< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

99/11/11

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: احکام اموات/جریدتین /استحباب جریدتین

 

سید یزدی طباطبائی فصلی را اختصاص داده به جریدتین که به شرح ذیل می‌باشد:

فصل في الجريدتين‌

من المستحبات الأكيدة عند الشيعة وضعهما مع الميت صغيرا أو كبيرا ذكرا أو أنثى محسنا أو مسيئا كان ممن يخاف عليه من عذاب القبر أو لا‌

ففي الخبر: أن الجريدة تنفع المؤمن و الكافر و المحسن و المسي‌ء و ما دامت رطبة يرفع عن الميت عذاب القبر‌

و في آخر: أن النبي ص مر على قبر يعذب صاحبه فطلب جريدة فشقها نصفين فوضع أحدهما فوق رأسه و الأخرى عند رجله و قال يخفف عنه العذاب ما داما رطبين‌

و في بعض الأخبار: أن آدم‌ ع أوصى بوضع جريدتين في كفنه لأنسه و كان هذا معمولا بين الأنبياء و ترك في زمان الجاهلية فأحياه النبي ص[1]

ما حصل فرمایش ایشان این است که از جمله مستحبات موکده در نزد شیعه، گذاشتن جریدتین با میت است؛ میت صغیر باشد یا کبیر، مرد باشد یا زن، محسن باشد یا مسیء، جریدتین تا وقتی مرطوب است باعث تخفیف عذاب می‌شود.

بررسی استحباب جریدتین از منظر فقها

شیخ طوسی در کتاب خلاف، می‌فرماید: «يستحب أن يوضع مع الميت جريدتان خضراوان من النخل أو غيرها من الأشجار. و خالف جميع الفقهاء في ذلك. دليلنا: إجماع الفرقة.[2] » ابناء عامه با آن مخالف اند و در روایتی آمده پیامبر ص از کنار قبری عبور کرد که صاحبش عذاب می‌شد؛ لذا جریده گذاشت.

محقق حلی در کتاب معتبر، می‌فرماید: «و یجعل معه جریدتین و هو مذهب علمائنا اجمع[3] » این دستور مذهب علمای ما است به طور اجمع و بدون خلافی. در روایتی آمده «خضروا اصحابكم ای اجعلوا معه جریدة خضراء[4] »

محقق حلی در کتاب شرایع، می‌فرماید: «و یجعل معه جریدتان من سعف النخل[5] »

صاحب جواهر در کتاب جواهر، مستند بیان محقق حلی را بیان می کند: « من السنن أن يجعل معه جريدتان من سعف النخل إجماعا من الفرقة المحققة محصلا ومنقولا مستفيضا بل متواترا كالنصوص خلافا لغيرهم من أهل الباطل ، والحمد لله على عدم توفيقهم لذلك سيما بعد ما ورد أنها تنفع المؤمن والكافر والمحسن والمسي‌ء ، وانها يتجافى عن الميت العذاب والحساب بسببها ما دامت رطبة قال الباقر عليه‌السلام في صحيح زرارة بعد أن سأله عن علة وضع الجريدة مع الميت : « يتجافى عنه العذاب والحساب ما دام العود رطبا،[6] »

علامه حلی در کتاب تذکره، می‌فرماید: « ويستحب أن تجعل معه في الكفن جريدتان، ذهب إليه علماؤنا أجمع - ولم يستحبه غيرهم - لقول النبي صلى الله عليه وآله: (خضروا صاحبكم) أي اجعلوا معه جريدة خضراء.[7] »

به طور طبیعی در بررسی اجتهادی اول باید سراغ قول شیخ طوسی بروید؛ زیرا قول شیخ نیز جزء مدارک و مستندات است. بعد از شیخ، سراغ شرایع و معتبر محقق حلی، بروید. بعد قول علامه حلی مورد استناد قرار گیرد و سپس رأی شهید اول که این سلسله بحوث فقهی از حیث اعتبار و استحکام کامل است. بعد صاحب جواهر و مسالک و تقریرات سیدنا الاستاد قرار دارد که از آن وثوق و اطمینان برای صحت حکم، حاصل می‌شود.

شهید در کتاب ذکری، می‌فرماید: «یستحب الجریدتان[8] » نسبت به آن مباحثی وجود دارد؛ یکی در شرعیت، دیگری در اندازه، سومی در جایگزینی و چهارمی در محل و مکان آن. «والاصل فيه أن آدم ( ع ) لما هبط من الجنة خلق الله من فضل طينته النخلة فكان يانس بها في حيوته فأوصى بنيه أن يشقوا منها جريدا بنصفين ويضعوه معه في اكفانه وفعله بعده الانبياء ( ع ) إلى أن درس في الجاهلية فأحياه نبينا عليه الصلوة والسلام وأجمع الامامية على ذلك وبه اخبار كثيرة من طريقي الخاصة والعامة[9] » اصل در شرعیت جریدتان این است که حضرت آدم، وقتی از بهشت بیرون آمد، خداوند از زیادتی گل او نخل را آفرید و حضرت آدم در طول زندگی خود با آن انس داشت و وصیت کرد که از آن، دو جریده‌ی در کفن من بگذارید و بعد از او انبیا آن را انجام دادند و در زمان جاهلیت از بین رفت و پیامبر ما (ص) آن را احیا نمود.

مطلب دوم در اندازه‌ی جریدتین است که مشهور به اندازه‌ی یک ذراع است و در خبر یونس آمده «قدر ذراع» در خبر دیگر به اندازه‌ی یک وجب آمده و در برخی به اندازه چهار انگشت، بعد می‌فرماید: «والکل جایز لثبوت الشرعیة» برای این که شرعیت آن ثابت شده است و اندازه اش به طور قطع از سوی شرع مشخص نشده و هر کدام از این اندازه‌ها، مصداق به حساب می‌آید.

سوم این که نخل باشد و اگر درخت خرما نبود، در عوض آن اجود این است که درخت تر باشد؛ شیخ صدوق در کتاب فقیه ج1، ص88 و طوسی در کتاب خلاف، ج1، ص704 گفته اند که درخت تر کفایت می‌کند « وعليه دلت مكاتبة علي بن بابويه إلى ابي الحسن الثالث (ع) كما ذكره الصدوق[10] » پس مکاتبه هم شاهد بر این مدعا است.

چهارم «والمشهور ان احديهما لاصقة بجلد الجانب الايمن من ترقوته والاخرى من ترقوة جانبه الايسر بين القميص والازار[11] » و علامه حلی در معتبر فرموده: قدر مشترک و قطعی در باره‌ی محل جریده این است که جریدتین با میت در کفنش يا قبرش گذاشته شود.

1 مسألة الأولى أن تكونا من النخل‌ و إن لم يتيسر فمن السدر و إلا فمن الخلاف أو الرمان و إلا فكل عود رطب‌

2 مسألة [في عدم كفاية الجريدة اليابسة]

الجريدة اليابسة لا تكفي‌

3 مسألة الأولى أن تكون في الطول بمقدار ذراع‌ و إن كان يجزي الأقل و الأكثر و في الغلظ كلما كان أغلظ أحسن من حيث بطؤ يبسه‌

4 مسألة الأولى في كيفية وضعهما أن يوضع إحداهما في جانبه الأيمن‌ من عند الترقوة إلى ما بلغت ملصقة ببدنه و الأخرى في جانبه الأيسر من عند الترقوة فوق القميص تحت اللفافة إلى ما بلغت‌

و في بعض الأخبار: أن يوضع إحداهما تحت إبطه الأيمن و الأخرى بين ركبتيه بحيث يكون نصفها يصل إلى الساق و نصفها إلى الفخذ‌

و في بعض آخر: يوضع كلتاهما في جنبه الأيمن‌

و الظاهر تحقق الاستحباب بمطلق الوضع معه في قبره‌

5 مسألة لو تركت الجريدة لنسيان و نحوه‌ جعلت فوق قبره‌

6 مسألة لو لم تكن إلا واحدة‌

جعلت في جانبه الأيمن‌

7 مسألة الأولى أن يكتب عليهما اسم الميت و اسم أبيه‌ و أنه يشهد أن لا إله إلا الله و أن محمدا رسول الله ص و أن الأئمة من بعده أوصياؤه و يذكر أسماءهم واحدا بعد واحد‌.[12]

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo