< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله نوری

98/09/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اعداد صلاة/مواقیت الصلاة

از جمله موضوعاتی که برای ما لازم است دانستن خط سیر بحثهای فقهی و خصوصا صلاة می باشد، ابتدا مسائل اعداد الصلاة و نوافلها را خواندیم و بعد وارد بحث اوقات فرائض شدیم، در بحث اوقات فرائض مطلبی که ذکر شد این بود که از احادیث(باب 4 از باب مواقیت الصلاة)استفاده کردیم که وقتی زوال محقق شد وقت ظهر و عصر مشترکا داخل می شود إلا أن هذه قبل هذه(استثناء در اینجا منقطع به معنای لکن است یعنی هر دو وقت داخل شده ولکن موقع نماز خواندن ظهر را بر عصر مقدم بدارید)، علی أیِّ حال از اخبار اینطور استفاده شد که با تحقق زوال وقت ظهر و عصر داخل می شود إلا أن هذه قبل هذه خلافا للعامة، از طرفی روایاتی(باب 8 از ابواب مواقیت الصلاة)داشتیم که دلالت داشتند بر اینکه وقتی زوال محقق شد باید به اندازه یک قدم أو قدمان یا ذراع أو ذراعان یا مثل أو مثلین صبر کرد و بعد نماز خواند، عده ای از فقهاء ما فرمودند مراد از این روایات(باب 8 از ابواب مواقیت الصلاة)این است که در این وقت نافله خوانده شود ولی ما عرض کردیم که اینطور نیست بلکه ظاهرا این روایات حمل بر تقیه می شوند و چند خبر هم به عنوان مؤید حرفمان ذکر کردیم و گفتیم که صاحب حدائق و سید شرف الدین در المراجعات و همچنین فقیه سبزواری در مهذب الاحکام همگی فرمودند که این روایات دال بر تقیه هستند و قبلا اقسام تقیه(مداراتی، اضطراری ، استراتژیکی)را بیان کرده ایم، خلاصه این بحث تمام شد.

بحث بعدی این است که "لکل صلاة وقتان" هر نمازی دو وقت دارد، روایات مربوط به این بحث در باب 3 از ابواب مواقیت الصلاة ذکر شده، خبر 4 و 11 و 13 از این باب 3 دلالت دارند بر اینکه "لکل صلاة وقتان"، مقداری از اخبار را به عنوان نمونه می خوانیم:

خبر اول: «وبإسناده عن الحسين بن سعيد، عن النضر، وفضالة، عن ابن سنان يعني عبد الله، عن أبي عبد الله علیه السلام (في حديث) قال: لكل صلاة وقتان وأول الوقتين أفضلهما ولا ينبغي تأخير ذلك عمدا، ولكنه وقت من شغل أو نسي أو سها أو نام، وليس لأحد أن يجعل آخر الوقتين وقتا إلا من عذر أو علة وعنه، عن فضالة بن أيوب، عن موسى بن بكر، عن زرارة قال: قال أبو جعفر علیه السلام: أحب الوقت إلى الله عز وجل أو دله حين يدخل وقت الصلاة فصل الفريضة، فإن لم تفعل فإنك في منهما حتى تغيب الشمس»[1]

تا خبر نهم از شیخ طوسی نقل شده و از خبر دهم از شیخ کلینی نقل شده است.

خبر دوم: «وعنه، عن أحمد بن محمد، عن الحسين بن سعيد، عن فضالة بن أيوب عن معاوية بن عمار أو ابن وهب قال: قال أبو عبد الله علیه السلام لكل صلاة وقتان وأول الوقت أفضلهما. ورواه الشيخ بإسناده عن محمد بن يعقوب وكذا الذي قبله»[2]

خبر سندا صحیح است.

خبر سوم: «وعنه، عن محمد بن عيسى، عن يونس بن عبد الرحمان، عن عبد الله بن سنان، عن أبي عبد الله علیه السلام قال: سمعته يقول: لكل صلاة وقتان وأول الوقت أفضله، وليس لأحد أن يجعل آخر الوقتين وقتا إلا في عذر من غير علة. ورواه الشيخ بإسناده عن محمد بن يعقوب مثله إلا أنه قال في إحدى الروايتين: في علة من غير عذر»[3]

خب حالا در معنای "لکل صلاة وقتان" اختلاف نظر پیش آمده، آیا مراد وقت الاختیار و وقت الاضطرار است؟ والقائل به الشیخین(شیخ طوسی و شیخ مفید) و ابن ابی عقیل و المشهور من الفقهاء ، یا اینکه مراد وقت الفضیلة و وقت الاجزاء می باشد؟ والقائل به سید المرتضی فی الناصریات و ابن الجنید و جماعة من الفقهاء و المعاصرین.

خب و اما چند خبر داریم که دلالت دارند بر اینکه اول وقت فضلیت است و دوم وقت اجزاء می باشد، اخباری که بر این مطلب دلالت دارند عبارتند از:

اول خبر 1 از باب 3 از ابواب مواقیت الصلاة که در آن اینطور ذکر شده: "الصلوات المفروضات في أول وقتها إذا أقيم حدودها أطيب ريحا من قضيب الآس(درختی خوش بو)حين یؤخذ من شجرة في طيبه وريحه وطراوته، وعليكم بالوقت الأول"[4] .

دوم خبر 5 از باب 3: "أحب الوقت إلى الله عز وجل أو دله حين يدخل وقت الصلاة فصل الفريضة، فإن لم تفعل فإنك في منهما حتى تغيب الشمس"[5] .

سوم خبر 5 از باب 26 از ابواب مواقیت: "لكل صلاة وقتان، وأول الوقتين أفضلهما" .

چهارم خبر 16 از باب 3 : "أوله رضوان الله، وآخره عفو الله، والعفو لا يكون إلا عن ذنب"[6] .

بنابراین اخبار 1 و 5 و 16 و 17 از باب 3 از ابواب مواقیت الصلاة و همچنین خبر 5 از باب 26 از ابواب مواقیت الصلاة همگی دلالت دارند بر اینکه اول وقت افضل می باشد.

خب واما یک خبر با اخبار مذکور منافات دارد که خبر 7 از باب 4 از ابواب مواقیت الصلاة می باشد، خبر این است: «وعنه، عن أحمد بن محمد بن عيسى، وموسى بن جعفر بن أبي جعفر جميعا عن عبد الله بن الصلت، عن الحسن بن علي بن فضال، عن داود بن أبي يزيد - وهو داود بن فرقد - عن بعض أصحابنا، عن أبي عبد الله علیه السلام قال: إذا زالت الشمس فقد دخل وقت الظهر حتى يمضي مقدار ما يصلي المصلي أربع ركعات، فإذا مضى ذلك فقد دخل وقت الظهر والعصر حتى يبقى من الشمس مقدار ما يصلي المصلي أربع ركعات، فإذا بقي مقدار ذلك فقد خرج وقت الظهر، وبقي وقت العصر حتى تغيب الشمس»[7]

داوود بن فرقد توثیق نشده لذا خبر ضعیف است و دلالتش هم بر خلاف روایات دیگر می باشد.

بقیه بحث بماند برای فردا ... .


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo