< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید کاظم مصطفوی

1400/11/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: حجیت خبر واحد/حجیت خبر واحد عادل /بحث و تحقیق در باره‌ی حجیت خبر عادل

 

ضمن تبریک سال روز ولادت سیدة نساء العالمین، حضرت صدیقه‌ی طاهره، فاطمه زهرا (س)، زهرا یعنی جلوه‌ی جمال خدا و فاطمه یعنی جلوه‌ی جلال خدا. این روز، روز مسرّت برای جهان انسانیت است.

بحث و تحقیق در باره‌ی حجیت خبر واحد:

رأی و نظر علامه حلی را یاد آور شدیم که در کتاب تهذیب، ص229 می‌فرماید: تعبد به خبر واحد درست است و در این رابطه چهار دلیل اقامه می‌کند:

دلیل اول آیه‌ی نفر است که در انتهای آن آمده: «لعلهم یحذرون» از آنجا که ترجّی در باره‌ی ذات پرودگار محال است، لعلهم یعنی انشاء و اراده‌ی پروردگا و در تفسیر آمده که خداوند حذر را واجب ساخته است و این آیه اخبار از انذار می‌شود که باید مورد قبول باشد و خداوند نهی کرده است از عدم قبول.

دلیل دوم آیه‌ی نبأ است ﴿ٰیا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جٰاءَكُمْ فٰاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْماً بِجَهٰالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلىٰ مٰا فَعَلْتُمْ نٰادِمِينَ[1] استدلالی که می‌شود، ابتداءا همان تمسک به مفهوم شرط است که خداوند تبیّن از خبر فاسق را واجب ساخته است، خبر عادل دو تا حالت دارد، یا تبیّن در باره‌ی آن جا ندارد و باید قبول شود و یا باید بدون تبین ردّ شود که اگر ردّ شود اسوء حالا می‌شود، پس معلوم می‌شود که باید قبول شود.

دلیل سوم سیره‌ی فرستادگان و رسل نبی اعظم (ص) برای مردم در جهت بیان احکام است که در زمان پیامبر (ص) در قرا و قصبات، افرادی به عنوان رسول و فرستاده‌ی او می‌رفتند و احکام بیان می‌کردند، این افراد دسته جمعی نبوده و به صورت تک تک بوده که حکم را برای مردم اعلام می‌کرده و مردم هم به اخبار آن فرد اعتماد می‌کردند و این در حقیقت دلیلی است بر اعتبار حجیت خبر عادل و می‌توانیم بگوییم سیره‌ی مردمی بر اعتماد به خبر عادل در زمان پیامبر (ص).

دلیل چهارم اجماع صحابه بر اعتبار خبر عادل. ابناء عامه صحابه را در معنای عامی به کار می‌برد که از سلمان، ابوذر تا خلفا را شامل می‌شود.

بر اساس این چهار دلیل ما معترفیم که تعبد به خبر عادل درست است.

آراء مشهوری از اصولیون:

رأی و نظر محقق قمی‌:

ایشان در کتاب قوانین الاصول، ج2، ص401، اقسام خبر را بیان می‌کند، متواتر، مستفیض و خبر واحد. خبر واحد، فقط خبر فرد واحد نیست، خبر واحد عبارت است از خبری که متعدد هم باشد؛ ولی موجب علم یا اطمینان نشود؛ چنانکه اخبار کثیر، اگر موجب علم شود متواتر است و اگر موجب اطمینان شود مستفیض است. فرق بین متواتر و مستفیض، فرق علم و اطمینان است. تعبد به خبر واحد عقلا ممکن است و شرعا هم ادله‌ی بر اعتبار آن داریم.

دلیل عقلی را به شیوه‌ی منطق و معقول ارائه می‌کند و می‌فرماید: از تعبد به خبر واحد محالی لازم نمی‌آید، پس تعبد به خبر واحد عقلا ممکن است.

ادله شرعی‌:

1- آیه نبأ که از این آیه تعبد به خبر عادل استفاده می‌شود؛ چون در آن، تبیّن لازم نیست.

2- استدلال به آیه نفر با همان شرحی که در بیان علامه حلی آمده است که در آن وجوب حذر از ردّ اخبار آمده است.

3- آیه کتمان ﴿إِنَّ اَلَّذِينَ يَكْتُمُونَ مٰا أَنْزَلْنٰا مِنَ اَلْبَيِّنٰاتِ وَ اَلْهُدىٰ مِنْ بَعْدِ مٰا بَيَّنّٰاهُ لِلنّٰاسِ فِي اَلْكِتٰابِ أُولٰئِكَ يَلْعَنُهُمُ اَللّٰهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اَللاّٰعِنُونَ[2] از این آیه استفاده می‌شود، آنهایی که کتمان می‌کنند آنچه را که برای شان بیان شده است مورد لعن و نفرین است و اگر کتمان نکنند و احکام و معارف را برای مردم بیان کنند، نه تنها مورد لعن و نفرین نیستند؛ بلکه باید پذیرفته شود.

4- اتفاق اصحاب و محققین است که اگر تحقیق به عمل بیاید، می‌بینیم که علما و صاحب نظران به طور قطع، به خبر عادل اعتماد داشته اند. این اتفاق دلیلی است بر اعتبار و حجیت خبر.

5- اعتبار قول مجتهد، می‌دانیم که طبق سیره‌ی قطعیه؛ بلکه در حد یک اجماع که قول مجتهد برای مقلدینش اعتبار دارد ، مجتهد یک فرد و یک مخبر است، معصوم نیست؛ بلکه عادل است و خبر می‌دهد و خبر او عمدتا از روی حدس و اجتهاد است. منظور از حدس علم و اطمینان است در برابر حسّ. مجتهد اگر از روی حس خبر دهد، به عنوان خبر معتبر است، نه به عنوان فتوا و در موضوعات است. پس خبر عادل هم باید اعتبار و حجیت داشته باشد.

پس محقق قمی رأیش بر این شد که شرعا و عقلا تعبد به خبر عادل درست است.

رأی و نظر صاحب فصول:

ایشان در کتاب الفصول الغرویه، ج6، ص117-204 مطلب را بسیار مفصل بحث می‌کند (کفایه نگاهش به فصول خیلی زیاد است) و در این رابطه می‌فرماید تعبد به خبر واحد ممکن و جایز است. ادله‌ی که در این رابطه اقامه می کند عبارت است از موارد ذیل:

1- آیه نبأ که مشهور به آن تمسک می‌کنند از طریق مفهوم شرط. نسبت به استفاده اعتبار برای مفهوم شرط از این آیه، مشهور این است که این آیه دلالت دارد بر این که شرط مفهوم دارد. هر چند با دقت و واکاوی اشکالاتی را می‌کنند؛ اما این اشکالات بالاتر از حد دقّت است که به دقت عقلی در اصول جایی قائل هستیم؛ اما در آیه‌ی قرآن آن دقت عقلی فوق العاده جا ندارد و مشهور به مفهوم آن استناد کرده اند که تبیّن نسبت به خبر فاسق واجب است؛ اما نسبت به خبر عادل واجب نیست.

نکته‌ی دیگری که از این آیه استفاده می‌شود این است که ما که می‌گوییم خبر ضعیف است، خبر ضعیف مساوی با مطرود و باطل نیست؛ بلکه نیاز به تحقیق دارد. خبر ضعیف، از اساس مساوی با خبر مطرود نیست. اشکالات کسانی که از اطلاعات کافی برخوردار نباشد، این است که می‌گویند نسبت به کتاب کافی و بحار در آن روایات ضعیف وجود دارد و ضعیف را مساوی مطرود می‌پندارند؛ در حالی که آیه نبأ نگفته خبر فاسق را طرد کنید؛ بلکه گفته تبین کنید.

بنابراین، از مفهوم شرط استفاده می‌شود که خبر عادل را بدون تبیّن قبول کنید و دلالت آن بر حجیت خبر عادل، تمام است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo