< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سیدعلی موسوی‌اردبیلی

1401/11/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مباحث الألفاظ/ تعلق اوامر به طبائع/ تبیین مسأله

 

مرحوم آيت الله خویی با اشکال بر مدعای مرحوم میرزای نایینی می‌فرماید: تشخص هر وجودی ـ اعم از اين که از قسم جوهر باشد يا عرض ـ به خود آن است و معقول نيست که وجود، به وجود دیگری تشخص بيابد، زيرا وجود چيزی بجز تشخص نيست و اگر تشخص وجود به وجود دیگر باشد، يا تسلسل لازم می‌آيد و يا دور، بر خلاف ماهیت که تشخص آن فقط به وجود است و امتياز آن از ماهيت ديگر فی حد نفسه نيست.

در نتيجه اعراضی که بر جوهر در خارج عارض می‌شوند نمی‌توانند سبب تشخّص آن باشند هرچند در خارج منفک از آن نباشند، زيرا عرض دارای وجودی منحاز از جوهر است و گفتیم که تشخص هر وجودی به خود آن است نه به وجود ديگر.

بنابر اين همان گونه که بر اساس قول به تعلق اوامر به طبایع، لوازم و اعراض از حيّز طلب خارج هستند، بنابر قول به تعلق آن به افراد نيز طلب به اين امور تعلق نمی‌گیرد، زيرا فرض بر اين است که متعلق طلب فردی از افراد طبیعت معين است و طبایع ديگر و افراد آنها همگی خارج از متعلق امر هستند.[1]

ولی ايراد مرحوم آيت الله خویی به مرحوم میرزای نایینی وارد نیست، زيرا هرچند تمايز وجود از وجودات ديگر في حد نفسه است و عوارضی که بر وجودات عارض می‌شوند، از لوازم وجود آنها هستند فلذا معنی ندارد که بحث شود که آيا آن عوارض مقدم بر وجود شیء هستند يا نه، اما چون وجود ما سوی الله دارای حد است، بنابر اين آنچه که سبب تمايز بين وجودات می‌شود نه وجود آنها بما هو هو بلکه حد وجود آنهاست، زيرا وجود بما هو هو امری مشترک در همه موجودات است و ما به الاشتراک آنهاست نه ما به الامتياز آنها و آنچه که گفته شده است مبنی بر اين که بنابر اصالت وجود، ما به الامتياز وجودات عين ما به الاشتراک آنهاست بدين معناست که وجود را اگر بما هو هو در نظر بگيریم، ما به الاشتراک موجودات است و اگر بما هو ذا حدّ مد نظر واقع شود، ما به الامتياز موجودات خواهد بود.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo