< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

99/06/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الطهارة/آداب المریض /فصلٌ فی اداب المریض و ما یستحب علیه و هی أمورٌ ....

 

خداوند برای همه شما توفیق عنایت کند. انشالله از این جلسات درس حظِّ وافری ببریم و توفیق الهی انشالله شامل حال ما بشود. خداوند شر این بلایی که عارض شده است را از سرزمین بندگان خودش بردارد و اشالله مومنین و جمع حاضر در سلامت باشند. درسهای حوزوی به طور کل و درس فقه و احکام به طور خاص عبادتی است که خداوند برای بندگان خاص خود به عنوان یک روزی عنایت می کند. این توفیقات و این فرصتها با هیچ عمل دیگری برابری نمی کند. یک جلسه در س فقه و یک جلسه درس، یک حالت معنویت و نورانیت قرار گرفته است و آن نورانیت معلوم است از کجاست. نور فقه اهل بیت است و نور اهل بیت هم برای زندگی مفید است و هم چراغ راه می شود برای هدایت انسان. خدا توفیق بدهد که کار اصلی انسان غیر از عبادت به معنای خاص که صوم و صلات باشد، در زندگی کارهاتان را دو قسم کنید. اصلی و فرعی. کار اصلیتان فقط رس. فکر نکنید که ما کجا می رسیم و کجا نمی رسیم. این را مدیریت بالا تنظیم می کند. شما کار تون را خوب انجام بدهید در عوض اینکه بروید به سمت دنیا یا بروید برای حل مشکلی ، مشکل خودش حل می شود. این مدیریت بالاست. شما برای مداوا بروید برای رفع بیماری جسمانیتان یا برای اینکه انشالله بیمار نشوید بروید سراغ درمان یا طبابت و امثال ذلک و خوب هم است، راه اصلی هم بیمه کنید و این درس فقه بیمه می کند، بیمه عزت است بیمه سلامت است. روایتی از موسی ابن جعفر علیه السلام. وقال عليه السلام: تفقهوا في دين الله فإن الفقه مفتاح البصيرة وتمام العبادة والسبب إلى المنازل الرفيعة والرتب الجليلة في الدين والدنيا. وفضل الفقيه على العابد كفضل الشمس على الكواكب. ومن لم يتفقه في دينه لم يرض الله له عملا.[1] خداوند متعال انشالله به همه ما توفیق بدهد.

 

فصل في آداب المريض وما يستحب عليه وهي أمور :

الأول : الصبر والشكر لله تعالى. الثاني : عدم الشكاية من مرضه إلى غير المؤمن ، وحدّ الشكاية أن يقول : ابتليت بما لم يبتل به احد ، أو أصابتي ما لم يصب أحداً ، وأما إذا قال : سهرت البارحة ، أو كنت محموماً ، فلا بأس به. الثالث : أن يُخفي مرضه إلى ثلاثة أيام. الرابع : أن يجدّد التوبة.والخامس : أن يوصي بالخيرات للفقراء من أرحامه وغيرهم. السادس : أن يُعلم المؤمنين بمرضه بعد ثلاثة أيام. السابع : الإِذن لهم في عيادته. الثامن : عدم التعجيل في شرب الدواء ومراجعة الطبيب إلا مع اليأس من البُرء بدونهما. التاسع : أن يجتنب ما يحتمل الضرر. العاشر : أن يتصدق هو وأقرباؤه بشيء ، قال رسول الله ( صلّى الله عليه وآله ) : « داووا مرضاكم بالصدقة »الحادي عشر : أن يقرّ عند حضور المؤمنين بالتوحيد والنبوة والإِمامة والمعاد وسائر العقائد الحقة. الثاني عشر : أن ينصب قيّماً أميناً على صغاره ، ويجعل عليه ناظرا. الثالث عشر : أن يوصي بثلث ماله إن كان موسرا. الرابع عشر : أن يهيّئ كفنه ، ومن أهم الأمور إحكام أمر وصيته وتوضيحه وإعلام الوصي والناظر بها. الخامس عشر : حسن الظن بالله عند موته ، بل قيل بوجوبه في جميع الأحوال ، ويستفاد من بعض الأخبار وجوبه حال النزع.[2]

اولاً ذهنتان را آماده کنید در این فصل که از مستحبات و آداب بحث می‌کنیم یک آداب اسلامی، مذهبی، یک آداب انسانی هم هست و یک نکته‌هایی هم دارد، بحث فقه می‌گویند مصداقی است برای آن حدیث معروف العلم نور يقذفه الله في قلب من يشاء؛[3] فقه در قلب خود آدم نورانیت می‌دهد و بگویید در زندگی نورانیت می‌دهد، در جامعه‌ی انسانی نورانیت می‌دهد، در بحث ما که احکام اموات هست، این فصل مربوط هست به آداب مریض و مستحباتی که مربوط به مریض می‌شود. برای شما گفتم که آداب و مستحباتی که در اینجا آمده است متأسفانه تلقی خیلی نادرستی است که می‌گوید مستحب است، مکروه است، خیلی آدم باید متأثر بشود که مستحب و مکروه دو قلم کوچکی نیست. مستحب و مکروه موجب رشد انسان می‌شود. این دو باطن آدم را براق می‌کند، این دو، احکام و دستورات الهی است. منتها تبصره دارد، که اگر به عسر و حرج برخوردید کنار بگذارید و الزام ندارد. دستور شرع است. و این مسحتب و مکروه انقدر کمک هست در زندگی که راهگشا برای حلّ مشکلات زندگی همین مستحبات و مکروهات است. گفته می‌شود شما از مریض عیادت کنید انشاءالله خودتان مریض نمی‌شوید. آثاری در زندگی خود آدم هم دارد، برای شما گفتم این آداب، و این سننی که درباره‌ی مریض آمده است در حقیقت یک شیوه‌ی انسانی است نه تنها یک امر مذهبی، بلکه یک امر انسانی است. حقیقت انسانی در این مسائل روشن می‌شود و معلوم می‌شود درباره‌ی آداب مریض.

وهي أمور :الأول : الصبر والشكر لله تعالى و نصوص آن

طبق متنی که داریم سید در عروة تحت عنوان فصلٌ فی آداب مریض آورده است؛ الاول؛ الصبر و الشکر؛ این دو نکته‌ی اصلی، کسی که بیمار می‌شود باید صبر بکند و شکر خدا بکند. این مطلب را ما از کجا استفاده می‌کنیم؟ سید مثل دعب فقهای از قدما، تمامیِ این مطالبی را که در اینجا آورده است برگرفته از نصوصی است که در این باب آمده است. متن روایت: الحسين بن بسطام وأخوه أبو عتاب في (طب الأئمة) عن محمد بن خلف قال: وكان من جملة علماء آل محمد، عن الحسن بن علي الوشا، عن عبد الله بن سنان، عن أخيه محمد، عن جعفر بن محمد الصادق عليه السلام، عن آبائه، عن علي عليهم السلام أنه عاد سلمان الفارسي فقال له: يا سلمان ما من أحد من شيعتنا يصيبه وجع إلا بذنب قد سبق منه وذلك الوجع تطهير له، قال سلمان: فليس لنا في شئ من ذلك أجر خلا التطهير؟ قال علي عليه السلام: يا سلمان! لكم الاجر بالصبر عليه والتضرع إلى الله والدعاء له، بهما تكتب لكم الحسنات وترفع لكم الدرجات، فأما الوجع خاصة فهو تطهير وكفارة.[4] این حدیث شماره 20 در کتاب طب الائمه آمده است. از امام صادق(ع) نقل شده است که امیرالمؤمنین(ص) به عیادت سلمان رفت، در ذیل حدیث فرمایش مولا این است؛ ؟ قال علي عليه السلام: يا سلمان! لكم الاجر بالصبر عليه والتضرع إلى الله والدعاء له، بهما تكتب لكم الحسنات وترفع لكم الدرجات، فأما الوجع خاصة فهو تطهير وكفارة.

اما درباره‌ی شکر که به عنوان اول آمده است در متن ما صبر و شکر.متن روایت: وعن عدة من أصحابنا، عن أحمد بن أبي عبد الله، عن العزرمي، عن أبيه عن أبي عبد الله عليه السلام قال: من اشتكى ليلة فقبلها بقبولها وأدى إلى الله شكرها كانت كعبادة ستين سنة، قال أبي: فقلت له: ما قبولها؟ قال: يصبر عليها ولا يخبر بما كان فيها، فإذا أصبح حمد الله على ما كان.[5] در این حدیث آمده است که العدة من اصحابنا؛ این اصطلاح شیخ کلینی است و از اعتبار برخوردار است. شرحش را در کتاب رجال علامه‌ی حلّی قدس الله نفسه الزکیه در آخر همین کتاب رجال، که فوائد اعلام می‌شود، فایده‌ی سوم الفائدة الثالثه؛ عبارت است از شرحی درباره‌ی عدة من اصحابنا که اینها را باید شرح بدهند برای ما که همه‌ی این افرادی که در اینجا هستند، صحاح و موثقین هستند.[6] جلد 20 وسائل هم در ضمن و الفوائد که بحث شده است همین مسئله‌ی عدة من اصحابنا در آنجا هم آمده است. در این رابطه آمده است که عن أبي عبد الله عليه السلام قال: من اشتكى ليلة فقبلها بقبولها وأدى إلى الله شكرها كانت كعبادة ستين سنة، قال أبي: فقلت له: ما قبولها؟ قال: يصبر عليها ولا يخبر بما كان فيها، فإذا أصبح حمد الله على ما كان؛ که گفت باید به مریض، که باید شاکر باشد. می‌گوید اگر کسی شکر بکند همان کسالتی که برایش عارض شده است را کعبادة ستین مثلاً؛ مثل عبادت شصت ساله است.

الثاني : عدم الشكاية من مرضه إلى غير المؤمن و نصوص آن

و اما مطلب بعدی را می‌فرماید الثاني : عدم الشكاية من مرضه إلى غير المؤمن. درباره‌ی بیماریِ خودش شکایت نکند، در این رابطه هم حدیثی برای شما گفتم ابتدائاً، که این متن کلاً از نصوص گرفته شده اگر به خود نصوص مراجعه نکنید بحث استدلالی نیست می‌شود معرفةٌ برای مردم عادی، برای شما افاضل باید نصوصش را هم بگوییم. بنابراین عدم الشكاية که در این متن آمده است الثاني : عدم الشكاية من مرضه، متن روایت: محمد بن يعقوب، عن الحسين بن محمد، عن عبد الله بن عامر، عن علي بن مهزيار عن الحسن بن الفضل، عن غالب بن عثمان، عن بشير الدهان، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: قال الله عز وجل: أيما عبد ابتليته ببلية فكتم ذلك عواده ثلاثا أبدلته لحما خيرا من لحمه، ودما خيرا من دمه، وبشرا خيرا من بشره، فإن أبقيته أبقيته ولا ذنب له، وإن مات مات إلى رحمتي.[7]

روایت دیگر: محمد بن يعقوب، عن علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن جميل بن صالح، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: سئل عن حد الشكاية للمريض، فقال: إن الرجل يقول: حممت اليوم وسهرت البارحة وقد صدق، وليس هذا شكاية، وإنما الشكوى أن يقول: لقد ابتليت بما لم يبتل به أحد، ويقول لقد أصابني ما لم يصب أحدا، وليس الشكوى أن يقول: سهرت البارحة وحممت اليوم ونحو هذا. ورواه الصدوق في (معاني الأخبار) عن جعفر بن محمد بن مسروق عن الحسين بن محمد بن عامر، عن عمه عبد الله بن عامر، عن محمد بن أبي عمير مثله.[8] می‌فرماید که شکایت نکند و حدّ شکایت را بیان می‌کند این حدّ شکایتی که بیان می‌شود برگرفته از نصّی است که آمده است. معتبره‌ی جمیله به صالح هست از امام صادق علیه السلام، قال: سئل عن حد الشكاية للمريض، فقال: إن الرجل يقول: حممت اليوم وسهرت البارحة وقد صدق، وليس هذا شكاية؛ این شکایت نیست که دیشب تب داشتم، خوابم نبرده، در این قول خودش هم صادق باشد، این شکایت نیست. وإنما الشكوى أن يقول: لقد ابتليت بما لم يبتل به أحد، ويقول لقد أصابني ما لم يصب أحدا، وليس الشكوى أن يقول: سهرت البارحة وحممت اليوم ونحو هذا. این حدّ شکایت بود و گفته شد که اصلِ شکایت از بیماری برای فرد بیمار درست نیست ولی حدّ شکایت هم بیان شد.

و اما خود عدم جواز شکایت به طور کل، متن روایت: وعن حميد بن زياد، عن الحسن بن محمد الكندي، عن أحمد بن الحسن الميثمي، عن رجل، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: من مرض ليلة فقبلها بقبولها كتب الله له عبادة ستين سنة، قلت: وما معنى قبلها بقبولها؟ قال: لا يشكوا ما أصابه فيها إلى أحد ورواه الصدوق في (ثواب الأعمال) عن محمد بن الحسن، عن الصفار عن العباس بن معروف، عن الحسن بن علي بن فضال، عن ظريف بن ناصح، عن أبي عبد الرحمان، عن أبي عبد الله عليه السلام مثله. إلا أنه قال: فصبر على ما كان.[9] حدیث از امام صادق(ع)، قال: لا يشكوا ما أصابه فيها إلى أحد؛‌ همین ابواب احتضار، که کسی بیماریِ خودش را شکایت نکند این عدم دوم بیمار و مریض بود.

الثالث : أن يُخفي مرضه إلى ثلاثة و نصوص آن

بعد می‌فرماید که الثالث : أن يُخفي مرضه إلى ثلاثة؛ متن روایت: محمد بن يعقوب، عن الحسين بن محمد، عن عبد الله بن عامر، عن علي بن مهزيار عن الحسن بن الفضل، عن غالب بن عثمان، عن بشير الدهان، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: قال الله عز وجل: أيما عبد ابتليته ببلية فكتم ذلك عواده ثلاثا أبدلته لحما خيرا من لحمه، ودما خيرا من دمه، وبشرا خيرا من بشره، فإن أبقيته أبقيته ولا ذنب له، وإن مات مات إلى رحمتي.[10] روایت از امام صادق(علیه السلام) که بیماری خودش را تا سه روز کتمان کند.

الرابع : أن يجدّد التوبة

مطلب چهارم، الرابع : أن يجدّد التوبة. توبه را تجدید کند، توبه یک مطلبی است که برای انسان همیشه درش باز است. که در مناجات طائرین آمده است از امام سجاد، که در توبه را خداوند برای عباد خودش باز کرده است این درِ باز، درِ رحمت و مغفرت است. مخصوصاً در وقت بیماری، آدم باید توبه را تجدید کند

الخامس : أن يوصي بالخيرات للفقراء من أرحامه وغيرهم.

و بعد هم پنجم می‌فرماید که الخامس: أن يوصي بالخيرات للفقراء من أرحامه وغيرهم، برای فقرایی از أرحام خودش خیرات بکند. ﴿فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ...﴾[11] یکی از مصادیقش اینجا باشد. کار خیر را در زندگی اگر موفق نشده است در حال بیماری، فرصت کم است و باید به خیرات مبادرت کند که قافیه تنگ است.

السادس : أن يُعلم المؤمنين بمرضه بعد ثلاثة أيام.

السادس : أن يُعلم المؤمنين بمرضه بعد ثلاثة أيام؛ بعد از سه روز اگر به مؤمنین مرض خودش را اعلام بکند اشکالی ندارد.

السابع : الإِذن لهم في عيادته و نص آن

و بعد می‌فرماید که السابع : الإِذن لهم في عيادته، اجازه بدهد مردم به عیادتش بیایند. آدم‌هایی که یک مقدار اوقاتش تلخ است و حوصله ندارد اگر کسی بخواهد ملاقاتش بیاید بگوید حالش را ندارد، نه این درست نیست اجازه عیادت بدهد که این دستوری است از سوی شرع، و نصش همین کتاب وسائل، شیخ کلینی نقل می‌کند. متن روایت اول: محمد بن يعقوب، عن محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد بن عيسى، عن عبد العزيز ابن المهتدي، عن يونس قال: قال أبو الحسن عليه السلام: إذا مرض أحدكم فليأذن للناس يدخلون عليه فإنه ليس من أحد إلا وله دعوة مستجابة.[12]

متن روایت دوم: الحسين بن بسطام في (طب الأئمة) عن محمد بن خلف، عن الوشا، عن الرضا عليه السلام (في حديث) قال: إذا مرض أحدكم فليأذن للناس يدخلون عليه، فإنه ليس من أحد إلا وله دعوة مستجابة، ثم قال: أتدري من الناس؟ قلت: أمة محمد صلى الله عليه وآله قال: الناس هم الشيعة. أقول: وتقدم ما يدل على ذلك، ويأتي ما يدل عليه؛[13] اینجا کسی که وارد بشود یکی از آثاری که دارد این است که دعا در آن عیادت و آن حالت مستجاب می‌شود.

الثامن: عدم التعجيل في شرب الدواء ومراجعة الطبيب

مطلب بعدی الثامن: عدم التعجيل في شرب الدواء ومراجعة الطبيب إلا مع اليأس من البُرء بدونهما؛ در نصوص آمده است عجله نکنید برای خوردن دارو، بدن یک حالت‌های پیچ و خم طبیعی دارد، فوراً دست به دارو نشوید.

التاسع: أن يجتنب ما يحتمل الضرر.

بعد می فرماید التاسع : أن يجتنب ما يحتمل الضرر؛ نهم هم این است که از ضرر محتمل اجتناب کند، ضرر محتمل همیشه موجب اجتناب هست در حالت بیماری باید از آن اجتناب کند.

العاشر: أن يتصدق

دهم هم صدقه بدهد، العاشر : أن يتصدق هو وأقرباؤه بشيء ، قال رسول الله ( صلّى الله عليه وآله ) : « داووا مرضاكم بالصدقة ». معالجه کنید بیمارانتان را به وسیله ی صدقه.

الحادي عشر: أن يقرّ عند حضور المؤمنين بالتوحيد و ...

الحادي عشر : أن يقرّ عند حضور المؤمنين بالتوحيد والنبوة والإِمامة والمعاد وسائر العقائد الحقة. مطلبی برای شما گفتم که در عقائد تعاریف نیست. اگر کسی بگوید شما الان توحیدتان چه طور است ولایتتان به آقا امیرالمؤمنین چطور است، بگویید صد درصد، اگر بگویید معلوم نیست این کفر است. بلکه اعمال آقا چطور است، می‌گویند معلوم نیست یک عباداتی را خدا توفیق می دهد به مرحله‌ی قبول می‌رسد یا نمی‌رسد، نمی‌دانم. عقاید تعارف‌بردار نیست لذا در این لحظات بیماری هم می‌فرماید که به اصول عقائد حقه اقرار کند و تکرار کند.

الثاني عشر: أن ينصب قيّماً أميناً

دوازدهم اینکه امینی را نصب کند بر اطفال صغار خودش. الثاني عشر: أن ينصب قيّماً أميناً على صغاره ، ويجعل عليه ناظرا

 

الثالث عشر: أن يوصي بثلث ماله إن كان موسرا

سیزدهم هم که وصیت کند به ثلث مال خودش

الرابع عشر : أن يهيّئ كفنه

چهاردهم، کفن برای خودش آماده کند و وصی بگیرد. الرابع عشر : أن يهيّئ كفنه ، ومن أهم الأمور إحكام أمر وصيته وتوضيحه وإعلام الوصي والناظر بها.

الخامس عشر: حسن الظن بالله عند موته و نص آن

الخامس عشر: حسن الظن بالله عند موته ، بل قيل بوجوبه في جميع الأحوال ، ويستفاد من بعض الأخبار وجوبه حال النزع. حُسن ظنّ به خدا داشته باشد این که این حسن ظن به خدا. متن روایت: الحسن بن محمد الطوسي في (مجالسه) عن أبيه، عن هلال بن محمد الحفار، عن إسماعيل بن علي الدعبلي، عن محمد بن إبراهيم بن كثير، عن أبي نواس الحسن ابن هاني، عن حماد بن سلمة، عن يزيد الرقاشي، عن أنس قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله: لا يموتن أحدكم حتى يحسن ظنه بالله عز وجل فإن حسن الظن بالله ثمن الجنة. أقول: ويأتي ما يدل على ذلك في جهاد النفس إن شاء الله.[14]

قال رسول الله صلى الله عليه وآله: لا يموتن أحدكم حتى يحسن ظنه بالله عز وجل فإن حسن الظن بالله ثمن الجنة. حسن ظن به خدا بهای بهشت است. این مطالب را برای شما با نصوصش گفتیم، نکته‌ای که داشت این بود که این آداب، آداب مریض است و آداب انسانیت است. و آداب مهر و محبت انسانی است. که بین مسلمان‌ها هست. اول در بلاد کفر، نظر تقریباً از عیادت از سر زدن به مریض به غیر از جهت معالجه خبری نیست. این مطلب کامل شد.

فصل في استحباب عيادة المريض وآدابها

عيادة المريض من المستحبات المؤكدة ، وفي بعض الأخبار : إن عيادته عيادة الله تعالى ، فإنه حاضر عند المريض المؤمن ، ولا تتأكد في وَجَع العين والضِرس والدُمَل ، وكذا من اشتد مرضه أو طال ، ولا فرق بين أن تكون في الليل أو في النهار بل يستحب في الصباح والمساء ، ولا يشترط فيها الجلوس بل ولا السؤال عن حاله.[15]

بسیار مطلب مهمی است. عیادت مریض از مستحباتِ مؤکد است

نصوص مربوطه

متن روایت: محمد بن يعقوب، عن عدة من أصحابنا، عن أحمد بن أبي عبد الله، عن عبد الرحمان بن أبي نجران، عن صفوان الجمال، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: من عاد مريضا من المسلمين وكل الله به أبدا سبعين ألفا من الملائكة يغشون رحله ويسبحون فيه ويقدسون ويهللون ويكبرون إلى يوم القيامة نصف صلاتهم لعائد المريض.[16] عنایت کند که بسیار محتوای عالی و جالبی دارد. روایت از سفار جمال، یحیی از مشایخ صدرا است از عن أبي عبد الله عليه السلام قال: من عاد مريضا من المسلمين وكل الله به أبدا سبعين ألفا من الملائكة يغشون رحله ويسبحون فيه ويقدسون ويهللون ويكبرون إلى يوم القيامة نصف صلاتهم لعائد المريض.

روایت دیگر: محمد بن الحسن في (المجالس والاخبار) عن جماعة، عن أبي المفضل، عن أحمد بن محمد بن الحسين العلوي عن جده الحسين بن إسحاق، عن أبيه إسحاق بن جعفر: عن أخيه موسى بن جعفر، عن آبائه عليهم السلام، عن النبي صلى الله عليه وآله قال: يعير الله عز وجل عبدا من عباده يوم القيامة فيقول: عبدي! ما منعك إذا مرضت أن تعودني؟ فيقول: سبحانك سبحانك أنت رب العباد، لا تمرض ولا تألم، فيقول: مرض أخوك المؤمن فلم تعده، وعزتي وجلالي ولو عدته لوجدتني عنده ثم لتكفلت بحوائجك فقضيتها لك، وذلك من كرامة عبدي المؤمن وأنا الرحمان الرحيم[17] منظور این حدیث را فهمیدیم. استحباب این عیادت مطلب مسلمی است و صاحب جواهر قدس الله نفسه الزکیه می‌فرماید که از این اخبار استحباب عیادت به دست می‌آید مضافاً بر اینکه استحباب رجحانش یک امر معلوم، مضافاً بر اینکه استحباب یک امر مجمع علیه بلکه من الضروریات (ويستفاد مما قدمنا استحباب عيادة المرضى كما هو المجمع عليه بيننا ، بل لعله من ضروريات الدين). بعد می‌فرماید که؛ آنچنان در این باره تأکید شده است و نکاتی گفته شده است که عقل از درک آن مطالب و مسائل و امور، قاصر است که گفته می‌شود هفتاد هزار ملائکه برایش تسبیح می‌کند. عقل دیگر نمی‌تواند درک کند فضل الهی است. استحباب عیادت مریض یک امری است ثابت، شرعاً و مستحب مؤکد و مورد اجماع و بلکه از ضروریات بگوییم که از آداب و سنن پیروان اهل بیت است.[18] سلامتی اقا امام زمان صلوات ختم کنید.

 


[6] رجال العلامة الحلي، علامه حلى، حسن بن يوسف، ج1، ص272.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo