< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدکاظم مصطفوی

1402/11/30

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/واجبات الصلاة /بررسی موارد جواز و عدم جواز عدول

 

بررسی موارد جواز و عدم جواز عدول:

بعد از آن که موارد عدول را سید شرح دادند، می‌رسیم به مسائلی که مربوط به نیت است.

مسأله شماره 21:

لا يجوز العدول من الفائتة إلى الحاضرة‌فلو دخل في فائتة ثمَّ ذكر في أثنائها حاضرة ضاق وقتها أبطلها و استأنف و لا يجوز العدول على الأقوى‌.[1]

جایز نیست عدول از فائته به حاضره. اگر مصلی داخل در فائته شود، بعد در اثناء آن یادش بیاید که حاضره را نخوانده و وقت آن ضیق است، در این صورت فائته را باطل کند و حاضره را از اول بخواند و عدول جایز نیست؛ برای این که عدول از فائته به حاضره دلیل ندارد و اذن شرعی در مورد آن وجود ندارد و خلاف اصل است و جا برای انجام فائته نبوده؛ برای این که وقت اختصاص به حاضره داشته است و در وقت اختصاصی حاضره که به فائته شروع کرده اید، نماز شرعیت نداشته است؛ لذا باید ابطال شود و حاضره از نو خوانده شود.

22 مسألة لا يجوز العدول من النفل إلى الفرض‌و لا من النفل إلى النفل حتى فيما كان منه كالفرائض في التوقيت و السبق و اللحوق‌.[2]

در این رابطه هم نص نداریم و هم مقتضای اصل، عدم جواز عدول است؛ حتی در صورتی که نوافل در مورد وقت و سبق و لحوق؛ مثل فرائض است در صورتی که سبق و لحوق بین خود نوافل باشد؛ مثل نافله و غفیله، در اینجا هم عدول جا ندارد و اذن شرعی در این رابطه وارد نشده است.

23 مسألة إذا عدل في موضع لا يجوز العدول بطلتا‌ كما لو نوى بالظهر العصر و أتمها على نية العصر‌.[3]

اگر عدول در جایی باشد که در آنجا عدول از لحاظ شرعی جا ندارد و اگر عدول صورت گیرد، هر دو نماز باطل می‌شود؛ مثلا اگر کسی نماز عصر بر عهده اش بوده و ظهر نیت کرده، بعد از این که ورودی اش ظهر بوده، اتمام آن به صورت عصر صورت گیرد، دراین صورت هر دو نماز باطل است؛ برای این که نیت محقق نشده است. در صورتی که نیت در عبادت محقق نشود نماز، مورد قاعده اجزاء قرار نمی‌گیرد.

قاعده اجزاء در عبادت دو خصوصیت دارد؛ از جمله این که با نیت مستمر از ابتدا تا انتها انجام شود و یک نماز با دو نیت درست نخواهد بود.

24 مسألة لو دخل في الظهر بتخيل عدم إتيانها ‌فبان في الأثناء أنه قد فعلها لم يصح له العدول إلى العصر‌.[4]

کسی که داخل نماز ظهر شود به خیال این که ظهر را انجام نداده و در اثناء نماز برایش معلوم شود که نماز ظهر را انجام داده است، عدول به عصر صحیح نیست؛ برای این که عدول از سابق به لاحق جایز نیست.

25 مسألة لو عدل بزعم تحقق موضع العدول‌فبان الخلاف بعد الفراغ أو في الأثناء لا يبعد صحتها على النية الأولى كما إذا عدل بالعصر إلى الظهر ثمَّ بان أنه صلاها فإنها تصح عصرا لكن الأحوط الإعادة‌.[5]

اگر کسی به زعم این که موضع عدول وجود دارد عدول نماید، بعد از فراغ یا در اثناء معلوم شود که عدولش در جایی بوده که موضع برای عدول نداشته است، در این صورت بعید نیست که این نماز صحیح باشد بر طبق نیت اولی؛ مثل این که فردی از نماز عصر به ظهر عدول کند و در وسط نماز روشن شود که ظهر را خوانده بوده و از لاحق به سابق عدول جا داشته است، اینجا جای عصر بوده و عصر در جای خود قرار گرفته و درست است؛ ولی احتیاط این است که اعاده شود؛ برای این که نیتی که برای اولی شد عصر بود، بعد عدول به ظهر شد و نماز که به صورت عصر صحیح باشد، خلاف قاعده است؛ اما صحیحه زراره در کتاب وسائل، باب 63 می‌فرماید: «إِذَا نَسِيتَ الظُّهْرَ حَتَّى صَلَّيْتَ الْعَصْرَ فَذَكَرْتَهَا- وَ أَنْتَ فِي الصَّلَاةِ أَوْ بَعْدَ فَرَاغِكَ- فَانْوِهَا الْأُولَى ثُمَّ صَلِّ الْعَصْرَ- فَإِنَّمَا هِيَ أَرْبَعٌ مَكَانَ أَرْبَعٍ- وَ إِنْ ذَكَرْتَ أَنَّكَ لَمْ تُصَلِّ الْأُولَى- وَ أَنْتَ فِي صَلَاةِ الْعَصْرِ- وَ قَدْ صَلَّيْتَ مِنْهَا رَكْعَتَيْنِ (فَانْوِهَا الْأُولَى) «1»- ثُمَّ صَلِّ الرَّكْعَتَيْنِ الْبَاقِيَتَيْنِ وَ قُمْ فَصَلِّ الْعَصْرَ.»[6]

از این نص استفاده می‌شود که این نماز درست باشد.

در اینجا فتوای سید یزدی بر خلاف فتوای مشهور است. فتوای مشهور این است که این نماز خوانده شده به این صورت، نماز عصر به حساب نمی‌آید و این نص معرض عنه است؛ لذا این صلاة، صلاة عصر به حساب نمی‌آید؛ برای این که به اشکال نیت برخورده است؛ اما سید یزدی فرموده این نماز بر خلاف مشهور، نماز عصر به حساب می‌آید و نص هم که صحیحه زراره است آن را تأیید می‌کند.

سیدنا الاستاد در کتاب مستند، ج14، ص79 می‌فرماید: این حدیث با این فتوا هر دو مطلب را کامل می‌کند. فتوای سید یزدی درست است و این حدیث هر چند گفته شده است که معرض عنه است؛ ولی براساس مسلک ما اعراض برای یک روایت ایجاد مشکل نمی‌کند. سند روایت درست است و بعضی از فقراتش مورد استناد است و این فقره را که برخی اعراض کرده باشد، موجب وهن نمی‌شود. جمع بین رأی مشهور و این نص و فتوای سید این می‌شود که نماز بعدی را به قصد ما فی الذمه انجام دهد. مشهور می‌گفت نماز ظهر را بخواند؛ چون ترتیب شرط ذکری است و از حدیث لاتعاد هم استفاده می‌شود. اما سیدیزدی فرمود این نماز ظهر باشد و نماز بعدی عصر باشد. سیدنا الاستاد می‌فرماید جمع بین دو مسلک این است که نماز خوانده شده تمام شده است و یک چهار رکعتی دیگر بخواند که امکان دارد ظهر باشد یا عصر؛ لذا آن چهار رکعت بعدی را به قصد ما فی الذمه انجام دهد. عدم قصد خصوص ظهر و عصر در این مورد ایجاد اشکال نمی‌کند؛ برای این که قصد ما فی الذمه در یک نماز متعین هم درست است و ایجاد اشکال نمی‌کند؛ چون ما فی الذمه قطعی است.

26 مسألة لا بأس بترامي العدول‌كما لو عدل في الفوائت إلى سابقة فذكر سابقة عليها فإنه يعدل منها إليها و هكذا‌.[7]

ترامی عدول اشکال ندارد؛ مثلا از نماز عصر عدول می‌کنید به ظهر و بعد از آن یادت می‌آید که صبح را نخوانده اید و از آن عدول به صبح می‌کنید. عدول می‌تواند متعدد باشد و اختصاص به یک مورد ندارد؛ چون عموم جواز عدول شامل این موارد می‌شود و تعدد در عدول مانعی ایجاد نمی‌کند.

سید الحکیم در کتاب مستمسک، ج6، ص48 می‌فرماید: ترامی اولا در نصوص به این صورت دیده نمی‌شود؛ هر چند این ترامی را شهیدین در کتاب بیان و روضه فرموده اند ؛اما اشکال کار این است که اولا در باره‌ی فائته عدول نیامده است و عدولی که آمده از حاضره به حاضره و از حاضره به فائته آمده است، نه از فائته به فائته ثانیا اگر بگوییم تبعیت قضا نسبت به ادا را اعمال کنیم، خالی از تأمل نیست؛ علاوه بر این که ترامی به این صورت ممکن است به طبیعت عبادت و به صورت شرعیه‌ی عبادت خللی وارد کند؛ بنابراین این ترامی با اینصورت و وجه خالی از اشکال نخواهد بود.

سیدنا الاستاد در همان منبع بالا می‌فرماید این ترامی که منشأ آن عدول از فائته به فائته است و اگر منحصر به حاضره باشد، سه تا حاضره پشت سر هم ممکن نیست، پس ترامی در جایی است که فائته باشد و امکان داشته باشد تا ترامی زمینه پیدا کند. می‌فرماید این عدول از حاضره به فائته از صحیحه عبدالرحمن، روایت دوم باب 63 ابواب مواقیت استفاده می‌شود که در آن چنین آمده «إذا نسي الصلاة أو نام عنها صلّى حين يذكرها ، فإذا ذكرها وهو في صلاة بدأ بالتي نسي ، وإن ذكرها مع إمام في صلاة المغرب أتمّها بركعة ثمّ صلى المغرب ثمّ صلّى العتمة بعدها ، وإن كان صلّى العتمة وحده فصلّى منها ركعتين ثمّ ذكر أنّه نسي المغرب أتمها بركعة فتكون صلاته للمغرب ثلاث ركعات ثمّ يصلّي العتمة بعد ذلك.»[8] و این روایت اطلاق دارد و حاضره و فائته را در برمی‌گیرد و نیاز به تمسک به قاعده نداریم؛ بنابراین آنچه در متن آمده اشکالی ندارد و آنچه که کار را آسان می‌کند این است که این صورت از مسأله مجرد فرض است و احتمال وقوع آن بسیار نادر است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo