثیر ربوبیت الهی برای پرورش انسان، اجتناب ناپذیرند.

ب) این دیدگاه در بین متکلمان و حکمای اسلامی و مغرب زمین نیز طرفدارانی دارد، به گونه‌ای که یکی از اصول جهان‌بینی رواقیان بوده است؛ آنها معتقد بودند خدا امور عالم را به بهترین وجه مقدر کرده است. (کاپلستون،1388:347؛ مصباح یزدی، 1415،259). متکلمان اسلامی نیز تحت عنوان «قاعدۀاصلح»، بر بهترین جهان ممکن استدلال کرده اند.

ج) مؤیداتی نیز بر درستی این نظریة، در قرآن کریم وجود دارد که از این راه می‌توان به رهیافت ترکیبی عقل و نقل در حل مسئله شرور دست یافت. از اینرو می‌توان گفت این مبنا یکی از مبانی متقن و مستحکم در حل مسئله شر است که از طرق مختلف اثبات‌پذیر است. (امتیاز دیگر این برهان کلی نگری آن است که دربارۀ همة هستی داوری می‌کند. جزئی نگری و انسان محوری سبب بدبینی و داوری ناصواب دربارۀ نظام خلقت می‌شود که این براهین از آن مبرا است. با توجه به مطالب گفته شده، کاملیت نظام احسن را می‌توان یکی از مبانی مشترک حکمت متعالیه و قرآن شمرد که جامع دلایل عقلی و مبانی وحیانی است.

اقول بعد از آشنایی با اقوال و دیدگاه‌های گوناگون عرفانی، برهانی و قرآنی از سوی عرفا، حکما و مفسران در خصوص نطام احسن نوبت به نظر مختار در این نظام می‌رسد که در نوبت بعد ارائه می‌شود انشاالله تا بتواند مبنایی ارزشی برای نظریه برنامه‌ریزی محسوب گردد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo