[1] خُطبه اَشباح یکی از خطبههای مفصل
نهجالبلاغه که با خداشناسی آغاز شده و با دعای طلب رضای خدا به پایان میرسد. این خطبه در نهجالبلاغه کامل نیست و فقط بخشی از سخنرانی
امام علی(ع) در آن آمده است.
ابن ابی الحدید، استعارهها و کنایههای این خطبه را نشانه برتری گوینده خطبه نسبت به دیگران میداند. توصیف
خداوند، بیزمانی و بیمکانی او، توقیفی بودن
اسما و صفات او، هدفداری خلقت موجودات، توصیف آسمان،
فرشتگان، خلقت زمین، از جمله مطالب مطرح شده در این
خطبه است. شماره ترتیبی این خطبه در نسخههای نهج البلاغه، متفاوت است. نام نسخه شماره خطبه المعجم المفهرس، صبحی صالح۹۱ فیض الاسلام، شرح خوئی، ملاصالح، ابن ابی الحدید۹۰ ابن میثم۸۸ عبده۸۷ ملافتح الله۹۷ فی ظلال۸۹ نامگذاریشَبَح به معنای شخص و چیزی است که از دور دیده شود و مشخص نباشد و چون در این خطبه امام(ع) از آفرینش آسمان، زمین،
فرشتگان و
آدم(ع) تا آنجا که در اندازه دریافتِ شنونده بود، سخن فرمود به «اشباح» معروف شده است.
[۱] وجه دیگری که برای این نامگذاری ذکر شده است این است که اشباح به معنای ملائکه به کار رفته و از آنجا که حضرت امیر المؤمنین(ع) در قسمتی از این خطبه در مورد خلقت ملائکه سخن میفرمایند از باب نامگذاری جزء بر کلّ، این خطبه را این گونه نام نهاده شده است.
[۲] مضمونبنای
سید رضی، گردآورنده
نهج البلاغه این بوده که هر مقدار از خطبههای
امیرالمؤمنین(ع) را که دارای فصاحت و بلاغت چشمگیرتری بوده انتخاب نموده و قسمتهای دیگر را نقل نکرده است؛ از جمله خطبهها همین خطبه اشباح است که خطبه بسیار مفصلی بوده، و با وجود تقطیعهایی که در آن واقع شده باز هم خطبه خیلی طولانی و مفصلی است. حضرت امیرالمؤمنین(ع) در هر جملهای از جملات این خطبه کنایات و اقسام استعارات را به کار برده است.
[۳] از جمله مباحث مطرح شده در خطبه اشباح اینهاست: توصیف
خداوند و اینکه او بیزمان و بیمکان و اوصافش
توقیفی است و باید بدانچه که در
قرآن و
سنت پیامبر(ص) و
امامان شیعه آمده است اکتفا نمود و اینکه عقل انسان از فهم کیفیت صفات خدا ناتوان است.تفسیر راسخان در علم
[۴]آفریدگان، حجت خدا و دلیلی به سوی اویند هر چند سخن نگویند.بطلان کار کسانی که خدا را به آفریدگان تشبیه میکنند.
[۵]رسیدن آفریدگان به غایتی که برایشان مقدر شده است.
[۶] [هدفداری جهان آفرینش]اتقان صنع خداوند [استواری خلقت].
[۷]توصیف آفرینش آسمان.
[۸]توصیف فرشتگان.
[۹]توصیف آفرینش زمین.
[۱۰]خلفت
حضرت آدم(ع) [۱۱]تقدیر رزق و روزی به کم و زیاد به نحو عادلانه جهت آزمایش سپاس و صبر توانگران و فقرا.
[۱۲]توصیف علم الهی و اینکه او به همه موجودات عالم است.
[۱۳]خطبه با دعای امام و طلب رضای خدا و درخواست بینیازی از اینکه دست نیاز به سوی جز او دراز کنیم به پایان میرسد.
[۱۴]ارزش ادبی خطبه
ابن ابی الحدید، از علمای
اهل سنت، در شرح این خطبه مینویسد: این فصل از سخنان امیرالمؤمنین(ع) دارای استعاراتی شگفت و جز آن از ابواب
بدیع است که اگر در دیوان شاعری پرگو یا نویسندهای پرگو یافت شود سزاوار است بر دیگران مقدم شود، ... خدا را جای شگفتی است از کسانی که معیار برتری سخنان را دارا بودن امثال این صنعت میدانند و چون در صد صفحه، دو یا سه کلمه از آن را بیابند، قیامتی برپا میکنند و در بوق و کرنا میکنند و صفحهها در وصف نکویی و شگفتی آن پر میکنند ولی چون این سخن را که همهاش به لطیفترین وجه و ظریفترین وجه و زیباترین عبارت و دقیقترین معنا و نیکوترین مقصود، از این صنعت پر است میبینند هوای نفس و
تعصب مانع میشود که از برتری آن سخن بگویند البته اگر به خوبی سخن گویند و تعصب نورزند که دیگر سخنان را بر آن برتری دهند.
[۱۵] سند خطبهنویسنده کتاب
مصادر نهج البلاغه مینویسد: تعبیر «سید رضی» در آغاز این خطبه، برای پی بردن به سند آن کافی است. چرا که او این خطبه را از «
مسعدة بن صدقه» از امام صادق(ع) نقل کرده است و «مسعده» دارای کتابهایی از جمله: کتاب «خطب امیر مؤمنان(علیهالسلام)» است; این کتاب تا زمان «
سید هاشم بحرانی» (محدّث معروف قرن یازدهم) وجود داشته و در اختیار او بوده است; «احمد بن عبد ربّه» مالکی در «عقد الفرید» و «
شیخ صدوق» در کتاب «
توحید»، که هر دو قبل از
سید رضی میزیستهاند نیز این خطبه را نقل کردهاند. «زمخشری» در «ربیع الأبرار» و «ابن اثیر» در «نهایه» بخشهایی از آن را آوردهاند. به گفته
سید بن طاووس، محتوای این خطبه به قدری عظمت دارد که خودش گواه بر صدق و اعتبارش میباشد و نیازی به سند
متواتر ندارد.
[۱۶].