< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله نوری

کتاب الوقف

95/10/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: لو وقف علی الجیران/شرایط واقف/کتاب الوقف

بحثمان درباره مفهوم و معنای الفاظ و عباراتی است که واقف بکار می برد و مال خود را وقف می کند.

بحث امروز ما در تحریر الوسیله امام رضوان الله علیه وجود ندارد اما در شرایع و جواهر و قواعد و مفتاح الکرامه مطرح شده.

علامه در شرایع فرموده:«و لو وقف على الجيران رجع إلى العرف(زیرا برای فهم الفاظی که به عنوان موضوع متعلق حکم واقع می شوند باید به عرف مراجعه کرد)و قيل لمن يلي داره إلى أربعين ذراعا(از مرفق تا سر انگشت و صاحب جواهر می گوید 24 انگشت بسته)و هو حسن و قيل إلى أربعين دارا من كل جانب و هو مطرح»[1] .

در مفتاح الکرامه اینطور گفته شده:«قوله: و لو وقف علی الجیران فهو لکلّ مَن یصدق علیه عرفاً أنّه جار کما فی الشرائع و النافع و کشف الرموز و التذکرة و التحریر و المختلف و الإیضاح و جامع المقاصد فی موضعین منه و الروض و المسالک و الکفایة و الروضة فی الوصایا. و فی حواشی الشهید أنّه قویّ و استحسنه صاحب إیضاح النافع. و قد نسبه إلی جماعة من الأصحاب فی جامع المقاصد لأنّه الحکم فی مثله، أعنی الألفاظ الصادرة من أهل العرف و اللغة المتداولة بینهم فإنّها تحمل علی حقائقهم لا الشرعیة، و لو سلّمنا ثبوت الحقیقة الشرعیة و أنّه یجوز حمل ألفاظ أهل العرف علیها فلا بدّ من التوقّف و الفحص عن القرینة المعیّنة لإحدی الحقیقتین، کما هو الشأن فی الألفاظ المشترکة، لکنّ المقدّمتین فی محلّ المنع کما ستسمع. و هذا أحسن ممّا قالوه من أنّه الحکم فیما لم یرد به من الشرع بیان، لأنّ ذلک فیما ورد من الشارع. و من الغریب قوله فی الریاض: إنّی لم أقف علی قائل به عدا الماتن هنا و الفاضل فی جملة من کتبه»[2] .

قول سوم این بود که از هر طرف تا 40 خانه همسایه محسوب می شوند و اخبار معتبری داریم که بر این مطلب دلالت دارند منتهی اصحاب از آنها اعراض کرده اند حالا علتش را بعدا عرض خواهیم کرد.

بحثهای مختلفی در اینجا مطرح است من جمله اینکه اگر مثلا گفته یک دینار به جیران من بدهید آیا باید به هر خانه ای یک دینار بدهیم تا بین خودشان تقسیم کنند یا اینکه به هر نفر صغیر و کبیر و زن و مرد یک دینار بدهیم که بعدا بحث خواهیم کرد.

صاحب جواهر نیز در جلد 29 جواهر 43 جلدی همین سه قول را در مورد همسایگان ذکر کرده:

اول رجوع به عرف. دوم از دیوار خانه تا چهل ذراع. سوم از خانه خود از هر طرف تا چهل خانه.

همان طور که خواندیم محقق در شرایع بعد از قول آخر(أربعين دارا من كل جانب)با اینکه روایات معتبری در این رابطه داریم فرمودند "مُطرَحٌ" ، صاحب جواهر در اینجا فرموده شاید از جهت اینکه حمل بر تقیه کردند چهل خانه را قبول نکرده اند زیرا از طرق عامه از عایشه نقل شده که: "إن النبی صلوات الله علیه و آله سئل عن حد الجوار قال الی اربعین داراً" این خبر در کنزالعمال و سنن بیهقی و جامع الصغیر نقل شده است.

صاحب وسائل روایات مذکور را در جلد 8 وسائل 20 جلدی در کتاب الحج و در ابواب آداب العشرة تحت عنوان "ابواب الجار" ذکر کرده.

بالاخره ما در اینجا باید به اخبار مراجعه کنیم و طبق اخبار نظر بدهیم ولی صاحب جواهر می گوید همانطور که شارع مقدس گفته در وضو صورت را بشورید اما اندازه اش را می دانیم که مابین انگشت سبابه و انگشت ابهام می باشد و یا گفته در مسافرت نماز شکسته است و اما اینکه مسافرت چقدر است خودش گفته هشت فرسخ رفت و برگشت می باشد در ما نحن فیه نیز همان قول اول یعنی رجوع به عرف أقوی می باشد.

صاحب جواهر درباره روایاتی که دلالت دارند بر اینکه تا چهل خانه از هر از طرف همسایه محسوب می شود اینطور می فرماید:«وإن رواه‌ جميل بن دراج في الحسن أو الصحيح(در ابراهیم بن هاشم بحث است بعضی آن را عادل می دانند که خبر می شود صحیح و بعضی آن را موثق می دانند که خبر می شود حسن)عن أبي عبد الله عليه‌السلام حد الجوار أربعون دارا من كل جانب ، من بين يديه ومن خلفه ، وعن يمينه وعن شماله.

وعمرو بن عكرمة عنه عليه‌السلام أيضا قال رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : كل أربعين دارا جيران من بين يديه ومن خلفه وعن يمينه وعن شماله .

وعمرو بن عكرمة عنه عليه‌السلام أيضا في حديث طويل في آخره :أن رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم أمر عليا وسلمان وأبا ذر أن ينادوا في المسجد بأعلى أصواتهم بأنه لا إيمان لمن لم يأمن جاره بوائقه فنادوا بها ثلاثة ، ثم أومأ بيده إلى أربعين دارا من بين يديه ومن خلفه وعن يمينه وعن شماله.

لكنها محمولة على التقية من العامة الذين حكموا بذلك للمرسل عن عائشة " أن النبي سئل عن حد الجوار ، فقال : إلى أربعين دارا " أو على إرادة جوار الشرف كساكني النجف‌ وكربلاء وغيرهما بعنوان المجاورة لقبورهم ، أو غير ذلك ، فمن الغريب ميل ثاني الشهيدين إلى هذا القول مع شدة مخالفته للقواعد الشرعية ، ضرورة اقتضائه الوقف أو الوصية لمن يعلم بعدم إرادة الواقف والموصى إياه كما هو واضح»[3] .

صاحب وسائل در باب 89 و 90 از ابواب العشرة روایات مربوط به جیران را ذکر کرده، که برخی از آنها را می خوانیم:

خبر اول:﴿محمد بن يعقوب، عن عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن ابن فضال، عن أبي جميلة، عن سعد بن طريف، عن أبي جعفر عليه السلام قال: من القواصم التي تقصم الظهر جار السوء إن رأى حسنة أخفاها، وإن رأى سيئة أفشاها[4] .

خبر دوم:﴿محمد بن علي بن الحسين بإسناده عن حماد بن عمرو وأنس بن محمد، عن أبيه، عن جعفر بن محمد، عن آبائه عليه السلام (في وصية النبي صلى الله عليه وآله لعلي عليه السلام) قال: يا علي أربعة من قواصم الظهر: إمام يعصي الله ويطاع أمره، وزوجة تحفظها زوجها وهي تخونه، وفقر لا يجد صاحبه مداريا، وجار سوء في دار مقام[5] .

مسئله فقر خیلی مشکل است در سفینة البحار در ماده "فقر" نقل شده که لقمان گفت من همه مرارتهای زندگی را چشیدم ولی از فقر تلخ تر و ناگوار تر چیزی وجود ندارد، اسلام سعی می کند فقر را از بین ببرد و اصلا در برنامه اسلامی فقر وجود ندارد بلکه راههای درمان بعد از عروض فقر ذکر شده است، معارف اسلامی طوری تنظیم شده که اولاً خدا انفال را در اختیار پیغمبر و امام و رهبر جامعه اسلامی قرار داده، انفال کل منابع ثروتی مثل معادن و دریاها و جبال و بستر رودخانه ها و... می باشد خلاصه تمام منابع ثروت در اختیار ولی فقیه می باشد و باید طوری برنامه ریزی و مدیریت شود که اصلا فقر در میان نباشد بعلاوه اغنیاء نیز وظیفه دارند فقر زدایی کنند.

بنابراین بحث از این جهت مهم است که باید ببینیم فقهاء ما اخبار موجود در این دو باب در مورد همسایه را به چه دلیلی قبول نکرده اند.

بقیه بحث بماند برای فردا إن شاء الله تعالی... .

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo