< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مصطفوی

90/07/11

بسم الله الرحمن الرحیم

 بررسي حکم دم قليل
 موضوع بحث امروز ما بررسي حکم دم قليل مي باشد مرحوم سيد يزدي مي فرمايند که از جمله اعيان نجسه دم هست قليلا کان الدم او کثيرا خون نجس است کم باشد يا زياد
 بيان اقوال فقهاي متقدم و متاخر
 درباره کميت خون اختلافي بين فقها متاخرين وجود ندارد. از زمان صاحب جواهر تا فقهاي عصر اخير، فقهاي نجف از سيد يزدي تا سيد خويي، فقهاي قم از سيد بروجردي تا امام خميني قدس الله اسرارهم، اختلافي وجود ندارد. مرحوم صاحب جواهر در کتاب جواهر جلد 5 صفحه 361 مي فرمايد که اقوالي به عنوان خلاف در اين مسئله حکايت شده است از شيخ صدوق و شيخ طائفه و ابن جنيد اما اين خلاف در مسئله منقرض شده.
 استقرار مذهب يا همان ضرورت بر نجاست خون قليل است
 عبارتش اين است اذ قد استقر المذهب الان علي نجاسه دم ذي النفس مطلقا و ان قل اين متن بيان ايشان است استقر المذهب در ضمن به عرض رسانده شد که منظور از استقر المذهب يا انتصاب حکم به مذهب مي شود ضرورت مذهب مي فرمايد: ضرورت مذهب است. ضرورت مذهب با تسالم در يک سطح هستند. گاهي مي گوييم تسالم اصحاب گاهي مي گوييم ضرورت مذهب. اين مسئله بدانيم که محل ابتلاست پس دم قلیل که یکی از مصداقهایش قطرات ریز خون يا ذرات خون حکمش چیست؟ فتوا را فهمدیم که نجاست بود. و صاحب جواهر هم فرمود ضرورت. سید الاستاد در کتاب تنقیح العروه جلد 3 صفحه 6 می فرماید: ان دو تا دلیلی که ارائه کردیم برای حکم در مقام 1. ارتکاز متشرعه و اطلاق مستفاد از موثقه عمار ساباطی و ما گفتیم یک دلیل و دو تا موید بر مبنای ان ادله ای که گفتیم دم اطلاق دارد و همان اطلاق در مثل چنین مورد کارساز است شک کردیم که ذره ریز از خون یک قطره از خون بسیار ناچیز نجس هست یا نیست به اطلاق دلیل مراجعه می کنیم این مطلب تا اینجا روشن و واضح
 تحقيق در مسئله
 اما تحقیق این است که حکم را در مسئله به عنوان اعلام ضرورت کار مشکلی است چون فقهای قدما امثال شیخ صدوق شیخ طوسی رای و نظرشان بر عدم نجاست دم قلیل است. با وجود رای خلاف ان هم از شیخ اقدم مثل شیخ صدوق، از شیخ طائفه مثل شیخ طوسی و ابن جنید هم لا باس به اعلام بکنیم که این حکم ضرورت مذهب است قابل تصور نیست. اضف الی ذلک که سید الاستاد می فرماید رای خلاف در این رابطه از سوی شیخ طوسی همراه با جماعتی اعلام شده است. چطور می توانیم بگوییم ضرورت مذهب است؟ ضرورت معنایش این است که از حد نفی خلاف عبور کند، از حد اجماع عبور کند، از حد اتفاق عبور کند به تسالم برسد. با ان خلافها و مخالفتهای از قدما ضرورت اعلام شدن قابل التزام نیست. مضافا بر این اقوالی که درباره عدم نجاست دم قلیل حکایت شده و به ثبت رسیده پشتوانه های روایی هم دارند که به طور خلاصه شرح می دهیم
 اقوال فقها درباره عدم نجاست دم قليل
 انچه به عنوان برجسته و ذکر شده در کتب فقهی دیده می شود سه تا رای به شکل برجسته درباره عدم نجاست نسبت به دم قلیل وجود دارد
 نظر مرحوم صدوق در فقه الرضا و من لا يحضر الفقيه 1.فتوای شیخ صدوق که می فرماید اگر دم به اندازه یک نخود نباشد نجس نیست و این حکم از سوی ایشان تحت عنوان روایت در فقه الرضا (که گاهی می گوییم فقه الرضوی) منسوب به بیانات و روایات امام رضا علیه الصلاه و السلام است. در انجا روایتی را نقل می کند که سعی ما بر این است که ان روایت با منبع کاملتری ارائه دهیم چون کتاب فقه الرضا را اصولین بعد از تطور اصول می گویند نسبتش به امام ثابت نیست و روایت بودنش هم ثابت نشده برای اینکه شیخ صدوق فتواهایش با روایت در یک قالب و یک شکل و شماست گاهی متن روایت به عنوان فتوا نقل می کند نمی دانیم فتواست یا روایت شک در روایت مساوی با عدم ثبوت روایت است ولیکن همین روایت در کتاب من لا یحضر که دیگر ان اشکال زمینه ندارد که به اسم مختصر فقیه هم می گویند جلد 1 صفحه 42 باب ما ینجس الثوب و الجسد حدیث شماره 17 در باب و حدیث شماره 165 در این روایت از امام رضا سلام الله تعالی علیه سوال شده است سئل عن الرضا علیه السلام درباره خللهای وارد در صلاه که چه چیزهایی مانع است صحبت از مانعیت دم به میان می اید روایت طولانی است تا می رسد به انجا که می فرماید اگر دم کمتر از یک درهم باشد مانع صلاه نمی شود در ادامه می فرماید و ان کان دون حمصه فلا باس دلالت روایت معلوم و مدلول ان به شکل واضح و ظاهر، اگر خون کمتر از اندازه یک نخود باشد اشکالی ندارد مانعی وجود ندارد دلالت کامل، سندی که اشکال می کردند و سید الاستاد می فرمایند که فقه الرضا روایت بودنش ثابت نیست از من لا یحضر اوردیم. این یک دلیل، دلیل دوم نسبت به رای مرحوم صدوق روایتی است که در وسائل جلد 2 باب 20 از ابواب نجاسات حدیث 5 این حدیث را اجمالا یاداور شدیم حدیث از مثنی بن عبدالسلام عن ابی عبدالله می فرماید قال قلت له انی حککت جلدی فخرج منه دم فقال ان اجتمع قدر حمصه فاغسله و الا فلا دلالت واضح بلکه صریح است می فرماید اگر خون در اثر حک جلد حککت جلدی خاراندم پوست بدنم را خرج منه دم محل ابتلاست فقال ان اجتمع قدر حمصه فاغسله اگر خون به اندازه یک نخود جمع شده بود تطهیر کنید و الا فلا و اگر به اندازه نخود نرسیده بود نیازی به تطهیر ندارد دلالت واضح است اشکالی در دلالتش نیست رای شیخ صدوق دو تا روایت که گفتیم
 نظر مرحوم خويي درباره استناد مرحوم صدوق
 سید الاستاد می فرماید در همان منبع صفحه 7 که این دو تا روایت سندش ضعیف است بر اساس مبنای ایشان که سند ضعیف بود هیچ ارزشی ندارد ان روایات فقه الرضوی که اصل روایت بودنش ثابت نیست و این روایت هم سندش ضعیف است هیچ قابل استناد نیست
 تحقيق مطلب
  اما تحقیق این است که این سند را با بررسی که به عمل امد برایتان شرح می دهیم
 بررسي سند روايت صدوق
 سند این است دومین روایت که روایت مثنی بن عبد السلام بود روایت شماره 5 باسناده عن معاویه بن حکیم اسناد شیخ به معاویه بن حکیم در تهذیب امده مراجعه شد فرموده است ما رواه معاویه بن حکیم شیخ به این روایت اعتماد کرده است اما در باب تصحیح اسانید به شکل خاص این اسناد تصحیح و توثیق نشده ولیکن شیخ در تهذیب شخصا به این راوی و این سند اعتماد کرده است که می فرماید ما رواه یعنی اعتماد کرده است که این روایت صورت گرفته روی نیست ما رواه معاویه بن حکیم خود معاویه بن حکیم از اجلا و ثقات و عدول است توثیق خاص دارد از سوی شیخ نجاشی و غیره معاویه بن حکیم عن ابن مغیره عبدالله بن مغیره است که توثیق خاص دارد از سوی شیخ نجاشی و غیره شک در وثاقت و صحتش نیست عن مثنی بن عبد السلام که از اصحاب امام صادق است و امامی المذهب است اما مثنی توثیق خاص ندارد و در سند کامل الزیاره و سند تفسیر قمی هم ذکر نشده روی این اساس مبنای سید الاستاد این است راوی که توثیق خاص نشده باشد و از لحاظ توثیق عام در سند کامل الزیاره و تفسیر قمی نیامده باشد اعتبار ندارد اما بر اساس مبانی دیگری از رجالین از محدثین توثیق عام دیگر داریم و مدح داریم مثنی بن عبدالسلام از رجال صفوان است
 امتياز ويژه روايات ابن ابي عمير و صفوان و بزنطي
 گفته شدکه سه نفر مروی عنه شان از سوی طائفه و از سوی شیخ طائفه به شکل خصوص موثق و صحیح اعلام شده اند لا یروون الا عن ثقه ان سه نفر عبارت بودند از صفوان بن یحیی الجمال و محمد بن ابی عمیر و احمد بن محمد بن احمد بن بزنطی راوی اقا امام رضا علیه السلام مرحوم شیخ طوسی در کتاب عده به مناسبت بحث از خبر واحد می گوید خبر واحد که قابل اعتبار هست یا نیست راویهایش فرق می کند اگر ابن ابی عمیر و بزنطی و صفوان باشد مرسل هم باشد معتبر است چون لا یروون الا عن ثقه این مثنی بن عبدالسلام از رجال صفوان است مقصود از رجال صفوان یعنی صفوان از اینها روایت نقل می کند و بعد هم این مثنی یک نکته مثبت دیگری هم دارد وان این است که درباره اش مدح امده ممدوح است شیخ کشی در رجال کشی درباره مثنی می فرماید مثنی و بعضی از روات دیگری هم اسم می برند اینها می گوید همه شان لا باس بهم هستند مشکلی ندارد با این شرحی که داده شد سند سند قابل اعتمادی است سند این روایت که قابل اعتماد بود دو تا موید هم دارد موید اول روایتی که نقل شد در من لا یحضر ان روایت هم کمک می کند موید دوم هم فتوای خود صدوق شیخ صدوق شیخ اقدم است نظر و رایش برای ما حداقل موید است اگر از محکمات فقه نباشد موید قطعا هست بنابراین سند سندی نیست که ما بگوییم ساقط از اعتبار است دلالت هم کامل است بلا شک و لا شبهه
 تطبيق اندازه (حمصه نخود) بر اندازه درهم در خون
  تحقیق این است همانطوری که صاحب جواهر در همان منبع و ان عنوان می فرماید ممکن است که منظور از نخود درهم باشد چون ما داریم دو تا تعبیر از یک حقیقت یا دو تا علامت یا نشانه برای یک مقصود چطوری شما مقدار اب کر را مثلا به دو تا تعبیر اعلام می کند به اشبار و به وزن و همان وزن را شرع دقیق است به همان مساحت بروید تطبیق کنید یکی در می اید از معجزات فقه ماست بنابراین الان که می گوید اندازه یک نخود از طرف دیگر می گوید نخود اجتمع یعنی اگر خون با حجم بسیار نسبتا زیاد همین یک نخود را که پهنش بکنید می شود درهم پس در حقیقت این مطلب همان است که در نصوص دیگر امده و بعد هم حمل کنیم به عدم مانع بودن دم قلیل یا خون کمتر از نخود نسبت به نماز و صلاه عدم مانع بودنش را در مورد نماز اعلام کنیم به قرینه روایاتی که درباره اقل عن درهم امده که اختصاص به صلاه دارد ربطی به نجاست ندارد
 سوال و جواب شما اطلاق را برای نجاست دم را که ثابت کردید همان اطلاق اینجا کار می کنید شک دارید که دم قلیل هم نجس هم هست یا نیست به اطلاق نجاست دم مراجعه می کنید مسئله عفو جداست حمل کردیم به عفو، عفو غیر از نجاست است چطوری مثلا تحلیل و مباح شدن غذای غیر وقت اضطرار حلال که نیست اما در ان مورد برای شما اباحه شده این مقدار دم کمتر از درهم در نماز مورد عفو قرار گرفته اما عفو از عدم نجاست اعلام نشده که کمتر از درهم نجس نباشد این قول اول
 بيان نظر مرحوم طوسي و تحليل ان
 2. قول دوم درباره عدم نجاست دم قلیل فتوا و نظر شیخ طوسی است که ایشان می فرماید که دم اگر ذرات ريز باشد و قطرات کوچک نجس نیست دلیل بر این مطلب روایت صحیحه ای است که بر مطلب و مقصود دلالتش هم کامل است این نظر شیخ مطابق است با اراء عده از فقها
 بررسي صحيحه علي بن جعفر (ع) در مورد نجاست خون دماغ
 که مستند است این رای به صحیحه علی بن جعفر علیهما السلام کتاب وسائل جلد 1 باب 8 از ابواب ماء مطلق حدیث 1 سند این است محمد بن یعقوب شیخ کلینی عن محمد بن یحیی العطار که از اجلا و ثقات و مجمع علیه در ثقه بودن و عدل عن عمرکی صیاغت کلمه به لقب می خورد اما عمرکی اسم است ابوعبد الله ابن علی ثقه مورد توثیق خاص از سوی نجاشی و کشی و شیخ طوسی است به طور کل به طور جزئی از سوی شیخ مفید و سید بن طاووس هم می اید عمده از این سه نفر است این توثیق خاص را که درباره ایشان گرفتیم سند صحتش کامل شد عن عمرکی عن علی بن جعفر عن اخیه موسی بن جعفر علیه السلام سند کامل درست گفته شد قال سالته عن الرجل رعف فان تخط فصار قطعا صغارا فاصاب انائه هل یصلح له الوضو منه فقال ان لم یکن شیئا یستبین فلا باس و ان کان شیئا بینا فلا تتوضو منه دلالت هم کامل است می فرماید کسی که خون دماغ بشود بعد عطسه کند خون پخش شود ظرف اب انجاست شک کند در اینکه به ظرف اب رسید با نرسید چه می شود امام فرمود ظرف اب را نگاه کنید ان لم یکن شیئا یستبین فی الماء فلا باس اگر چیزی در اب از ذرات خون دیده نشد اشکالی ندارد و اگر دیده شد از ان اجتناب کنید و از ان اب وضو نگیرید فتوای شیخ طوسی بر مبنای این روایت این است که ذرات ریز خون اگر به چشم نیاید اشکال ندارد و نجس نیست.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo