< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدکاظم مصطفوی

1402/12/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/واجبات الصلاة /مسائل 26 - 29

 

مسأله شماره 25:

لو عدل بزعم تحقق موضع العدول‌فبان الخلاف بعد الفراغ أو في الأثناء لا يبعد صحتها على النية الأولى كما إذا عدل بالعصر إلى الظهر ثمَّ بان أنه صلاها فإنها تصح عصرا‌ لكن الأحوط الإعادة‌.[1]

اگر کسی به زعم این که موضوع عدول محقق است، عدول نماید - موضع عدول لاحقه و سابقه است و این غیر از محل عدول است - اگر خلاف آن آشکار شود، صحت آن به نیت اولی بعید نیست؛ مثل این که نماز عصر را می‌خواند و به ظهر عدول کرد به خاطر این که فکر می‌کرد ظهر را مخوانده است، بعد روشن شد که نماز ظهر را خوانده است و موضع عدول نبوده، این نماز که الآن به عنوان نماز عصر است، صحیح است؛ هر چند که سید الحکیم اشکالی دارد که نیت عصر نبوده و صحت آن مشکل است؛ اما صاحب جواهر در جواهر، ج9، ص199 می‌فرماید: حکم به صحت خالی از قوت نیست، براساس یک قاعده اصطیادیه از نص که عبارت است از «الصلاة علی اما افتتحت» افتتاح این نماز به عصر بوده است. این حکم هر چند طبق قاعده نباشد؛ ولی نصی که در این رابطه داریم به ما کمک می‌کند تا حکم به صحت نماییم. نص در کتاب وسائل، باب دو از ابواب نیت، صحیحه حریز است:

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ قَالَ فِي كِتَابِ حَرِيزٍ أَنَّهُ قَالَ: إِنِّي نَسِيتُ أَنِّي فِي صَلَاةٍ فَرِيضَةٍ- [حَتَّى رَكَعْتُ] وَ أَنَا أَنْوِيهَا تَطَوُّعاً- قَالَ فَقَالَ ع هِيَ الَّتِي قُمْتَ فِيهَا- إِنْ كُنْتَ قُمْتَ وَ أَنْتَ تَنْوِي فَرِيضَةً ثُمَّ دَخَلَكَ الشَّكُّ- فَأَنْتَ فِي الْفَرِيضَةِ- وَ إِنْ كُنْتَ دَخَلْتَ فِي نَافِلَةٍ- فَنَوَيْتَهَا فَرِيضَةً فَأَنْتَ فِي النَّافِلَةِ- وَ إِنْ كُنْتَ دَخَلْتَ فِي فَرِيضَةٍ- ثُمَّ ذَكَرْتَ نَافِلَةً كَانَتْ عَلَيْكَ فَامْضِ فِي الْفَرِيضَةِ.[2]

روایت دوم و سوم این باب، بخصوص روایت سوم آن هم این مطلب را بیان می‌کند؛ چنانکه می‌فرماید:

وَ عَنْهُ عَنْ حَمْدَوَيْهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ الْعَزِيزِ بْنِ الْمُهْتَدِي عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ قَامَ فِي صَلَاةٍ فَرِيضَةٍ- فَصَلَّى رَكْعَةً وَ هُوَ يَنْوِي أَنَّهَا نَافِلَةٌ- فَقَالَ هِيَ الَّتِي قُمْتَ فِيهَا وَ لَهَا وَ قَالَ- إِذَا قُمْتَ وَ أَنْتَ تَنْوِي الْفَرِيضَةَ فَدَخَلَكَ الشَّكُّ بَعْدُ- فَأَنْتَ فِي الْفَرِيضَةِ عَلَى الَّذِي قُمْتَ لَهُ- وَ إِنْ كُنْتَ دَخَلْتَ فِيهَا وَ أَنْتَ تَنْوِي نَافِلَةً- ثُمَّ إِنَّكَ تَنْوِيهَا بَعْدُ فَرِيضَةً فَأَنْتَ فِي النَّافِلَةِ- وَ إِنَّمَا يُحْسَبُ لِلْعَبْدِ مِنْ صَلَاتِهِ الَّتِي ابْتَدَأَ فِي أَوَّلِ صَلَاتِهِ.[3]

اگر اشکال شود که خلاف قاعده است، این اشکال جا ندارد؛ چون این حکم به طور صریح از نص استفاده شد.

اگر گفته شود که در مورد نافله است، جواب این است که مورد مخصص نمی‌شود و در حدیث شماره دو آمده: «هِيَ عَلَى مَا افْتَتَحَ الصَّلَاةَ عَلَيْهِ.»[4] همان نمازی که افتتاح کردید، همان نماز درست است؛ هر چند در اثناء کشف شود که آن نبوده است. قاعده اشتباه در تطبیق اینجا جاری نیست؛ بلکه تعبد به نص است و این مطلب را بر اساس این نص می‌گوییم.

26 مسألة لا بأس بترامي العدول‌كما لو عدل في الفوائت إلى سابقة فذكر سابقة عليها فإنه يعدل منها إليها و هكذا‌.[5]

شرح آن گذشت.

27 مسألة لا يجوز العدول بعد الفراغ إلا في الظهرين‌إذا أتى بنية العصر بتخيل أنه صلى الظهر فبان أنه لم يصلها حيث إن مقتضى رواية صحيحة أنه يجعلها ظهرا و قد مر سابقا‌.[6]

جایز نیست عدول بعد از فراغ؛ چون عدول بعد از محل و موضع است و این جا ندارد؛ مگر در ظهرین بر اساس نص خاص. در ظهر و عصر بعد از فراغ هم عدول جا دارد؛ مثل این که به نیت عصر به خیال این که ظهر را خوانده است، مشغول نماز شد و بعد از فراغ روشن شد که ظهر را نخوانده است، این نماز را حمل بر ظهر نماید و آن را ظهر قرار دهد؛ هر چند که این نماز را از ابتدا تا انتهاء به نیت عصر خوانده است. اصل دلیل روایت زراره بود که در آن این جمله آمده این نمازی را که خوانده است ظهر حساب کند (فَانْوِهَا الْأُولَى[7] ).

سیدنا الاستاد فرمودند که این قسمت از نص را می‌گویند معرض عنه است؛ ولی ایشان، در صورت صحت سند، اعراض را موجب وهن نمی‌داند و در صورتی که سند صحیح نباشد، عمل را موجب اعتبار نمی‌داند. سیدنا فرموده که مشهور این است که این نماز را عصر حساب کنید؛ برای این که از ابتدا تا انتهاء به عنوان عصر انجام شده و الآن که ترتیب بهم خورده، ترتیب شرط ذکری است و ضرری ایجاد نمی‌کند. سیدنا جمعی اعلام کرد و آن این بود که نماز اول خوانده شده قطعا درست است و براساس نص ظهر است و براساس قول مشهور عصر است و اما بر عهده‌ی این مکلف یک نماز چهار رکعتی دیگر باقی است و آن را به قصد ما فی الذمه بجا آورد.

28 مسألة يكفي في العدول مجرد النية‌من غير حاجة إلى ما ذكر في ابتداء النية‌.[8]

در باره‌ی عدول که یک امر قلبی است فقط قصد عدول کافی است و لازم نیست اخطار قلبی و لازم نیست که در ذهن خود بگذراند که من الآن عدول می‌کنم از این نماز به نماز دیگر. بنابراین با توجه به این که این امر، یک امر قلبی است، نیاز به ذکر زبانی ندارد.

29 مسألة إذا شرع في السفر و كان في السفينة أو الكاري مثلا‌فشرع في الصلاة بنية التمام‌ ‌قبل الوصول إلى حد الترخص فوصل في الأثناء إلى حد الترخص فإن لم يدخل في ركوع الثالثة فالظاهر أنه يعدل إلى القصر و إن دخل في ركوع الثالثة فالأحوط الإتمام و الإعادة قصرا و إن كان في السفر و دخل في الصلاة بنية القصر فوصل إلى حد الترخص يعدل إلى التمام‌.[9]

اگر کسی به سفر شروع کرد و در کشتی بود یا در ماشین، در آن حال به نماز شروع کرد به نیت تمام؛ چون به حد ترخص نرسیده بود و در اثناء نماز به حد ترخص رسید، اگر محل عدول باقی باشد، به قصر عدول کند، محل عدول قبل از رکوع رکعت سوم است. اگر در رکوع رکعت سوم وارد شده باشد، احوط این است که نماز را تمام نماید؛ چون جای عدول نیست و خروج از نماز وجه و دلیل می‌خواهد و این نماز که رو به اتمام است، علی الاحوط آن را تمام نماید و احوط این است که آن نماز را به صورت قصر اعاده نماید. اگر سفر محقق شده، جا برای نماز تمام نیست و مشروعیت ندارد؛ لذا به عنوان قصر آن را اعاده کند؛ چون موضوع قصر محقق شده است.

اگر بر عکس بود که به نماز قصر شروع کرد و در اثناء به حد ترخص رسید، در این صورت به تمام عدول نماید؛ برای این که موضوع برای قصر منتفی است و دو رکعت نمازی را که به قصر خوانده است مشکلی ندارد، وحدت ماهیتی در کار است و الآن موضوع برای نماز تمام محقق شده است و نماز را از همانجا مبدل به تمام نماید و به نماز تمام عدول کند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo