< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

99/04/25

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الطهارة/أحكام الأموات /فصل [في استحباب عيادة المريض وآدابها] و فصل في ما يتعلق بالمحتضر مما هو وظيفة الغير

 

فصل [ في استحباب عيادة المريض وآدابها ]

عيادة المريض من المستحبات المؤكدة ، وفي بعض الأخبار : إن عيادته عيادة الله تعالى ، فإنه حاضر عند المريض المؤمن ، ولا تتأكد في وَجَع العين والضِرس والدُمَل ، وكذا من اشتد مرضه أو طال ، ولا فرق بين أن تكون في الليل أو في النهار بل يستحب في الصباح والمساء ، ولا يشترط فيها الجلوس بل ولا السؤال عن حاله.[1] سید طباطبایی یزدی قدس الله نفسه الزکیه می فرماید عیادت مریض از مستحبات مؤکدة هست. اول اینکه بدانیم مستحبات دو قسم است و موکد و غیر موکده اش را بفهمیم. گفته بودیم قبلا برای شما که مستحبات یا به عنوان مستحب شرعی است که نصی دارد، دلیلی دارد و یا اینکه مستحب ملاک استحباب را دارد یعنی رجحان. پس مستحب دو قسم است یا به عنوان مستحب شرعی یا به عنوان رجحان.

اما مستحب مؤکّد

مستحب موکد که در برابر مستحب غیر مؤکد قرار می گیرد عبارت است از اینکه این أمر استحبابی مِن حیث الإعتبار سندی داشته باشد و پس از اینکه سندی داشته باشد فضیلت و أثار آن هم در حد قابل توجهی ذکر شده باشد. و کسی یا رأی مخالفی بر عدم استحباب وجود داشته باشد. و أما مِن حیث العمل مستحب مؤکد این است که مکلف در صورتی که به عسر و حرج برنخورد باید این عمل مستحب را انجام بدهد. مثال بارز که الحمدلله اهل علم همه ملتزم اند و به پا منبری ها یا به شاگردهاتان بگویید. مثال بارز همین أذان و إقامة هست در نماز که مستحب مؤکد هست. ترک آن در صورتی که عسر و حرج نداشته باشد نباید صورت بگیرد و إستحبابش در حدی است که اگر کسی إقامة را فراموش کند و مشغول نماز بشود می تواند نماز را قطع بکند و بیاید از نو إقامة بگوید و نماز بخواند. یک مسئله فقهی بگویم. در مساجد اذانی که از بیرون شنیده میشود إمام جماعت اگر در مسجد کسی مؤذن نداشته باشد به آن اذان بیرون اکتفا نمی شود چون اذان اعلامی غیر از اذان نماز هست. اگر در مسجد مؤذن نداشتید خودتان باید اذان را بگویید. این مسئله مربوط به مستحب مؤکّد. بله ترک مستحب موکد در حقیقت از دست دادن یک فضیلت است . فوت فضیلت. گفته می شود از دست دادن ثواب و فضیلت برای یک مومن در حکم گناه است نه گناه شرعی.یعنی از دست دادن آن فضیلت و ثواب عظیم. این مستحب مؤکد در عمل از آداب متدینین هست و این آداب چیزی است شبیه سیرة. سیرة متدینین مستقر هست بر عدم ترک مستحب موکد.

نکته بعدی: مستحباتی که براساس قاعده تسامح اعلام میشود. إجمال قاعده تسامح این است که فقهاء قریب به اتفاق، شهرت عظیمه. شهرت عظیمة چه بود؟ شهرتی که بین قدماء و متأخرین باشد. شهرت عظیمه براین است که تسامح. أما غیر مؤکد مستحباتی است که یا براساس رجحان عمل یا براساس قاعده تسامح بدست می آید. قاعده تسامح چه بود؟ گفتم که این قاعده مشهور است به شهرتٍ عظیمةٍ و شهرت عظیمه یعنی شهرت قدمائی و متاخرین. قریب به اجماع که نصوصی که درباره حکم استحبابی آمده باشد هرچند آن نصوص از لحاظ سندی اعتبار کامل نداشته باشد باز هم می تواند مدرکی باشد برای استحباب که مرحوم میرفتاح قدس الله نفسه الزکیه در قاعده تسامح می فرماید: أکثر مستحبات نص معتبر مِن حیث السند نداشته باشند اگر قائل به قاعده تسامح نشویم اکثر مستحبات را باید کنار بگذاریم که کسی ملتزم به این لازم نمیشود. بحث قاعده تسامح بماند.[2] ممکن است شما بگویید که سیدناالاستاد درباره اعتبار قاعده تسامح اشکال دارد. اشکال ایشان عیبی ندارد. أولاً اینکه اشکال ایشان اصولی است و اگر در فقه بیایید ببینید که خود ایشان به این مستحبات پایبند هستند. ثانیاً در صورتی که اشکال هم می کنند در نهایت بحث دقیق از قاعده تسامح میفرماید که قاعده تسامح هر چند اعتبار ندارد به این مضمون اما بعضی از مواردی که ثابت شده است از باب تفضّل هست. تفضّلٌ من الله. عیبی ندارد. ما براساس قاعده خذالغایات و اترک المبادی می گوییم مستحب است که از باب تفضل است یا از باب تسامح.

اولین مستحب عیادت مریض هست که گفته می شود عیادت مریض عیادت الله است. منظور از عیادت یعنی سری زدن و از او احوال پرسی کردن و حاضر شدن پیش مریض. به این معنا گفته می شود که عیادت مریض عیادت الله است. چرا ؟ فإنه حاضر عند المريض المؤمن. خدای متعال پیش مریض مومن حضور دارد. طبیعتاً هم همین هست. قاعدتاً هم همین هست. مریض قلب شکسته ای دارد. حدیث معروفی هست: لِقَوْلِهِ تَعَالَى أَنَا عِنْدَ الْمُنْكَسِرَةِ قُلُوبُهُمْ‌.[3] در این رابطه هم نص خاصی آمده است که عیادت مریض عیادت الله است.

متن روایت: محمد بن الحسن في (المجالس والاخبار) عن جماعة، عن أبي المفضل، عن أحمد بن محمد بن الحسين العلوي عن جده الحسين بن إسحاق، عن أبيه إسحاق بن جعفر: عن أخيه موسى بن جعفر، عن آبائه عليهم السلام، عن النبي صلى الله عليه وآله قال: يعير الله عز وجل عبدا من عباده يوم القيامة فيقول: عبدي! ما منعك إذا مرضت أن تعودني؟ فيقول: سبحانك سبحانك أنت رب العباد، لا تمرض ولا تألم، فيقول: مرض أخوك المؤمن فلم تعده، وعزتي وجلالي ولو عدته لوجدتني عنده ثم لتكفلت بحوائجك فقضيتها لك، وذلك من كرامة عبدي المؤمن وأنا الرحمان الرحيم.[4]

و بعد سید می فرماید : ولا تتأكد في وَجَع العين والضِرس والدُمَل ، وكذا من اشتد مرضه أو طال. این دفع دخل مقدری است. گویا برخی از عوام بر این باشند که اگر کسی چشم درد باشد یا دُمَّلی داشته باشد عیادت او مستحب موکد باشد. می فرماید چنین چیزی در فقه نیست که بیماری چشم درد یا کسی که دُمَل دارد سری زدن از او یا عیادت از او مستحب موکد باشد. . وكذا من اشتد مرضه أو طال. این هم که مرض طولانی دارد یا مریضی شدید دارد باز هم عیادتش تأکّدی ندارد. مثل سایر بیماران هست. بعد میفرماید: ولا فرق بين أن تكون في الليل أو في النهار بل يستحب في الصباح والمساء ، ولا يشترط فيها الجلوس. عیادت مشروط به جلوس نیست که برود و پیش مریض بشیند. ولا يشترط فيها الجلوس بل ولا السؤال عن حاله. بلکه سوال و پرسیدن از حال مریض هم جزء شرط نیست البته جزء خصوصیات عیادت هست اما شرط نیست.

آداب عیادت مریض

ولها آداب : احدها : أن يجلس عنده ولكن يطيل الجلوس ، إلا إذا كان المريض طالباً. الثاني : أن يضع العائد إحدى يديه على الأخرى أو على جبهته حال الجلوس عند المريض. الثالث : أن يضع يده على ذراع المريض عند الدعاء له أو مطلقا. الرابع : أن يدعو له بالشفاء ، والأولى أن يقول : « اللهم اشفه بشفائك ، وداوه بدوائك ، وعافه من بلائك ». الخامس : أن يستصحب هدية له من فاكهة أو نحوها مما يفرحه ويريحه. السادس : أن يقرأ عليه فاتحة الكتاب سبعين أو أربعين مرة أو سبع مرات أو مرة واحدة ، فعن أبي عبد الله عليه‌السلام : « لو قرأت الحمد على ميت سبعين مرة ثم ردّت فيه الروح ما كان ذلك عجباً » وفي الحديث : « ما قرئ الحمد على وجع سبعين مرة إلا سكن بإذن الله ، وإن شئتم فجرّبوا ولا تشكوا » وقال الصادق عليه السلام : « من نالته علة فليقرأ في جَيبه الحمد سبع مرات » وينبغي أن ينفض لباسه بعد قراءة الحمد عليه. السابع : أن لا يأكل عنده ما يضره ويشتهيه.

الثامن : أن لا يأكل يفعل عنده ما يغيظه أو يضيق خُلقه. التاسع : أن يلتمس منه الدعاء ، فإنه ممن يستجاب دعاؤه فعن الصادق صلوات الله عليه : « ثلاثة يستجاب دعاؤهم الحاج والغازي والمريض ». [5]

آدابی دارد می فرماید احدها : أن يجلس عنده ولكن يطيل الجلوس ، إلا إذا كان المريض طالباً. بشیند پیش مریض و اینکه نشستن و جلوس را طولانی نکند مگر اینکه خود مریض خواستار نشستن طولانی باشد. الثاني : أن يضع العائد إحدى يديه على الأخرى أو على جبهته حال الجلوس عند المريض. یک دستش را روی دست دیگرش بگذارد. این کسی که عیادت می کند یا بر پیشانی خودش بگذارد در موقع جلوس پیش مریض. همه اینها از نصوص استفاده می شود. الثالث : أن يضع يده على ذراع المريض عند الدعاء له أو مطلقا. موقعی که برای مریض دعا می کند دست خودش را در ضراء مریض قرار بدهد یا مطلقاً وقت دعا باشد. یا نباشد. الرابع : أن يدعو له بالشفاء ، والأولى أن يقول : « اللهم اشفه بشفائك ، وداوه بدوائك ، وعافه من بلائك ». دعا کند برای مریض به شفاء. خدا شفاء بدهد. والأولى أن يقول گویا برای مریض بهترین دعا این است که بگوید: « اللهم اشفه بشفائك ، وداوه بدوائك ، وعافه من بلائك » مدرک این حدیث کتاب وسائل. متن حدیث: وعنه عن أبيه عن ابن أبي عمير عن الحسين بن نعيم عن أبي عبد الله عليه السلام قال اشتكى بعض ولده فقال يا بنى قل اللهم اشفني بشفائك وداوني بدوائك وعافني من بلائك فإني عبدك وابن عبدك أقول وتقدم ما يدل على ذلك ويأتي ما يدل عليه. [6] الخامس : أن يستصحب هدية له من فاكهة أو نحوها مما يفرحه ويريحه. أدب پنجم از آداب مریض این است که همراه خودش، معنای لغوی است استظهار است. با خودش همراه داشته باشد هدیه ای را برای مریض. ترجمه می کند سید. لطف دارد و برای ما مقلدان شرح می دهد. هدیه ببرد برای مریض میوه ای و خوراکی ای. چیزهایی که آن مریض را فرح ببخشد و راحتی برایش باشد. السادس : أن يقرأ عليه فاتحة الكتاب سبعين أو أربعين مرة أو سبع مرات أو مرة واحدة ، فعن أبي عبد الله عليه‌السلام : « لو قرأت الحمد على ميت سبعين مرة ثم ردّت فيه الروح ما كان ذلك عجباً »

متن روایت: محمد بن يعقوب عن علي بن إبراهيم عن أبيه عن ابن أبي عمير عن معاوية بن عمار عن أبي عبد الله (عليه السلام) قال لو قرأت الحمد على ميت سبعين مرة ثم ردت فيه الروح ما كان ذلك عجبا.[7] وفي الحديث : « ما قرئ الحمد على وجع سبعين مرة إلا سكن بإذن الله ، وإن شئتم فجرّبوا ولا تشكوا »

متن روایت: وعن الخضر بن محمد عن محمد بن العباس عن النوفلي عبد الله بن الفضل عن أحدهم عليهم السلام قال ما قرأت الحمد على وجع سبعين مرة الا سكن بإذن الله وإن شئتم فجربوا ولا تشكوا.[8] وقال الصادق عليه السلام : « من نالته علة فليقرأ في جَيبه الحمد سبع مرات » وينبغي أن ينفض لباسه بعد قراءة الحمد عليه. شک نکنید و تجربه کنید ببینید. شاید شما هم تجربه کرده باشید. من خودم یک مورد تجربه رابگویم. یک طفل یک پسر بچه کوچکی بود شاید 9 یا 10 ساله بود. به ایشان متاسفانه فلج اطفال عارض شد. بیمارستان بردند أطباء گفتند فلج أطفال معالجه ندارد. این را شنیده باشید که بعضی هاش علاج می شود چه جوری است؟ برخی هاشون زنده می ماند منتهی در همان حال نیمه جان. علیل و مریض و نمی تواند خودشان را حرکت بدهند. خود بنده حقیر آن موقع طلبه ای بودم که حمد را خواندم به لطف خدای متعال شفای کامل بدست آورد. الان خودش یک کسی است. یک چهره قدری هست. قم هم هست. بنابراین تجربوا و لاتشکوا. تجربه کنید و شک هم نکنید.

سوال: ایا شرائط دارد؟

جواب: 1- قدر متیقن اینکه وضو داشته باشد 2- 70 تا را کامل یک جلسه بخواند 3- وسطش قطع و وصل نکند. 4- خواند از کنارش برود. می فرماید که وقال الصادق عليه السلام : « من نالته علة فليقرأ في جَيبه الحمد سبع مرات » وينبغي أن ينفض لباسه بعد قراءة الحمد عليه و قال الصادق علیه السلام : و سزاوار است که لباسش را بتکاند. فنز یعنی تکان دادن. لباس . لباسش را .

متن روایت: الحسن بن محمد الطوسي في (الأمالي) عن أبيه عن أبي محمد الفحام عن المنصوري عن عم أبيه عن الإمام علي بن محمد عن آبائه عليهم السلام قال الصادق (عليه السلام) من نالته علة فليقرأ في جيبه الحمد سبع مرات فان ذهب العلة وإلا فليقرأها سبعين مرة وأنا الضامن له العافية.[9] السابع : أن لا يأكل عنده ما يضره ويشتهيه. این معلوم است. الثامن : أن لا يأكل يفعل عنده ما يغيظه أو يضيق خُلقه. یعنی در حضور بیمار، چیزی که بیمار خوشش نیاید یا خلقش را تنگ بکند در روبروی بیمار انجام ندهد. التاسع : أن يلتمس منه الدعاء ، فإنه ممن يستجاب دعاؤه فعن الصادق صلوات الله عليه : « ثلاثة يستجاب دعاؤهم الحاج والغازي والمريض » از خود مریض دعا بخواهد. یکی از دعاهایی که از مریض بخواهید بگویید حوائج من. و همچنین سلامتی خود آن مریض را بخوانید. فعن الصادق صلوات الله عليه : « ثلاثة يستجاب دعاؤهم الحاج والغازي والمريض » کسی از جهاد و غزوة برمی گردد. و المریض. کسی که بیمار است.

متن روایت: محمد بن يعقوب، عن محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد، عن محمد بن خالد، عن القاسم بن محمد، عن عبد الرحمان بن محمد، عن سيف بن عميرة قال: قال أبو عبد الله عليه السلام، إذا دخل أحدكم على أخيه عائدا له فليسأله يدعو له فإن دعائه مثل دعاء الملائكة.[10] این روایات و نصوص بود تا اینجا خواندیم

فصل في ما يتعلق بالمحتضر مما هو وظيفة الغير

وهي أمور : الأول : توجيهه إلى القبلة بوضعه على وجه لو جلس كان وجهه إلى القبلة ، ووجوبه لا يخلو عن قوة بل لا يبعد وجوبه على المحتضر نفسه أيضاً ، وإن لم يمكن بالكيفية المذكورة فبالممكن منها وإلا فبتوجيهه جالساً ، أو مضطجعاً على الأيمن أو على الأيسر مع تعذر الجلوس ، ولا فرق بين الرجل والإمرأة ، والصغير والكبير ، بشرط أن يكون مسلماً ، ويجب أن يكون ذلك بإذن وليه مع الإمكان ، وإلاّ فالأحوط الاستئذان من الحاكم الشرعي ، والأحوط مراعاة الاستقبال بالكيفية المذكورة في جميع الحالات إلى ما بعد الفراغ من الغسل ، وبعده فالأولى وضعه بنحو ما يوضع حين الصلاة عليه إلى حال الدفن بجعل رأسه إلى المغرب ورجله إلى المشرق.[11]

یک نصیحت و صحبت با شما می خواهم داشته باشم. صحبتی از سمت پدر پیر و از کار افتاده با شما عزیزان خودم. اینجا صحبت از مستحبات به میان آمده است. اولاً این مستحبات مطلوبات شرعی هست. از سوی شرع این أعمال خواسته شده است. و ثانیاً از سنت حسنة قدمای أصحاب هست. شاید گفته باشم برخی از فقهای واصل مستحب و مکروه را عملاً مثل واجب و حرام قرار می دادند. یعنی لایترک مستحب و یترک مکروه. و ثالثاً از این مطلب بدانیم نورانیت باطن. به طور کامل نورانیت و معنویت بدون عمل به مستحاب نمی شود. واجبات و مستحبات در مثال، مثل یک عمارتی است. مستحبات آن جلاء و آن زرق و برقی است که به این عمارت می دهد. گفته می شود که نورانیت برگرفته از عمل به مستحبات و مکروهات هست. عمل به واجبات و محرمات آدم را بیمه می کند. چه طوری بیمه می کند؟ در قران آمده است ﴿وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا﴾ ﴿وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا﴾[12] [13] دقیقاً یسر و راحتی زندگی ارتباط با تقوا دارد. وانگهی این تقوای الهی از شکل کامل و نورانی اش واجبات و محرمات که به هیچ وجه ترک نشود. و مستحبات و مکروهات هم تا حدی که به عسرو حرج نرسیده باید انجام بگیرد. عزیزان بدانید بدون رعایت مستحبات و مکروهات گفته می شود که آن چشم با إرثی و آن باطن نورانی بدون رعایت مکروهات و مستحبات کار شکلی هست. در زمان سید عرفا مرحوم آقاعلی قاضی که قدوة العرفاء در تاریخ اخیر هست. در زمان حیات ایشان که زمان حیات سید ابوالحسن اصفهانی که علی آقا قاضی استاد استادناالعلامة شیخ صدرا باکویی هست. در آن علامه طباطبایی آمد نجف. علامه طباطبایی پسر عموی علی اقا قاضی بود. گفته میشود شبی که علامه طباطبایی در منزل آقاعلی قاضی شرفیاب بود نکته ای که ایشان فرمود توصیه اش این بود که أم أغلو. بدانید پسر عمو بدون نماز شب کسی به جایی نمی رسد. حرکت معنوی یک مومن نماز شبش است. بدون نماز شب کسی به جایی نمی رسد. شما ها که جوان هستید. می گویید می خوابم و سحر قصد دارم که بیدار شوم ولی نمی توانم. اینها باید یک برنامه بگیرند. برنامه این است که اولاً سر شب ساعت 12 وقت نماز شب می شود و همانجا نماز شبش را بخواند و بخوابد. ثانیاً اگر نماز شبش قضا شد نماز شبش فضایی دارد. روایتی است به این مضمون که پروردگار عالمیان می فرماید که من مباهات می کنم که بنده من قضایی نماز شبش را می خواند. و ثالثاً ملتزم بشود حداقل هفته ای یک شب، شب جمعه یا شب دیگر به هر قیمتی که شده است نماز شب را باید بخواند. بدون نماز شب آن سنت حسنة انجام نمیگیرد. من در تاریخ اساتید خود من که کماوبیش دیده ام بعضی از اساتید من در مسافرت مکه بود. آن موقع که ما بودیم با ماشین مسافرت می شد. سحر که می شد. سحر در حال مسافرت ماشین را متوقف می کرد که نماز شبش را بخواند بعد حرکت می کرد. احتیاط می کرد. هر چند نماز شب را در حال حرکت هم می توان خواند. اما توقف می داد ماشین را. نکته ای که در آخر بگویم برایتان این است که ار می خواهید برکت در زندگی باشد برکت در زندگی نماز شب هست. وسعت رزق در نماز شب هست. طول عمر در نماز شب هست. استجابت دعا هم بهترین جایش در نماز شب آدم هست. نماز شب هم عمده بدنه اش مربوط به استغفار و توبه می شود. 300 تا العفو و 70 تا استغفار. در تعقیب هم یکدانه ذکر توبه را ذکر نمایید. و آن ذکر این است که بعد از اتمام نماز شب بگویید الهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. توبه معروف حضرت آدم. یا حمید بمحمد یا عالی بعلی یا فاطر بفاطمه یا محسن بالحسن یا قدیم الاحسان بالحسین صلواتک علیه و علیهم. ربِّ الغفر لی و ارحم لی و تُب علیَّ إنّک التواب الرحیم. دیگر شک نکنید که گفته می شود شک در قبولی توبه هم گناه حساب می شود. اینجا با امید کامل و شک در توبه هم صورت نگیرد انشالله خداوند برای همه شما عزیزان توفیق عنایت کند. دو جمله دعا کنم که انشالله دعا در ختم درس فقه قبول شود. الهی برحمتک التی وسعت کل شیء. و بفضلک العظیم و من ال یا کریم. به و بمحمد و علی و فاطمة و الحسن و الحسین صلواتک علیه و علیهم. الهم الغفر ذنوبنا و کفر عنا سیئاتنا و توفنا مع الابرار. اللهم وفقنا لما تحب و ترضی. اللهم الزرقنا ارتکی فی علم و العمل الصالح . اللهم اقض حوائجنا. واکفِ مهماتنا. اللهم افتح لنا بالخیر و اختم لنا بالخیر واجعل عواقب امورنا بالخیر. اللهم أصلح وانصر شیعة امیرالمومنین. اللهم أرنا الطلعة الرشیدة و جعلنا من انصاره والمستشهدین بین یدیه.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo