< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

99/07/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: كتاب الزكاة/أحكام الزكاة / زکات مال(تعلق وجوب زکات بر عین)

اجناس سه گانه یعنی نقدین و انعام ثلاثة و غلات اربعة زمانی که به حد نصاب شرعی می‌رسند به میزانی که در شرع معین شده است زکات بر آنها تعلق می‌گیرد و این تعلق زکات بر عین است نه بر ذمه مکلف، مثلا کسی که صد من گندم دارد عُشر آن یعنی ده من آن باید بابت زکات جدا گردد نه این که بگوییم ده من گندم بر عهده مالک است که زکات پرداخت نماید بلکه بر همین عین موجود زکات واجب می‌شود و باید مالک، ده من آن را بابت زکات جدا نماید.

در طلا هم این چنین است و گفته می‌شود: «فی عشرین مثقال ذهب نصف مثقال» یعنی کسی که بیست مثقال طلا دارد نصف آن بابت طلا باید جدا گردد یعنی از همین مجموعه موجود نصف مثقال آن بابت زکات است نه این که بر ذمه مالک نصف مثقال آمده باشد.

آنچه از ظهور نصوص و اتفاق علماء حاصل می‌شود، تعلق زکات بر عین است نه این که گفته شود: «این مقدار از این اموال بر عهده مکلف است و این مقدار را بدهکار است و به عبارتی این مقدار بر ذمه مکلف است» و این مطالب قبلا مفصلا بیان شد.

کیفیت سه گانه در تعلق زکات بر عین

کیفیت اول: تعلق به نحو اشاعه و شرکت حقیقی؛ یعنی مالک و مستحق حقیقتا در تمام این مال شریک یکدیگر هستند و هیچ کدام نمی‌تواند بدون اذن دیگری و بدون جدا شدن شدن سهم شریک در این مال تصرف کند مثلا اگر صد من گندم موجود باشد عُشر آن یعنی ده من آن به عنوان زکات این مال است و به مستحق تعلق دارد و نود مَن آن ملک مالک است و این مقدار به عین مال تعلق گرفته است ولی به نحو اشاعه یا گفته می‌شود: «فی ما انبتت الأرض العشر و فی ما سقته السماء العشر» یعنی آنچه از زمین می روید و از آب آسمان سیرآب می‌شود یک دهم آن زکات است ولی به نحو اشاعه، یا مثلا در طلا گفتیم از بیست مثقال نصف آن بابت زکات است یعنی مستحق با مالک در این مقدار مال شریک هستند و سهم مستحق نصف مثقال است و سهم مالک مابقی آن ولی کیفیت این شراکت از نوع اشاعه است.

کیفیت دوم: تعلق زکات به نحو کلی فی المعین؛ مثلا گفته می‌شود: «فی کل اربعین شاة شاةٌ» یعنی به نحو کلی فی المعین این مقدار از این مال به عنوان زکات است، یعنی یک گوسفند از بین این چهل گوسفند زکات این مال خواهد بود و این نوع با اشاعه متفاوت است و در مثال معروف گفته می‌شود: «صاع من الصُبرة» یعنی یک صاع از این خرمن به عنوان زکات است و این کلی فی المعین است به نحوی که در مثال چهل گوسفند، مالک مجاز است در 39 گوسفند تصرف کند به استثنای یک گوسفند و در مثال «صاع من الصُبرة» مالک می‌تواند در تمام این خرمن تصرف کند به استثنای یک صاع، بر خلاف تعلق زکات به نحو اشاعه که مالک نمی‌تواند در هیچ مقدار از این مال تصرف کند مگر این که مقدار زکات آن را عزل نماید و یا از حاکم شرع إذن بگیرد.

برای هر دو نوع کیفیت ذکر شده قائلینی وجود دارد که در مباحث گذشته اشاراتی به آن شد و مرحوم سید در عروه قائل به کلی فی الذمه شده بودند.

کیفیت سوم: در این که تعلق زکات به عین است بحثی نیست ولی برخی موارد زکات طوری است که امکان ندارد آن را در دو گروه اشاعه و یا کلی فی المعین تصور کرد مثلا در جایی گفته می‌شود: «فی خمس من الإبل شاة» خود عین إبل است ولی مقدار زکات آن إبل نیست بلکه گوسفند است و چیزی که خارج از عین است بابت زکات پرداخت می‌شود پس تعلق به عین به این معناست که به عین این إبل زکات تعلق گرفته است ولی به صورت یک شاة باید پرداخت گردد، هر سه کیفیت زکات از طریق روایات به دست آمده است.

کلام مرحوم فاضل لنکرانی: «المقام الثاني: في كيفيّة التعلّق بالعين،و أنّها هل هي بنحو الإشاعة و الشركة الحقيقيّة، أو بنحو الكلّي في المعيّن كما اختاره في العروة ، أو بنحو الشركة في الماليّة كما اختاره في الشرح ، و هنا احتمالات اخر ضعيفة لا يعبأ بها. فنقول - بعد وضوح عدم اختلاف الأجناس الزكويّة التي هي عبارة عن الامور التسعة المتقدّمة في كيفيّة التعلّق، كما يظهر من صحيحة أبي المعزا المتقدّمة، الدالّة على اشتراك الأغنياء مع الفقراء في الأموال؛ أي كلّ‌ مال متعلّق للزكاة -: إنّ‌ تعبيرات الروايات في بيان مقدار الزكاة الواجبة مختلفة جدّا. فبعضها ظاهر في الإشاعة و الشركة الحقيقيّة، مثل ما عبّر فيها بالكسر المشاع؛ كقوله عليه السّلام: «فيما سقته السماء العشر»، و نظير ذلك في زكاة النقدين. و من الواضح: أنّ‌ الكسور التسعة المعروفة ظاهرة في الإشاعة، فإذا قلنا بأنّ‌ زيدا مثلا مالك لثلت الدار، و عمروا لثلثي الآخر، فالمتفاهم عرفا ثبوت الشركة بينهما بنسبة الكسرين. و البعض الثاني ظاهر في الكلّي في المعيّن؛ و هو ما جعلت الزكاة فيه من سنخ الجنس الزكوي، مثل قوله عليه السّلام في صحيحة الفضلاء المتقدّمة : «في كلّ‌ أربعين شاة شاة»؛ أي منهنّ‌ من دون بيان النسبة، و البعض الثالث لا يلائم مع أحد الأمرين، و هو ما جعلت الزكاة فيه من غير سنخ الجنس الزكوي، مثل قوله عليه السّلام: «في خمس من الإبل شاة» .و لأجل الاختلاف في التعبيرات التزم بعض الأعلام قدّس سرّه - على ما في الشرح -، بثبوت الشركة في الماليّة، و معناها أنّ‌ الفقير يشارك المالك في العين، لكن لا من حيث إنّه عين بل من حيث إنّه مال، فلا يستحقّ‌ شيئا من الخصوصيّات الفرديّة و الصفات الشخصيّة، و إنّما يستحقّ‌ ماليّة العشر مثلا من هذا الموجود الخارجي، و اختيار التطبيق بيد المالك»[1] .

«و الإنصاف أنّ‌ ملاحظة جميع الجوانب و رعاية جميع الجهات تلجئنا إلى الالتزام بما أفاده من الشركة في الماليّة و إن كان بعيدا في نفسه؛ لعدم ثبوت مشابه لها في الموارد الفقهيّة إلاّ نادرا مع الفرق أيضا، و عدم كون نظر السائل في صحيحة أبي المعزا - الظاهرة في اشتراك الأغنياء مع الفقراء في الأجناس الزكويّة - إلى هذا النحو من الشركة قطعا، إلاّ أنّه لا محيص عن الأخذ بها، كما لا يخفى. و كيف كان، فلا تكون أدلّة الزكاة و الروايات الواردة فيها من سنخ واحد، كآية الخمس في الغنائم التي هي بمعنى مطلق الفائدة، كما قرّر في محلّه ، حيث يكون التعبير فيه بهذا العنوان الذي هو الكسر المشاع، و كذا الروايات الواردة في الخمس. و كيف كان، فالمسألة مشكلة جدّا، كما لا يخفى»[2] .

تفصیل کلام مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی:

-انواع کیفیت تعلق زکات مال به عین: الف- اشاعه و مشارکت حقیقی به نحوی که در هر جزئی هم مالک و هم مستحقین زکات سهیم هستند. ب- کلی فی المعین: چنانچه صاحب عروة بیان نمودند؛ در این مورد، مالک اجازه دارد ابتداءا بدون عزل زکات مال به اندازه سهم خود از اموالی که زکات به آنها تعلق گرفته است تصرف نماید. ج- شرکت در مالیت؛ این نوع که از ابتکارات مرحوم خوئی است و ایشان در شرح عروة آن را بیان نموده‌اند در جایی معنی پیدا می‌کند که امکان تعلق زکات به عین به صورت اشاعه و کلی فی المعین قابل تصور نباشد و این نوع تعلق زکات را به تمام حالات اجناس زکوی سرایت می‌دهیم. د- احتمالات ضعیف دیگری نیز مطرح است ولی به جهت ضعیف بودن آنها، از ذکرشان اجتناب می‌کنیم.

-اجناس نه گانه زکوی از جهت کیفیت تعلق زکات فرقی باهم ندارند: چنانچه از صحیحه ابی المعزاء فهمیده می‌شود؛ این صحیحه صراحت در مشارکت اغنیاء با فقراء دارد یعنی تمام مال در محدوده تعلق زکات قرار می‌گیرد.

-تعبیرات روایات در بیان مقدار زکات واجب مختلف سه نوع است؛ اول: برخی روایات ظاهر در اشاعه و شرکت حقیقی هستند مانند روایتی که تعبیر به کسر مشاع دارد مانند قول امام(ع) : «فیما سقته السماء العُشر» و مانند آنچه در زکات طلا و نقره وارد شده است. و این از واضحات است که کسرهای مطرح شده در اجناس زکوی ظاهر در اشاعه هستند مثلا وقتی گفته می‌شود زید مالک یک سوم خانه است و عمر مالک دو سوم این خانه آنچه متفاهم عرفی است، ثبوت مشارکت عرفی برای این دو نفر است با توجه به نسبتی که در مال سهیم هستند. دوم: دسته دیگر از روایات ظاهر در کلی در معین هستند و این نوع در جایی معنی دارد که جنس قابل پرداخت به عنوان زکات از همان جنسی باشد که زکات به آن تعلق گرفته است مانند قول(ع) امام در صحیحه فضلاء «فی کل أربعین شاة شاة» یعنی از هر چهل گوسفند یک گوسفند به عنوان زکات داده می‌شود. در این روایت از تعبیر کسر و نسبت استفاده نمی‌شود. سوم: دسته‌ای از روایات چنان هستند که مقدار زکات مال نه قابل تصور به شکل اشاعه و شرکت حقیقی می‌باشد و نه به صورت کلی فی المعین و این گونه اموال در جایی است که جنس مقدار زکات واجب غیر از جنس اصل مال باشد مانند قول امام(ع) : «في خمس من الإبل شاة» یعنی به پنج شتر، یک گوسفند به عنوان زکات تعلق می‌گیرد.

-به جهت وجود اختلاف در تعبیرات روایات در کیفیت تعلق زکات، برخی بزرگان مانند مرحوم خوئی چاره‌ای جز این ندیدند که اصطلاح «شرکت مالی» را مطرح نمایند: و معنای این اصطلاح این است که فقیر و مالک در عین شریک هستند ولی نه ازحیثیت عین خارجی بلکه از حیثیت مالیت عین خارجی بنا بر این مستحقین در خصوصیات فردی و صفات شخصی این اموال شراکت ندارند بلکه مثلا در مالیت یک دهم این عین خارجی سهیم می‌باشند و اختیار تطبیق و تعیین ارزش اصل مال و یک دهم این اموال در اختیار مالک است.

-وقتی جمیع جهات کیفیت تعلق زکات به اجناس نه گانه را در نظر می‌گیریم چاره ای جز پناه آوردن به بیان مرحوم خوئی نداریم: در جایی که ایشان کیفیت تعلق زکات را از نوع مشارکت مالی بیان می‌نمایند اگر چه این کیفیت به خودی خود بعید به نظر می‌رسد زیرا در ابواب فقهی بابی که مشابه باب زکات مال و کیفیت تعلق زکات باشد نداریم مگر بسیار نادر و در همان موارد نادر نیز تفاوتهایی وجود دارد و از طرفی مضمون صحیحه ابی المعزاء چنان است که با کیفیت تعلق زکات به مال از نوع مشارکت مالی قطعا سنخیت ندارد ولی در مجموع چاره‌ای جز پذیرش این کیفیت مشارکت مالی نداریم.

إن شاء الله ادامه بحث در جلسه آینده.

و صلّی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo