< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

99/11/13

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: احکام اموات/نماز ميت /وجوب نماز بر مسلمان ظاهري

 

از بحث طهارت خارج شدیم و رسیدیم به بحث نماز میت که نماز میت در حقیقت پل ارتباطی بین کتاب طهارت و کتاب صلاة است. سید یزدی طباطبائی می‌فرماید:

فصل في الصلاة على الميت‌

يجب الصلاة على كل مسلم من غير فرق بين العادل و الفاسق و الشهيد و غيرهم حتى‌ المرتكب للكبائر بل و لو قتل نفسه عمدا- و لا يجوز على الكافر بأقسامه حتى المرتد فطريا- أو مليا مات بلا توبة و لا تجب على أطفال المسلمين إلا إذا بلغوا ست سنين.[1]

اقسام کافر: مشرک، اهل کتاب، مرتد فطری و ملی.

شیخ طوسی در کتاب نهایه، می‌فرماید: «الصلاة على الاموات فريضة. وفرضه على الكفاية، إذا قام به البعض، سقط عن الباقين. ولا يختلف الحكم في ذلك، سواء كان الميت رجلا أو امرأة، حرا أو عبدا، اذا كان له ست سنين فصاعدا، وكان على ظاهر الاسلام. فإن نقص سنه عن ست سنين، لم تجب الصلاة عليه، بل يصلى عليه استحبابا وتقية.[2] »

محقق حلی در کتاب شرایع می‌فرماید: «من يصلي عليه: وهو كل من كان مظهرا للشهادتين، أو طفلا له ست سنين ممن له حكم الإسلام ويتساوى: في ذلك الذكر والأنثى، والحر والعبد. ويستحب الصلاة على من لم يبلغ ذلك إذا ولد حيا، فإن وقع سقطا لم يصل عليه ولو ولجته الروح.[3] »

محقق حلی در کتاب معتبر، می‌فرماید: « تجب الصلاة على كل مسلم و من بحكمه ممن بلغ ست سنين فصاعدا و يستوي الذكر و الأنثى، و الحر و العبد، و لفظ الإسلام يطلق على كل مظهر للشهادتين ما لم يعتقد خلاف ما يعلم من الدين ضرورة[4] » کسی که شهادین می‌گوید ولی منکر ضروری دین می‌شود؛ مثلا می‌گوید روزه واجب نیست، این شخص کافر است «فخرج من هذه: القادحون في علي (عليه السلام)، أو أحد الأئمة (عليهم السلام)، كالخوارج، و من غلا فيه، أو في غيره، كالبصرية، و السبابية، و الخطابية[5] »

انکار ضروری باید طوری باشد که ثابت باشد و ذهنی نباشد؛ مثلا در جمع یا پیش قاضی یا فرد مؤمنی که حرف قابل قبول است روزه را انکار کند.

در این رابطه که نماز بر هر مسلمانی خوانده می‌شود، حدیثی از پیامبر (ص) آمده که عمومیت دارد: «صلوا على كل بر و فاجر و لأن الملائكة صلّت على آدم (عليه السلام) و قالت لولده «هذه سنّة موتاكم[6] »

هم چنين روايات ذيل نيز عموميت دارند: «إن آدم اشتكى ـ إلى أن قال : ـ ( فلما قبضه الله ) فغسلته الملائكة ثمّ وضع وأمر هبة الله أن يتقدّم ويصلّي عليه فتقدّم وصلى عليه ، والملائكة خلفه ، وأوحى الله إليه أن يكبّر خمساً وأن يسلّه ويسوّي قبره ، ثمّ قال : هكذا فاصنعوا بموتاكم[7] »

« قال رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) : صلّوا على المرجوم من أُمّتي ، وعلى القتّال نفسه من أُمّتي ، لا تدعوا أحداً من أُمّتي بلا صلاة .[8] »

چیزی که در متن عروه آمده اطلاق دارد و برای مؤمن و مخالف است. در اینجا اختلافی شده بین فقها که گفته می‌شود جمعی از قدمای اصحاب فرموده اند که نماز میت اختصاص دارد به مؤمن و بر غیر او جا ندارد و آنان را در واقع از اسلام خارج می‌دانند؛ متأسفانه بعضی از فقها این مطلب را تأیید کرده اند که نسبت به مخالف نماز لازم نیست. نسبت داده شده به ابن ادریس و برخی دیگر که نماز جنازه به مؤمن اختصاص دارد. فاضل هندی در کشف اللثام، ج2، ص309 استدلال ابن ادريس را نقل نموده كه مخالف حق مطلقا كافر است.

بحث در این است که آیا مسلمان کسی است که مظهر شهادتین باشد یا این که باید فرد از لحاظ اعتقاد به ولایت امیر المؤمنین (ع) هم معتقد باشد؟

سید الحکم در کتاب مستمسک ج2، 210 شرح بیشتری نسبت به این روایت داده: برای هر مسلمانی که اهل قبله باشد و شهادتین را بر زبان جاری نماید، نماز جنازه واجب است و فرمایش بعضی از قدما توجیه دارد. اطلاقاتي هم داریم که شامل و کامل است و تمامی افراد مسلمان را تحت پوشش قرار می‌دهد اعم از این که از پیروان اهل بیت باشد یا از پیروان مکتب خلفا.

روایت اول از امام صادق (ع) است كه مي‌فرمايد: «صلّ على من مات من أهل القبلة وحسابه على الله[9] » و روايت دوم خبر غزوان سکونی كه از پيامبر (ص) چنين نقل شده: «صلّوا على المرجوم من أُمّتي ، وعلى القتّال نفسه من أُمّتي ، لا تدعوا أحداً من أُمّتي بلا صلاة [10] » سید الحکیم از ضعف سند جواب می‌دهد که ضعف این دو حدیث، منجبر به عمل اصحاب است.

در روایت اول (روایت طلحة بن زید) راویان همه معتبر اند مگر خود طلحه که شیخ در کتاب فهرست گفته کتاب طلحه کتاب معتمدی است که گویا یک امتیاز و تأییدی بر طلحه است. علاوه بر این که صفوان از او روایت نقل کرده و طلحه مروی عنه اوست و برای اعتبار طلحه می‌تواند کافی باشد. در این سند حسن بن محبوب هم هست که از اصحاب اجماع می‌باشد. پس با توجه به این خصوصیات، این سند درست است و دلالتش هم کامل است که بر اظهار کننده شهادتین، باید نماز خواند.

بعضی از فقها که گفته اند نماز بر مخالف جا ندارد، وجهش این است که بنا بر کفر غیر مؤمن دارند و کسی که اعتقاد به ولایت ندارد، کافر است.

پس با توجه به عمومات و اقوال فقهاء، اظهار کننده شهادتین نماز دارد و علاوه بر این عمومات روایات دیگری هم داریم.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo