< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد هادی نجفی

1400/09/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الحدود و التعزيرات/حد اللواط /تعریف لواط ( همجنس گرایی در مردان)


تعریف لواط

أما اللواط: فهو وطء الذكران بإيقاب وغيره.[1]
لواط به معنای وطی نمودن بر نرینه است و شامل دخول در دبر یا عدم آن-تنفیذ- می گردد.


باید گفت: از برخی روایات استفاده می شود که عدم دخول نیز به عنوان لواط نامیده شده ، چنانچه در روایات زیر بیان شده است؛
۱)خبر ابوبکر حضرمی
مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ بَکْرِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی بَکْرٍ الْحَضْرَمِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أُتِیَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع بِامْرَأَةٍ وَ زَوْجِهَا قَدْ لَاطَ زَوْجُهَا بِابْنِهَا مِنْ غَیْرِهِ وَ ثَقَبَهُ وَ شَهِدَ عَلَیْهِ بِذَلِکَ الشُّهُودُ فَأَمَرَ بِهِ ع فَضُرِبَ بِالسَّیْفِ حَتَّی قُتِلَ وَ ضَرَبَ الْغُلَامَ دُونَ الْحَدِّ وَ قَالَ أَمَا لَوْ کُنْتَ مُدْرِکاً لَقَتَلْتُکَ لِإِمْکَانِکَ إِیَّاهُ مِنْ نَفْسِکَ بِثَقْبِکَ.[2]
امام صادق علیه السلام فرمود: زن و شوهری را نزد امیرمؤمنان علی علیه السلام آوردند در حالی که شوهرش با پسر همسر خود -از شوهر دیگر- لواط نموده و دخول نیز کرده است و گواهان نیز بر ارتکاب آن شهادت دادند، در اینجا حضرت علیه السلام امر به قتل او با شمشیر نمودند و پسر را نیز مورد تعزیر قرار داده و فرمودند در صورتی که بالغ بودی تو را نیز می کشتم چرا که خودت را برای آن کار در اختیار او قرار دادی تا به تو دخول نماید.
بررسی سند
روایت مذکور علاوه بر کلینی(ره) از شیخ(ره) نیز نقل شده و باید گفت حداقل به واسطه وجود سهل ،ضعیف محسوب می شود.
بررسی دلالت
از عبارت " قَدْ لَاطَ زَوْجُهَا بِابْنِهَا مِنْ غَیْرِهِ وَ ثَقَبَه" چنین بدست می آید که لواط متفاوت از ثقب است و ممکن است لواط صورت گیرد ولی ثقب و دخول حاصل نشود.
لذا ظاهر روایت چنین می فهماند که لفظ "لاط" ظهور در وطی نرینه دارد و اعم از دخول و عدم دخول می باشد.
۲) معتبره سکونی
وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع اللِّوَاطُ مَا دُونَ الدُّبُرِ وَ الدُّبُرُ هُوَ الْکُفْرُ.
امام صادق علیه السلام از امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود: تحقق لواط به (دخول) کمتر از دبر (تفخیذ) است و دخول نمودن کفر است.
چنانچه از ظاهر روایت حاصل می شود لواط به کمتر از دخول نیز اطلاق شده است.
چنانچه واضح است در عبارت روایت لواط با ثقب تفاوت پیدا نموده است و دو چیز شمرده شده اند.
۳) خبر حذیفه بن منصور
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ بَکْرِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ حُذَیْفَةَ بْنِ مَنْصُورٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ اللِّوَاطِ فَقَالَ مَا بَیْنَ الْفَخِذَیْنِ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الَّذِی یُوقِبُ فَقَالَ ذَاکَ الْکُفْرُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَی نَبِیِّهِ ص.
راوی از امام صادق علیه السلام در مورد لواط پرسید و حضرت فرمود: لواط به تفخیذ محقق می شود. در ادامه راوی از دخول پرسید و امام علیه السلام فرمود: آن،کفر به آنچه که خداوند بر پیامبرش صلی الله علیه و آله نازل نموده است، محسوب می شود.
با توجه به روایات مذکور می توان گفت آنها نیز مویّد تعریف محقق(ره) است.
قابل ذکر است که نظر قدمای فقها از محقق(ره) نیز مویّد تعریف مذکور می باشد.
شیخ مفید(ره) در مقنعه در تعریف آن می فرماید: و اللواط هو الفجور بالذكران و هو على ضربين أحدهما إيقاع‌ الفعل فيما سوى الدبر من الفخذين ... و الثاني الإيلاج في الدبر

البته شبیه تعریف مذکور از شیخ(ره) در نهایه نیز نقل شده است.
شیخ صدوق(ره) در المقنع و الهدایه در تعریف لواط می گوید: واعلم أنّ اللّواط هو ما بين الفخذين ، فأمّا الدّبر فهو الكفر باللّه العظيم

لکن ظاهر آن است که نمی توان تعریف لواط را شامل تفخیذ دانست،هر چند آن نیز حرام است ولی از آنجایی که بحث در باب حدود است باید گفت: حدّ لواط صرفاً شامل موارد ایقاب و دخول می گردد و در صورت تفخیذ حد جاری نمی شود هر چند تعزیر ثابت می باشد چرا که در ترتّب حد بر تفخیذ شک وجود دارد که به قاعده درء ساقط می گردد.
قابل ذکر است روایاتی که از لواط - با شرط دخول - به عنوان کفر تعبیر شده است در مقام بیان شدّت حرمت و شناعت و قباحت آن می باشند و قطعاً در صورت تفخیذ احکام ارتداد بر مجرم جاری نمی شود.
در مورد روایت نخست - ابوبکر حضرمی- باید گفت: عبارت "و ثقبه " کلام امام علیه السلام نیست و در صورتی که عبارت "لاط" در هر دو معنا ظهور داشته باشد بواسطه قرینه استعمال است و منافاتی ندارد که ظاهر کلمه شامل هر دو معنا نشود.
به عبارت دیگر استظهار با وجود قرینه موجب ظهور یک معنا در لفظ نمی شود و استعمال با وجود قرینه اعم از ظهور معنا می باشد.
صاحب جواهر معتقد است که اطلاق لفظ لواط در معنای تفخیذ به عنوان مجاز محسوب می شود.
باید گفت: سخن ایشان مورد پذیرش ما نیست و به حسب ظواهر آنچه مشتمل بر حدّ است صرفاً در صورت دخول می باشد و شامل تفخیذ نمی گردد.
فرع
آیا دخول به کمتر از حشفه شامل ثبوت حدّ می گردد؟
بعضی معتقدند که مطلق ادخال موجب ثبوت حد می گردد.
شهید ثانی(ره) در مسالک می گوید: أراد بالإيقاب إدخال الذكر و لو ببعض الحشفة، لأن الإيقاب لغة الإدخال، فيتحقّق الحكم و إن لم يجب الغسل. و اعتبر في القواعد في الإيقاب غيبوبة الحشفة. و مطلق الإيقاب لا يدلّ عليه.


فاضل اصفهانی(ره) در کشف اللثام می گوید: و هو وطء الذكر من الآدميّ بإيقاب أو تفخيذ و نحوه. فإن كان بإيقاب، و حدّه غيبوبة الحشفة في الدبر و لعلّه احتاط بذلك، و إلّا فالنصوص والفتاوى مطلقة تشتمل ما دونه، و يمكن تعميم الحشفة للكلّ و البعض


نیز شهید ثانی(ره) در روضه از نطر خویش در مسالک عدول نموده و می گوید: أما الأول (فمن أقر بإيقاب ذكر) أي إدخال شئ من الذكر في دبره ولو مقدار الحشفة. وظاهرهم هنا الاتفاق على ذلك وإن اكتفوا ببعضها في تحريم أمه وأخته وبنته في حالة كون المقر (مختارا) غير مكره على الاقرار

قابل ذکر است که سید عاملی(ره) در ریاض نیز شبیه سخن شهید(ره) را معتقد شده اند.
باید گفت برای وقوف بر مساله لازم است که روایات مربوطه مورد بررسی قرار گیرد که بعضی از آنها به شرح زیر می باشد.
۱) صحیحه محمد بن مسلم
مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ مَتَی یَجِبُ الْغُسْلُ عَلَی الرَّجُلِ وَ الْمَرْأَةِ فَقَالَ إِذَا أَدْخَلَهُ فَقَدْ وَجَبَ الْغُسْلُ وَ الْمَهْرُ وَ الرَّجْمُ.
راوی از امام علیه السلام پرسید: در چه مواردی غسل بر مرد و زن واجب می شود؟ فرمود: در صورت دخول، غسل و مهر و حدّ لازم می شود.
۲) صحیحه ابراهیم بن بزیع
وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ یَعْنِی ابْنَ بَزِیعٍ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا ع عَنِ الرَّجُلِ یُجَامِعُ الْمَرْأَةَ قَرِیباً مِنَ الْفَرْجِ فَلَا یُنْزِلَانِ مَتَی یَجِبُ الْغُسْلُ فَقَالَ إِذَا الْتَقَی الْخِتَانَانِ فَقَدْ وَجَبَ الْغُسْلُ فَقُلْتُ الْتِقَاءُ الْخِتَانَیْنِ هُوَ غَیْبُوبَةُ الْحَشَفَةِ قَالَ نَعَمْ.
راوی از امام رضا علیه السلام در مورد وجوب غسل در صورتی که مردی با زن همبستر شود به گونه ای که دخول تا نزدیکی فرج صورت گرفته و انزال نیز حاصل نشده است، پرسید. حضرت فرمود: هر گاه دو ختنه گاه با یکدیگر برخورد نمایند، غسل واجب می شود.
پرسیدم: منظور از برخورد دو ختنه گاه، عیبوبت حشفه است؟
فرمود: بله
۳) صحیحه حلبی
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِیٍّ الْحَلَبِیِّ قَالَ: سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ یُصِیبُ الْمَرْأَةَ فَلَا یُنْزِلُ أَ عَلَیْهِ غُسْلٌ قَالَ کَانَ عَلِیٌّ ع یَقُولُ إِذَا مَسَّ الْخِتَانُ الْخِتَانَ فَقَدْ وَجَبَ الْغُسْلُ
از امام صادق علیه السلام در مورد وحوب غسل برای مردی که با زنی همبستر شود ولی انزال صورت نگیرد، پرسید.
امام علیه السلام فرمود: امیرمؤمنان علی علیه السلام می فرمود: هر گاه دو ختنه گاه یکدیگر را لمس نماید، انجام غسل واجب است.
از روایات مذکور چنین بدست می آید که نفی حدّ در موارد کمتر از خول حشفه، مطلق می باشند به این معنا که اگر به بعضی از حشفه دخول صورت گیرد شامل حدّ نمی شود هر چند مرتکب حرام شده است.
لذا بوسیله تنقیح مناط و الغای خصوصیت در باب زنا و لواط، غیبوبت حشفه اخذ می گردد و از طرفی نیز قاعده درء نیز نافی حدّ می باشد.
فرع
آیا حرمت مادر و دختر و خواهر نیز در صورت دخول به بعض حشفه مترتّب می شود؟
باید گفت: در صورت دخول با تمام حشفه تحریم مذکور مترتّب است ولی در مورد دخول به بعض حشفه شک وجود دارد که اصل عدم حرمت جاری است هر چند احتیاط در ترتّب حرمت می باشد.

 


[1] ) -شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام -ط اسماعیلیان)، المحقق الحلي؛ج4، ص148.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo