< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد مصطفوی

91/08/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 خلاصه تصوير وضع عام و موضوع له خاص در حروف
 خلاصه تصوير وضع عام و موضوع له خاص درباره حروف با استفاده از بيان محقق اصفهاني و صاحب فصول و سيد الاستاد، به اين صورت است:
 مستفاد از بيان محقق خراساني و صاحب فصول و سيد الاستاد در تصوير وضع عام و موضوع له خاص
  وضع عام عبارت است از عنوان جامع يا جامع عنواني يعني همان مفهوم ربط يا مفهوم نسبت و موضوع له خاص عبارت است از معنونات و يا جزئيات ربط؛ ربط هاي جزئي در واقع، مثل ربط صلاه به مسجد و مانند آن.
 كثرت جزئيات، جزئيات كثيره است
 و كثرت جزئيات، جزئيات كثيره است، نه افراد كلي طبيعي. براي اينكه آن جزئيات يعني ربط هاي جزئي در خارج هر كدام غير از ديگري است، يكي به ديگري صدق نمي كند، مي شود لا يصدق علي كثيرين. يعني ربط هاي كثير، جزئيات كثيره است، هيچ يكي بر ديگري صدق نمي كند و مي شود معناي واقعي جزئي. مثل باران و قطرات؛ وضع عام تصور باران، موضوع له خاص قطرات، هر قطره باران غير از قطره ديگر است هرچند قطرات است. آن ارتباط كه اين وضع عام با موضوع له خاص چگونه ارتباط پيدا مي كند؟ وضع عام مثل لفظ باران، قطرات را پوشش مي دهد يك پوشش عام اسمي مي گيريم، تا آن جزئياتي كه در ذهن داريم در تصور پوشش بدهد. بعد لفظ را براي همان جزئيات و قطرات، وضع مي كنيم كه مي شود موضوع له ما خاص.
 سوال و جواب: قصدتان اين است كه براي آن قطرات جزئي خارجي وضعي انجام بدهيد و وضع كه مي كنيد، تصور كنيد كل آن جزئيات را، تك تك تصور نمي شود،‌ يك معناي اسمي قهرا استخدام مي كند ذهنتان به نام باران، اين باران آن جزئيات را در عالم تصور پوشش مي دهد. وضع كه عام شد يعني باران براي كل آن قطرات موضوع له در خارج آن قطره قطره است كل قطره نيست. هر قطره غير از قطره ديگر است. لا يصدق قطره علي قطره.
 سوال و جواب: از باب كلي طبيعي نيست. كلي طبيعي صحبت از صبغه فلسفي است، اما اينجا بحث وجود است. در كلي طبيعي و افراد كه تحقق كلي ضمن افراد هست، بحث وجود است. مفهوم ما وجود است و مصداق هم وجود است و تشخص خارجي،‌خارج از مفهوم وجود است. در معناي كلي طبيعي چون مفهوم وجود است مصداق هم وجود است كه اين وجود عين آن وجود است. كه آن رنگ فلسفي دارد كه رنگ وجود را مطرح مي كند.
 تعبير محقق اصفهاني بهترين تعبير است عنوان جامع و معنونات جزئي
 بنابراين به تعبير مرحوم محقق اصفهاني شايد بهترين تعبير باشد كه فرمود عنوان جامع و معنونات جزئي؛ ارتباط وضع را با موضوع له هم همان ارتباط عنوان با معنون در نظر بگيريد.
 اشاره اي به ملحقات حروف، ضمائر و اسم اشاره
 بعد از اين اشاره اي كنيم به ملحقات حروف؛ ضمائر و اسماء‌ اشاره: در اسماء‌اشاره يك لفظ كه اسم باشد را در نظر مي گيريم و تصور مي كنيم؛ كلمه اشاره ، كلمه اشاره اسم است، اين معناي اسمي اشاره را تصور مي كنيم مي شود عنوان جامع يا كلي متصور در ذهن، اين وضع عام. موضوع له خاص در خارج سيد الاستاد فرمود موضوع له واقع اشاره است نه اشارات كه در ذهن تصور بشود، واقع اشاره آن اشاره اي كه در خارج وجود دارد؛ هذا، جزئي است و لا يصدق علي كثيرين. بنابراين، تصور ما، به عنوان مفهوم اسمي، اشاره است كه وضع عام هست، موضوع له ما، واقع اشاره هاي جزئي كه صورت مي گيرد، يا مرجع ضمير كه به هو و هي صورت مي گيرد، تمامي آن مرجع هاي ضمير، و مشار اليهاي اشارات، در خارج جزئي، مشخص و به مشار اليه ديگر صدق نمي كند. اين هم وضع عام و موضوع له خاص شد.
 مشهور مي گويد وضع عام و موضوع له خاص تحقق خارجي دارد
 بنابر قول مشهور وضع عام موضوع له خاص، تحقق خارجي دارد، وضع حروف است.
 غير مشهور وضع عام و موضوع له خاص امكان دارد ولي واقع ندارد
 بنابر قول غير مشهور محقق خراساني و جمع ديگر، وضع عام موضوع له خاص، امكان دارد ولي واقع ندارد.
 سوال و جواب: وضع و موضوع له از عمل و كار واضع است، مستعمل فيه كار و عمل اهل زبان است، اهل زبان وضع و موضوع له را كه آشنا بود، موضوع له كاربردي مي شود مستعمل فيه. مستعمل فيه يك امر اضافي نيست،‌يك كاربرد بيشتر نيست نه شئوني دارد و نه اطوار،‌آنچه هست از وضع و موضوع له هست. وضع عام تصور معناي كلي است. واقع ما اين است كه آن حروف يك ربط است، سيد الاستاد هم فرمود: وضع براي واقع موضوع له هست نه براي وجود ذهني موضوع له .
 سوال و جواب: عنوان عام است، معناي اسمي است. معنونات جزئي است. هر ربط خارجي مثل الصلاه في المسجد كه ربط خارجي است، اين معنون است به عنوان ربط. ربط معناي اسمي است. پس ربط هاي جزئي مي شود جزئيات كه سيد الامام فرمود: استعمال واحد بر كثير فرق دارد با كلي منطبق بر كثير با عبارت ساده اين است كه كثرت جزئيات، جزئيات كثيره است.
 كيفيت حروف بر مسلك تحقيق
 كيفيت وضع حروف بر مسلك تحقيق آراء تتبع شد؛ آراء به طور كل دو قسم است: 1. آراء مشهور وضع عام موضوع له خاص 2. آراء غير مشهور وضع عام موضوع له عام ،‌با ادله و برهانات و تطبيقات. آن كه مي گفت مشهور وضع عام و موضوع له خاص از با عنوان و معنون يا كلي و جزئي خارجي در شكل قضيه حقيقيه و آن قول غير مشهور كه مي گفت عامين از باب كلي طبيعي.
 با توجه به آراء و نظرات و چشم پوشي از اشكالات دو مطلب بدست مي آيد
  مجموعه آراء با حذف اشكالات اين مطلب را به عنوان مجموع به ما اعلام داشت:1. معناي حروف، ربط بين كلمات است. 2. حروف آلتا لغيره است. معناي حرف، معناي آلي است استقلال ندارد. آليت در حروف يك امر قطعي است. اين دو تا امر ربط و آليت در حقيقت دو تعبير از يك حقيقت است، فرقش اعتباري است. به اعتبار اينكه دو كلمه را با هم در خارج، مرتبط مي سازد، به آن مي گوييم ربط. و به اعتبار اينكه در برابر و در مقايسه با اسم و فعل معنا مي كنيم، مي گوييم معناي اسم مستقل است و معناي حرف آلتا لغيره هست. كه همان آلتا لغيره كه در مقام تعريف آلتا لغيره هست، در واقع ربط است. و سيد الاستاد كه فرمودند مصباح الاصول جلد 1 صفحه 4 كه حرف براي تضييق معاني اسم وضع شده، تضييق همان ربط است. تضييق معناي اسم مثل صلاه كه معناي وسيعي داشت، صلاه في الدار تضييق شد، ربط پيدا كرد.
 توافق آراء بر اينكه معناي حروف ربط است مورد تسالم و مورد تأييد لغت و مستفاد از كلام مولي اميرالمؤمنين
 آن بخش مورد توافق كل آراء اين است كه معناي حرف، ربط كلمات است كه اين مطلب در نهايت استحكام است. اولا مورد تسالم است . هر دو دسته قائلين به قول مشهور و طرفداران رأي غير مشهور از كلماتشان به طور صريح استفاده كرديم كه مي گويند معناي حرف يعني ربط كه از دسته مشهور محقق اصفهاني در نهايه الدرايه جلد 1 صفحه 91 مي فرمايد: معناي حرف، يعني وجود رابط. و از طرفداران قول غير مشهور، محقق نائيني فرمود فوائد الاصول جلد 1 صفحه 42 كه معناي حرف ايجاد ربط است. پس اولا اين مطلب مورد تسالم است. 2. اين معنا ريشه در ژرفاي لغت معتبر دارد. طريحي مي فرمود كه الحروف اطراف الكلمات الرابطه بعضها ببعض حروف طرف كلمه است يعني اسم و فعل، كه ربط مي دهد يكي را به ديگري. 3. از كلام مولي استفاده كرديم اوجد معنا في غيره يعني اوجد ربطا في غيره.
 اما در جايگاه خصوصيت حرف اختلاف است
 اما اختلاف در جايگاه وصف حرف: وصف حرف كه ربطيت يا آلتا لغيره هست، اين جايگاهش قول مشهور مي گويد در موضوع له هست، قول غير مشهور مي گويد از شئون مستعمل فيه است. در جايگاه خصوصيت حرف، بحث و گفتگو وجود داشته است. بدانيم كه اين اختلاف هيچ تاثيري در واقع و در عمل ندارد. حرف معنايش در واقع، همان ربط است و در عمل همان آلتا لغيره، خصوصيتش در موضوع له باشد يا در مستعمل فيه به اصل معنا چون مورد تسالم است، صدمه اي نمي زند. بنابراين، ما آنچه كه به دست آورديم اين شد كه واقع معناي حرف و حقيقت معناي حروف، عبارت است از ربط بين كلمات به اتفاق صاحبنظران و اختلاف مربوط به اين است كه وصف با خصوصيت حرف جزء موضوع له هست كه وضع خاص بشود يا از شئون مستعمل فيه هست كه وضع عام بشود، آن اختلاف يك اختلاف نظري محض است كه هيچ اثر عملي ندارد.
 چرا اين بحث را طولاني كرديد؟
  اگر سوال شود كه چرا اين همه بحث طولاني كرديد؟ مي گوييم بحث ادب و بلاغت يك سري بحث هاي نظري دارد. كل ادبيات و بلاغت آثار عملي ندارد، بحث هاي نظري و تحقيقي دارد.
 اين اختلافات اثر عملي و ثمره عملي ندارد
 اما آثار اين است كه براي آشنايي و آگاهي و شرح صدر يك محقق مفيد است و اما اين قسمت از بحث هرچند اثر عملي نداشت، ولي كمك كند كه در ضمن اين بحث ها با اين تحقيقات معناي واقع حرف با ريشه يابي بيشتر و با دقت كامل تر مورد تسالم اعلام داشت. بنابراين مي گوييم كه معناي حروف‌ عبارت است از ربط بين كلمات.
 نتايج بحث
  اما نتايجي كه از بحث استفاده مي شود: 1. معناي حرف ربط محض است و اما معاني كه اعلام مي شود از قبيل ابتداء و استعلاء و انتهاء و انتفاع از فوائد است كه شيخ طوسي فرمود تحدث فوائد فيها لم تكن قبل ذلك. بنابراين اگر كلمه «من» را ديديم جايي و كلمه «الي» را ديديم در جايي، قطعا دلالت بر انتها و ابتدا نمي كند. بستگي به تركيب و قرائن دارد. فوائد از حرف و تراكيب و قرائن به دست مي آيد. بنابراين، الي تنها براي انتها نيست. لذا «سارِعُوا إِلى‌ مَغْفِرَة» براي انتها نيست و مثلا مي گوييم «قرأت من القرآن شيئا» براي ابتداء نيست. لذا براي ما معلوم شد كه فوائد از حرف و تراكيب و قرائن به دست مي آيد كه براي محقق و پژوهشگر كاملا روشن و مشهود خواهد بود. 2. اثر عملي حروف تضييق و تقييد است كه اين تاثير گذار شد در بحث الفاظ و نصوص؛ اگر جايي گفت لا تكرم عمرا اطلاق احوالي دارد، يعني در مطلق احوال و اما اگر گفت لا تكرم زيدا في داره تقييد شد و تضييق شد. 3. معناي حرف كه ربط هست، مورد تسالم و اتفاق است. پس اين سه تا نتيجه از اين بحث به دست آمد كه مربوط مي شود به بحث الفاظ و نصوص روايات و كتاب، بحث حروف كامل شد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo