درس خارج فقه استاد سیدکاظم مصطفوی
1403/02/18
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الصلاة/أركان الصلاة /تحقیق در بارهی اقسام قیام
بحث تکمیلی در بارهی اقسام و احکام قیام:
سیدنا الاستاد در انتهای بحث فرمودند که قیام بر چند صورت است: یکی قیام واجب و رکنی که عبارت است از قیام در حال تکبیرة الاحرام و قیام متصل به رکوع. دیگری قیام واجب غیر رکنی که عبارت است از قیام در حال قرائت و قیام بعد از رکوع. قیام در حال قرائت گفته شد و دلیل آن هم بیان شد که همان صحیحه زراره بود.
اما دلیل وجوب قیام بعد از رکوع علاوه بر عدم اختلاف، روایت تعلیمیه است که در صحیحه حماد آمده است و امام صادق (ع) در این روایت تمامی افعال نماز را به طور عملی و قولی شرح داده است. کامل ترین نص در جهت بیان افعال نماز همین صحیحه است که در کتاب وسائل، باب یک از ابواب افعال نماز، حدیث1 است: در این حدیث حماد از امام صادق (ع) سؤال میکند و حضرت تمام افعال نماز را عملا شرح میدهد، از این شرح و تعلیم، کیفیت افعال نماز روشن میشود و وجوب قیام بعد از رکوع هم از آن به دست میآید؛ چنانکه در ضمن این حدیث طولانی فرموده است:
ثُمَّ اسْتَوَى قَائِماً فَلَمَّا اسْتَمْكَنَ مِنَ الْقِيَامِ- قَالَ سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ- ثُمَّ كَبَّرَ وَ هُوَ قَائِمٌ وَ رَفَعَ يَدَيْهِ حِيَالَ وَجْهِهِ.[1]
تکبیرة الاحرام را در نص دیدیم که امام صادق (ع) در حال قیام، تکبیرة الاحرام را گفته است. وجوب قیام در قنوت وجوب شرطی است. تکبیر قبل از رکوع در حال قیام متصل به رکوع است و در آنجا قیام مستحب جا ندارد. قیام مستحب در حال قنوت است که در السن فقهائی همانند سیدنا الاستاد، سید ابوالحسن اصفهانی، امام خمینی در تحریر الوسیله آمده است.
سیدنا الاستاد در کتاب مستند عروه، ج14، ص71 به بعد میفرماید: قیام چهارم قیام مباح است. قیام مباح به چه معناست؟ دلیل آن چیست؟ گفته میشود که دلیل قیام مباح این است که ذکر، مشروط به اتصال فوری نیست و مقتضای طبیعت قرائت و مقتضای اصل اولی این است که برای انسان فرصت تنفس وجود دارد و آن فرصتها که خالی از قرائت باشد، قیام مباح است به شرط این که این فرصتهای تنفسی در حال قرائت و قنوت خیلی طولانی نباشد که ماحی صورت نماز شود. پس شرط مباح بودن آن این است که ماحی صورت نماز نشود و قیام متصل به رکوع نباشد چون در قیام متصل به رکوع فقهاً و فقهائاً قیام شرط شده است و عنوان، ظهور در اتصال قیام به رکوع دارد و چیزی بین آن دو فاصله نشود.
2 مسألة هل القيام حال القراءة و حال التسبيحات الأربع شرط فيهما أو واجب حالهما وجهان الأحوط الأول و الأظهر الثاني فلو قرأ جالسا نسيانا ثمَّ تذكر بعدها أو في أثنائها صحت قراءته و فات محل القيام و لا يجب استيناف القراءة- لكن الأحوط الاستيناف قائما.[2]
فرق نمیکند شرط هم نقصش موجب بطلان نماز میشود و اگر یک جزء واجب مستقل باشد باز هم نقص در آن موجب بطلان نماز میشود. اظهر این است که قیام جزء مستقل باشد، نه شرط. بنابراین وقتی قیام در حال قرائت واجب غیر رکنی است، اگر فراموش شود و بعد از انجام قرائت متوجه آن شود، قیام کند و با قیام به رکوع رود نماز اعاده ندارد؛ چون واجب رکنی نیست که سهوا نقصان آن موجب اعاده شود. احتیاط این است که این نماز را دو باره با حالت قیام بخواند؛ برای این که وجوب قیام یک واجب قطعی است و احتمال عقلائی در جهت کسر صورت صلاة وجود دارد و صورت صلاتیه بهم میخورد، پس احتیاط این است که نماز را دو باره بخواند.
3 مسألة المراد من كون القيام مستحبا حال القنوتأنه يجوز تركه بتركه لا أنه يجوز الإتيان بالقنوت جالسا عمدا لكن نقل عن بعض العلماء جواز إتيانه جالسا و أن القيام مستحب فيه لا شرط و على ما ذكرنا فلو أتى به جالسا عمدا لم يأت بوظيفة القنوت بل تبطل صلاته للزيادة.[3]
منظور از این مستحب این است که الزامی در آن قیام به حسب ذات وجود ندارد؛ چون خود قنوت مستحب است و مکلف میتواند قنوت را انجام ندهد و قیام آن هم فوت شده است، نه این که بگوییم قیام مستحب است و قنوت را در حال نشسته انجام دهد تا بگوییم قیام یک مستحب مستقلی است، قیام مستحب به این نحو نیست؛ بلکه قیام مستحب به معنای خاص است که در حقیقت وجوب شرطی میشود که اگر قنوت انجام دادید، باید در حال قیام باشد.
منظور از این بعض علماء در بیان متقدمین کسی را نیافتیم و در کلام متأخرین هم یافت نشد. برخی از شراح هم گفته مصداق آن پیدا نشد. به هر حال از بعضی از فقهاء نقل شده است جواز اتیان قنوت در حال نشسته که قیام در آن شرط نیست؛ بلکه مستحب است؛ ولی بر اساس شرح ما که قنوت باید در حال قیام باشد و قیام هم شرط برای آن باشد، وجوبش شرطی است. بنابراین اگر کسی قنوت را عمدا نشسته انجام دهد، قنوت مشروع انجام نگرفته است و نمازش به خاطر زیادهی عمدی در نماز باطل میشود.
4 مسألة لو نسي القيام حال القراءة و تذكر بعد الوصول إلى حد الركوع صحت صلاته و لو تذكر قبله فالأحوط الاستيناف على ما مر.[4]
اگر کسی قیام را در حال قرائت فراموش کند و بعد از رسیدن در حد رکوع یادش بیاید، نمازش درست است؛ چون قیام در حال قرائت واجب غیر رکنی است و نسیانش مبطل نیست و چون در حد رکوع رسیده، قاعده شک جاری نمیشود؛ بلکه قاعده تجاوز جاری است و بر آن اساس حمل بر صحت میشود.
علی التحقیق قاعده تجاوز هم اینجا جاری نیست؛ چون قاعده تجاوز یک شرطی دارد و آن این است که صورت عمل مشکوک محفوظ نباشد و اینجا محفوظ است. پس در قاعده تجاوز صورت عمل مشکوک محفوظ نباشد که جا برای حمل بر صحت وجود داشته باشد. در اینجا قاعده لاتعاد جاری است که اگر قیام در حال قرائت نسیانا ترک شده باشد و مکلف در حد رکوع برسد، اعاده لازم نیست. اگر از محل نگذشته باشد، جا برای قاعده شک فراهم است که اصل بر عدم گذاشته میشود براساس مفهوم صحیحه زراره که اگر وارد شیء دیگر نشده باشید و از محل تجاوز به عمل نیامده باشد، به شک اعتنا میشود بر اساس مفهوم صحیحه زراره و قاعده احتیاط و اصالة العدم.