< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید مهدی نقیبی

1403/02/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مکاسب محرمه/الکذب/بررسی حرمت شوخی کذب

 

در ارتباط کذب هزلا، ممکن است که گفته شود ادله حرمت کذب انصراف دارد از کذب هزلا.

از کجا بفهمیم کذب هزلا است؟

بسا قرائت گویای این است که گوینده در مقام شوخی و هزل است. مثل اینکه مجلس شوخی است.

آن حالت تخریبی که در کذب برای شخص کاذب اتفاق می افتد در کذب هزلا، چه بسا آن حالت نفسانی نباشد.

موارد هزل گاهی طوری است که مخاطب خلاف آنچه را گوینده می گوید علم دارد. چه بسا گفته شود که ادله حرمت کذب اینجا را نمی گیرد و از این مورد انصراف دارد. نکته انصرافش هم نه آنچه بزرگان فرموده اند کذب در غالب مردم رواج دارد کذب غیر هزلی. در نتیجه از کذب هزلی انصراف دارد.

نظر استاد: این را ما قبول نداریم.

نکته: ادله ای که می آید و به لحاظ شمول و اطلاق برخوردارند این اطلاقش همه را شامل می شود چه آن افرادی که در خارج موجود اند چه افرادی که در زمان صدور کلام، برای این عموم، مصداق نیستند. اما این لفظ به لحاظ عمومش همه این ها را شامل می شود. این کثرت و غلبه افراد وجودی منشأ انصراف نیست. بلکه نکته انصرافش همین جهت می تواند باشد که: این کذب حرام، اساسا این موارد را شامل نشود و گوینده به این قبیل موارد نباشد. آنجا که گوینده یک حرفی را می زند ولی هزلا است و از موارد و مصادیق هزل آنجایی است که مخاطب خودش علم به غیر آنچه که گوینده می گوید دارد.

اگر این انصراف را قبول کردیم پس منشاء انصرافش هم کثرت افراد در خارج نیست.

قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : إِنَّ اَلْكَاذِبَ عَلَى شَفَا مَخْزَاةٍ وَ هَلَكَةٍ[1]

امير المؤمنين فرمود: همانا دروغگوينده بر گذرگاه نابودى و هلاكت است.

این در مورد شخصی است که کذب را جدا می گوید و به نحوی سامع را در خلاف واقع می اندازد. و این روایت حضرت با کذب های جدی سازگاری دارد.

قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : لاَ يَجِدُ عَبْدٌ طَعْمَ اَلْإِيمَانِ حَتَّى يَتْرُكَ اَلْكَذِبَ هَزْلَهُ وَ جِدَّهُ .[2]

على(عليه السّلام)فرمود:هيچ بنده‌اى طعم ايمان را نچشد مگر اين كه دروغ را ترك كند چه شوخى باشد و چه جدّى.

نظر استاد: هر مومنی طعم ایمان را می چشد منتهی مراتب دارد. طعم ایمان در حد تمام و کمالش نصیب نمی شود مگر برای آن کسی به صورت تمام و عیار نسبت به بندگی خدا، در انجام واجبات و ترک محرمات و انجام مستحبات و ترک مکروهات در صحنه است. و این روایات به لحاظ دستورات اخلاقی است. از آن ها حکم فقهی به معنای حرمت برداشت نمی شود.

 


[2] - الکافي ج۲ ص۳۴۰، تحف العقول ج۱ ص۲۱۶، الوافي ج۵ ص۹۲۷، وسائل الشیعة ج۱۲ ص۲۵۰، الفصول المهمة ج۳ ص۳۶۳، بحار الأنوار ج۶۹ ص۲۴۹، بحار الأنوار ج۷۵ ص۵۵.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo