< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله نوری

98/09/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: وقت مشترک و مخصوص/مواقیت الصلاة

بحثمان در وقت نماز مغرب و عشاء بود، عرض کردیم در اینجا از دو جهت بحث می شود؛ مطلب اول اینکه نماز مغرب نیز مانند نماز ظهر دارای وقت اختصاصی است یعنی به مقدار سه رکعت از اول وقت مخصوص مغرب است و وقتی تمام شد وقت مشترک بین مغرب و عشاء آغاز می شود.

مطلب دوم در مورد خود تحقق مغرب بود که آیا استتار قرص و ناپدید شدن خورشید در نظر انسان کافیست و مغرب محقق می شود یا اینکه ذهاب و زوال حمره مشرقیه لازم می باشد، اهل تسنن قائلند مغرب با سقوط شمس و استتار قرص محقق می شود یعنی غروب آفتاب را اول وقت مغرب می دانند ولی ائمه علیهم السلام می فرمایند لازم است حمره مشرقیه زائل بشود که این حدودا 10 دقیقه بعد از غروب آفتاب محقق می شود.

عرض کردیم که در باب 16 از ابواب مواقیت الصلاة 30 خبر ذکر شده که حدودا 15 خبر مربوط به غروب آفتاب و 15 خبر دیگر مربوط به ذهاب و زوال حمره مشرقیه می باشد.

عنوان باب 16 این است که : "أن أول وقت المغرب غروب الشمس المعلوم بذهاب الحمرة المشرقية".

ما باید ببینیم این روایات که متعارض هستند چه نسبتی با هم دارند و بعد باید بین آنها جمع کنیم.

چند خبر را به عنوان نمونه می خوانیم تا مطلب روشن شود، البته این روایات از نظر سند مشکلی ندارند و بعلاوه مورد عمل اصحاب و فقهاء هستند لذا دیگر سند را نمی خوانیم:

خبر اول: «عن أبي جعفر علیه السلام قال: إذا غابت الحمرة من هذا الجانب يعني من المشرق فقد غابت الشمس من شرق الأرض و غربها»[1] .

خبر دوم: «قال أبو عبد الله علیه السلام: إن الله خلق حجابا من ظلمة مما يلي المشرق، ووكل به ملكا، فإذا غابت الشمس اغترف ذلك الملك غرفة بيديه، ثم استقبل بها المغرب يتبع الشفق ويخرج من بين يديه قليلا قليلا، ويمضي فيوافي المغرب عند سقوط الشفق فيسرح الظلمة، ثم يعود إلى المشرق، فإذا طلع الفجر نشر جناحيه فاستاق الظلمة من المشرق إلى المغرب حتى يوافي بها المغرب عند طلوع الشمس»[2] .

خبر سوم: «عن أبي عبد الله علیه السلام قال: سمعته يقول: وقت المغرب إذا ذهبت الحمرة من المشرق، وتدري كيف ذلك؟ قلت: لا، قال: لان المشرق مطل على المغرب هكذا، ورفع يمينه فوق يساره، فإذا غابت هيهنا ذهبت الحمرة من هيهنا»[3] .

بعضی از مطالبی که در روایات در مورد غروب و مغرب و خورشید ذکر شده ما متوجه نمی شویم ولی خب آنچه مربوط به بحثمان می شود و محل استناد ماست این است که ذهاب حمره مشرقیه دال بر اول وقت مغرب می باشد.

خب و اما همانطور که عرض کردیم دو دسته از اخبار در این باب وجود دارد یک دسته ذهاب حمره مشرقیه را میزان می دانند و دسته دیگر غروب آفتاب را میزان می دانند، حالا ما باید بین اینها جمع کنیم به این بیان که
اولا تعارضی وجود ندارد چونکه اخبار دال بر ذهاب حمره مشرقیه در واقع مفسر اخبار دال بر غروب آفتاب هستند یعنی می گویند علامت غروب آفتاب همین ذهاب حمره مشرقیه است.

ثانیا در اینجا تقیه وجود دارد زیرا ائمه علیهم السلام فرمودند باید ذهاب حمره مشرقیه صورت بگیرد و بعد نماز مغرب خوانده شود ولی اهل سنت اول غروب آفتاب نمازشان را می خواندند، خب این یک امر شخصی پنهان هم نبوده بلکه یک امر اجتماعی و آشکار بوده چون نماز را در مسجد و به جماعت می خواندند بنابراین ناچارا در برابر عامه بحث تقیه پیش می آید لذا اخباری که غروب آفتاب را میزان می دانند باید حمل بر تقیه کنیم و بگوئیم این مغرب نیست بلکه مغرب با ذهاب و زوال حمره مشرقیه محقق می شود و حاج آقای رضای همدانی نیز در مصباح الفقیه همین را می گوید و می فرماید "خذ بما خالف العامه" و حقیقت مطلب این است که ذهاب حمره مشرقیه میزان است و این حرف درست است و بنده نیز نوشته ام که تنها در اینجا نیست بلکه در ابواب دیگر من جمله حج نیز این بحث ذهاب حمره مشرقیه و تحقق مغرب دخیل است بنابراین با توجه به اخباری که داریم ائمه علیهم السلام فرمودند غروب آفتاب کافی نیست و باید ذهاب حمره مشرقیه محقق بشود.

بقیه بحث بماند برای فردا ...


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo