< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد هادی نجفی

1400/06/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الحدود و التعزيرات/أقسام حد الزنا /کیفیت اجرای حد

 

بحث در کیفیت اجرای حد است
فرع
محقق(ره) می فرماید:ويبدأ الشهود برجمه وجوبا.[1]
شروع مجازات رجم از شهودِ زنا آغاز می شود و این کار واجب و لازم است.


باید گفت: اعتقاد به این حکم مطابق نظر مشهور است چنانچه فاضل اصفهانی(ره) در کشف اللثام[2] حکم مذکور را به ظاهر نظر اصحاب نسبت می دهد.
از طرفی دیگر شیخ(ره) در خلاف[3] و مبسوط[4] مدعی اجماع در این حکم می باشند.

 

مستند و دلیل
دلیل وجوب شروع رجم از جانب شهود روایت مرسله صفوان است که به شرح زیر می باشد.
مرسله صفوان
وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ صَفْوَانَ عَمَّنْ رَوَاهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا أَقَرَّ الزَّانِی الْمُحْصَنُ کَانَ أَوَّلُ مَنْ یَرْجُمُهُ الْإِمَامَ ثُمَّ النَّاسَ فَإِذَا قَامَتْ عَلَیْهِ الْبَیِّنَةُ کَانَ أَوَّلُ مَنْ یَرْجُمُهُ الْبَیِّنَةَ ثُمَّ الْإِمَامَ ثُمَّ النَّاسَ.[5]
ترجمه روایت
امام صادق (علیه السلام) فرمود: در صورتی که زناکار محصن اقرار نماید، نخستین کسی که او را رجم می کند، امام(حاکم) است و سپس دیگر مردمان ، لکن در صورتی که بیّنه بر زناکار بودنش اقامه گردد، نخست شهود و سپس امام و در مرحله آخر مردم او را رجم می نمایند.
بررسی سند
به نظر ما سند روایت ضعیف می باشد لکن جماعتی از اصحاب معتقدند که چنانچه مشایخ ثلاث - که صفوان و ابن ابی عمیر از جمله آنان محسوب می شوند - روایتی را نقل کنند ،حتماً صحیحه خواهد بود چرا که در مورد آنان می گویند: "لا یروون و لا یرسلون الا عن ثقه"
البته ما این مبنا را نمی پذیریم چرا که مشایخ ثلاث مکرراً از ضعاف نقل روایت نموده اند، لذا روایت از حجّیّت ساقط می گردد.
نتیجه
باید گفت: ضعف سند در این روایت بواسطه شهرت جبران گردیده بنابراین حکم مذکور در این فرع قابل پذیرش است.
فرع
محقق(ره) می فرماید: و لو كان مقرا بدأ الإمام[6]
در صورتی که ارتکاب زنا بوسیله اقرار زناکار اثبات شود، نخست، امام (حاکم) شروع به رجم می نماید.


مستند حکم
دلیل حکم مذکور صحیحه ابوبصیر و موثقه سماعه می باشد که به شرح زیر می باشد.

 

۱) صحیحه ابوبصیر
مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی بْنِ عُبَیْدٍ عَنْ یُونُسَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع تُدْفَنُ الْمَرْأَةُ إِلَی وَسَطِهَا إِذَا أَرَادُوا أَنْ یَرْجُمُوهَا وَ یَرْمِی الْإِمَامُ ثُمَّ یَرْمِی النَّاسُ بَعْدُ بِأَحْجَارٍ صِغَارٍ.[7]


ترجمه روایت
امام صادق (علیه السلام) فرمود: زن زناکار، جهت اجرای مجازات رجم تا قسمت کمر در گودالی دفن می گردد و نخست امام(حاکم) و سپس دیگران بوسیله سنگ هایی کوچک سنگسار می کنند.
۲) موثقه سماعه
وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی بْنِ عُبَیْدٍ عَنْ یُونُسَ عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: تُدْفَنُ الْمَرْأَةُ إِلَی وَسَطِهَا ثُمَّ یَرْمِی الْإِمَامُ وَ یَرْمِی النَّاسُ بِأَحْجَارٍ صِغَارٍ وَ لَا یُدْفَنُ الرَّجُلُ إِذَا رُجِمَ إِلَّا إِلَی حَقْوَیْهِ.[8]


ترجمه روایت
امام صادق (علیه السلام) فرمود : زن زناکار تا قسمت کمر در گودالی قرار می گیرد و نخست امام و سپس دیگران بوسیله سنگ هایی کوچک او را سنگسار می کنند و مرد زناکار صرفاً تا قسمت لگن در گودال قرار می گیرد.


اشکال
روایات مذکور با روایت "مرسله صفوان" در تعارض می باشند.

پاسخ
این روایات با مرسله مذکور در تعارض نیستند بلکه باید گفت بوسیله مرسله مقیّد می شوند به این بیان که اگر زنا بوسیله بیّنه اثبات گردد، نخست شهود و سپس امام و در مرحله آخر مردم او را رجم می کنند و اگر بوسیله اقرار زناکار اثبات شود،نخست امام(حاکم) و در ادامه دیگران حد را جاری می کنند.


اشکال
با توجه به روایت "حسین بن خالد" [9] که جریان "ماعز" در آن ذکر شده باید گفت: با وجودی که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) حکم به رجم او نمودند ولی در اجرای حد، ایشان حضور نداشتند بنابراین حکم وجوبِ آغاز اجرای حد توسط امام ثابت نخواهد بود. و در نتیجه در صورت اثبات زنا بوسیله بیّنه نیز چنین وجوبی ثابت نیست.
پاسخ
باید گفت: عدم حضور آنحضرت ثابت نیست و نیز می‌توان گفت ابتدا حضرت، رجم را شروع نمودند و سپس محل را ترک کردند و نیز اینکه چنین قضیه ای از باب قضیة في واقعة باشد و حضرت برای کاری دیگر که در تزاحم بوده یا عذری که بوجود آمده محل را ترک نموده باشند.


فرع

وينبغي أن يعلم الناس ليتوفروا على حضوره.[10]
سزاوار و مستحب است که برای حضور مردم بر اجرای حد، اعلان عمومی صورت گیرد.
محقق (ره) اعلان عمومی در رجم را مستحب می شمارند.


دلیل حکم
مستند و دلیل حکم به استحباب در فرع مذکور تاسّی به فعل امیر مؤمنان علی (علیه السلام) می باشد که اقلّ مراتب آن استحباب است و از روایت معتبره اصبغ بن نباته در "من لا یحضره الفقیه" بدست می آید و روایت از قسمت مورد نظر به شرح زیر می باشد.


معتبره اصبغ بن نباته

صدوق باسناده الی سعد بن طریف عن اسبغ بن نباته إن امرأة أتت أمير المؤمنين (عليه السلام) فقالت: يا أمير المؤمنين إني زنيت فطهرني طهرك الله ... ثم قام (عليه السلام) فصعد المنبر فقال: يا قنبر ناد في الناس الصلاة جامعة، فاجتمع الناس حتى غص المسجد بأهله فقال: أيها الناس إن إمامكم خارج بهذه المرأة إلى الظهر ليقيم عليها الحد إن شاء الله، ثم نزل فلما أصبح خرج بالمرأة وخرج الناس متنكرين متلثمين بعمائمهم والحجارة في أيديهم وأرديتهم وأكمامهم حتى انتهوا إلى الظهر، فأمر فحفر لها حفيرة ثم دفنها فيها إلى حقويها ثم ركب بغلته وأثبت رجله في غرز الركاب ثم وضع يديه السبابتين في اذنيه ثم نادى بأعلى صوته: أيها الناس إن الله تبارك وتعالى عهد إلى نبيه (صلى الله عليه وآله) عهدا وعهد نبيه إلي أن لا يقيم الحد من لله عليه حد، فمن كان لله عليه حد مثل ما له عليها فلا يقيم الحد عليها فانصرف الناس يومئذ كلهم ما خلا أمير المؤمنين والحسن والحسين (عليهما السلام) فأقاموا عليها الحد، وما معهم ما غير هم من الناس[11]
بررسی سند
سند روایت مذکور از شیخ(ره) تا سعد بن طریف معتبر و سعد نیز معتبر یوده و اصبغ بن نباته هم موثق می باشد بنابراین سند روایت معتبر می باشد.
ترجمه روایت
زنی نزد امیر مؤمنان علی (علیه السلام) آمد و گفت: ای امیر مؤمنان من زنا کرده‌ام مرا از گناه پاک ساز؛ خداوند شما را پاک دارد ...سپس برخاست و بر فراز منبر رفت و فرمود: ای قنبر مردم را خبر کن تا حاضر شوند. جمعیت آمدند و مسجد از مردم پر شد. امام فرمود: ای مردم پیشوای شما فردا با این زن به میدان کوفه می‌آید تا به یاری خدا حد الهی را بر او جاری سازد. وقتی شما خارج می‌شوید امیرمؤمنان هم همراه شما خواهد بود حتما با نقابی صورت خود را بپوشانید و با خود سنگ بیاورید. نباید کسی از شما کسی دیگری را بشناسد. خود را به خوبی بپوشانید تا زمانی که به خانه خود می‌روید. سپس از منبر پائین آمد.
چون صبح شد حضرت با آن زن به طرف مکان رجم خارج شد و مردم در حالی که با نقاب صورت خود را پوشیده بودند و پاره‌هایی سنگ را در دست و در آستین و در دامن عبا برگرفته بودند به سوی میدان رهسپار شدند. حضرت دستور داد برای او گودالی آماده کردند و آن زن را تا سینه در آن پنهان کردند آنگاه بر قاطر خود سوار گشت و پا در پنجه رکاب نمود و دو انگشت سبّابه خود را در گوش نهاد و با صدای بلند آواز داد: ای گروه مردم به راستی که خداوند تبارک و تعالی دستوری را برای پیامبرش صلّی اللَّه علیه و آله فرستاد و رسول خدا آن را به من گفته است و آن اینکه هر کس حدی از حدود الهی به گردن دارد در اجرای حد اقدام ننماید پس هر کس حدی بر عهده اوست همانند حدی که بر این زن است حق ندارد در این کار شرکت کند. پس همگی مردم در آن روز بازگشتند به جز امیرمؤمنان و حسن و حسین )علیهم السلام(! و اینان حد را بر او جاری کردند در حالی که با آنان کسی از مردم نبود. امام جعفر صادق فرمود در میان افرادی که بازگشتند محمد پسر امیرمؤمنان هم بود.


فرع
و يستحب أن يحضر إقامة الحد طائفة. و قیل یجب، تمسکاً بالآیة[12]
مستحب است که در اقامه حد، جماعتی حضور داشته باشند.


معتقدین به حکم استحباب در فرع مذکور عبارتند از: شیخ طوسی(ره)[13] در المبسوط و خلاف[14] و نیز ابن برّاج (ره) در المهذب[15] می باشند.
البته گروهی دیگر از اصحاب در فرع مذکور معتقد به وجوب حضور جماعتی از مردم می باشند و عبارتند از:
ابوالصلاح حلبی(ره) در الکافی فی الفقه[16] و ابن حمزه طوسی(ره) در وسیله [17] و نیز ابن ادریس(ره) در سرائر[18] و محقق(ره) در مختصر النافع[19] .

 

مستند و دلیل حکم
مستند و دلیل حکم وجوب در فرع مذکور آیه شریفه می باشد که خداوند فرمود: ﴿الزَّانِيَةُ وَ الزَّاني‌ فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ في‌ دينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لْيَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنينَ﴾[20]

هر يك از زن و مرد زناكار را صد تازيانه بزنيد؛ و نبايد رأفت(و محبّت كاذب) نسبت به آن دو شما را از اجراى حكم الهى مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ايمان داريد! و بايد گروهى از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده كنند!
چنانچه واضح است عبارت "﴿و لیشهد عذابهما طائفة من المؤمنين﴾ " ظهور در وجوب دارد، بنابر این حضور طائفه و عده ای از مردم واجب می باشد‌.
مراد از طائفه یک نفر است.
عده ای از اصحاب معتقدند حضور یک نفر هنگام اقامه رجم کفایت می کند و ادله زیر را بر این حکم اقامه نمودند.


۱) موثقه غیاث بن ابراهیم
عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ غِیَاثِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لا تَأْخُذْکُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللَّهِ قَالَ فِی إِقَامَةِ الْحُدُودِ وَ فِی قَوْلِهِ تَعَالَی وَ لْیَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ الطَّائِفَةُ وَاحِدٌ الْحَدِیثَ.[21]
امیرمؤمنان علی (علیه السلام) در مراد از طائفه در سخن خداوند در آیه فرمودند: در اقامه حدود رافت راه ندارد و مراد از طائفه، یک نفر می باشد‌.
۲) حاجی نوری(ره) در مستدرک از جعفریات
وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَ لْيَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ الطَّائِفَةُ مِنْ وَاحِدٍ إِلَى عَشَرَةٍ[22]
منظورِ طائفه در این روایت از یک تا ده نفر تعیین شده است.


۳) حاجی نوری (ره) در مستدرک از کتاب سیّاری
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَيَّارٍ فِي كِتَابِ التَّنْزِيلِ وَ التَّحْرِيفِ، عَنْ عِيسَى بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَ وَ لْيَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ الْمُؤْمِنُ الْوَاحِدُ يُجْزِئُ إِذَا شَهِدَ[23]
امام صادق (علیه السلام) در مورد سخن خداوند " باید طائفه از مومنان شاهد مجازات آنان باشند" فرمودند: حضور یک نفر مومن کفایت می کند.
۴) شیخ طوسی(ره) در خلاف
و قال ابن عباس اقلّه واحد و قد روی اصحابنا ذلک ، ایضاً موثقه غیاث بن ابراهیم [24]


۵) شیخ طوسی(ره) در تبیان [25]
ذیل آیه مذکور در سوره نور، از امام باقر (علیه السلام) می فرماید: انّ اقلّه واحد
یک نفر کفایت می کند.


۶) طبرسی(ره) در مجمع البیان[26]

أقله رجل واحد، عن ابن عباس والحسن ومجاهد وإبراهيم، وهو المروي عن أبي جعفر عليه السلام. ويدل على ذلك قوله: (وإن طائفتان من المؤمنين اقتتلوا). وهذا الحكم يثبت للواحد، كما يثبت للجمع.


باید گفت: ظاهر از کلمه "طائفه " بمعنای "عدّه ای" است که بر یک نفر هم اطلاق می گردد چنانچه جمعی از اصحاب مثل شیخ طوسی(ره) در خلاف[27] و ابن ادریس(ره) در سرائر[28] نیز معتقد به آن می باشند.
و البته در آیه ۹ و ۱۰ سوره حجرات که فرمود: ﴿وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى‌ فَقاتِلُوا الَّتي‌ تَبْغي‌ حَتَّى تَفي‌ءَ إِلى‌ أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطينَ إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴾

و هر گاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند، آنها را آشتى دهيد؛ و اگر يكى از آن دو بر ديگرى تجاوز كند، با گروه متجاوز پيكار كنيد تا به فرمان خدا بازگردد؛ و هر گاه بازگشت(و زمينه صلح فراهم شد)، در ميان آن دو به عدالت صلح برقرار سازيد؛ و عدالت پيشه كنيد كه خداوند عدالت پيشگان را دوست مى‌دارد. مؤمنان برادر يكديگرند؛ پس دو برادر خود را صلح و آشتى دهيد و تقواى الهى پيشه كنيد، باشد كه مشمول رحمت او شويد!

لذا طائفه بمعنای یک برادر آمده است.
بنابراین مراد از "حضور طائفه" در اجرای مجازات شامل یک نفر نیز می شود.
در ادامه باید گفت: دلیل بر حضور مومنین هنگام اقامه حد، آیه ۲ سوره شریفه نور می باشد چنانچه ذکر شد و البته قرینه ای بر خلاف آن هم وارد نشده است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo