< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدکاظم مصطفوی

1402/11/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/واجبات الصلاة /معیار عدول

 

معیار عدول:

در بحث عدول از یک صلاة به صلاة دیگر، فروعی را سید طباطبائی ذکر فرموده اند که این فروع بر اساس آن معیارهایی است که یاد آور شدیم و گفتیم که عدول از یک نماز به نماز دیگر خلاف اصل است؛ اما مواردی را نصوص برای ما بیان کرده که از آن نصوص مستفیضه، معیارهایی به دست می‌آید.

وسائل، باب 63، حدیث 1، حدیث 2 صحیحه عبد الرحمن و حدیث سه و چهار، معیارهای عدول از یک نماز به نماز دیگر را برای ما اعلام فرموده است؛ مثلا در صحیحه عبدالرحمن آمده است که اگر کسی نماز سابقه را فراموش کرده باشد و به لاحقه مشغول شده باشد، باید برگردد و همان نماز لاحقه را سابقه نیت کند.

معیار عدول:

عدول از لاحق به سابق، عدول از فریضه به فریضه، عدول از فریضه به نافله، عدول از فائته به فائته. اما عدول از نافله به نافله و عدول از نافله به فریضه، جا ندارد؛ سرّش این است که اولا نافله ضعیف است و فریضه را که قوی می‌باشد نمی‌تواند پوشش دهد. ثانیا در نصوص اشارتی به آن نشده است که صاحب جواهر، در کتاب جواهر، ج9، ص195 به بعد می‌فرماید: نسبت به عدول در این دو مورد، اشاره‌ی در نصوص دیده نشده است؛ یعنی عدول از نافله به نافله یا عدول از نافله به فریضه، در نصوص نیامده و اشارتی به آن صورت نگرفته است.

بعد از این معیارهای برگرفته از نصوص و با در نظر داشت این معیار که محل عدول باقی باشد؛ هر چند اینجا بستر قاعده تجاوز است؛ ولی این محل در قاعده تجاز فرق دارد با آن محلی که مربوط به اجزاء نماز می‌شود، در اجزاء داخلی یک نماز، تجاوز محل عبور از یک جزء به جزء دیگر است؛ ولی در اینجا، محل عبور رسیدن به رکوع رکعت ثالثه است.

به تعبیر محقق ثانی در کتاب جامع المقاصد، ج2، ص229 این طریقت و این مسلک و این مشی فقهی، مورد اختیار و میل اصحاب است.

در ادامه، متن عروه فروعی را یادآور شده و بحث دیگری نیاز ندارد و فقط متن خوانی است؛ چنانکه می‌فرماید:

السادس العدول من الجماعة إلى الانفراد لعذر أو مطلقا كما هو الأقوى.[1]

مورد ششم از موارد جواز عدول این است که کسی اقتدا به جماعت می‌کند و در اثناء، به دلیل عذری به فرادا عدول می‌کند و چون عدول خلاف اصل است، باید به جهت عذری باشد.

سیدنا الاستاد اشکالی دارد که شاید یک مقدار معروف نشده باشد. بعضی از نمازگزازان وقتی به مسجد وارد می‌شوند و می‌بینند که نماز دوم امام است و نماز اول خود را به آن اقتدا می‌کنند، بعد از خواندن یک رکعت، آن را زودتر از امام تمام می‌کنند تا بتوانند نماز دوم را هم به جماعت اقتدا کنند و نماز دوم را اقتدا می‌کنند. این گونه انفراد و عدول اشکال دارد. اشکال از این قرار است که در کتاب مستند عروه، ج14، ص174 می‌فرماید: عدول از جماعت به انفراد، جا دارد اولا این مسأله جزء فروعات مورد بحث ما نیست؛ چون محل بحث عدول از یک نماز به نماز دیگر است و عدول از جماعت به فرادا این گونه نیست و یک نماز است. ثانیا اگر این هم عدول باشد که بگوییم عدول متقوم به این نیست که فقط از یک نماز به نماز دیگر باشد؛ بلکه این هم عدول است که از یک کیفیت به کیفیت دیگر باشد. اشکال اصلی این است کسی که عدول می‌کند، باید در ابتدا که جماعت را قصد می‌کند، جماعت را بتمامها و جدی قصد کند؛ ولی اگر قصد کند که یک یا دو رکعت به جماعت باشد، بعد منفرد شود، جماعت اصلا منعقد نمی‌شود. انعقاد جماعت به این است که یک نماز را کامل قصد کند. پس کسی که عدول می‌کند برای این که دو نماز را در یک نماز با امام بخواند، عدول جا ندارد؛ ولی اگر جماعت را از ابتدا قصد کند و در اثناء عذری برایش پیش بیاید، می‌تواند آن نماز جماعت را مبدل به فرادا کند و از آن عدول نماید و اگر نه وجهی ندارد. احتیاط هم همین است.

اگر گفته شود که خواندن نماز به جماعت ثواب بیشتری از خواندن آن در حال فرادا دارد؛ لذا به خاطر این که مصلی به ثواب نماز جماعت برسد، نماز اول را بعد از خواندن یک رکعت منفرد می‌شود و زودتر از امام تمام می‌کند تا بتواند نماز دوم را هم اقتدا نماید. جواب این است که ثواب شرعیت درست نمی‌کند. کسب ثواب باعث شرعیت عمل نمی‌شود و اول باید شرعیت عدول را ثابت کنیم که از چه نمازی می‌توان عدول کرد.

السابع العدول من إمام إلى إمام إذا عرض للأول عارض.[2]

عدول از یک امام به امام دیگر؛ مثل این که متوجه شود این امام صراط المستقیم را سرات المستقیم قرائت می‌کند یا و لا الضالین را و لا الزالین می‌خواند. فرض این مسأله در صورتی است که یک مأموم از امام عدول کند و به مأموم دیگری در رکعت سوم یا چهارم اقتدا نماید یا یکی از مأمومین به دلیل عذری که برای امام پیش می‌آید جایگزین او شود.

الثامن العدول من القصر إلى التمام إذا قصد في الأثناء إقامة عشرة أيام.[3]

فردی به نماز شروع کرد و در وسط آن قبل از رکوع، قصد اقامه ده روز کرد؛ چون قصد اقامه امر قلبی است و در یک آن محقق می‌شود؛ لذ قصد اقامه که محقق شد، نماز را از قصر به تمام عدول کند.

التاسع العدول من التمام إلى القصر إذا بدا له في الإقامة بعد ما قصدها.[4]

عدول از تمام به قصر؛ یعنی این که نماز را تمام شروع کرده است و در وسط (تا قبل از رکوع علی الاحوط) به ذهنش می‌رسد که ده روز نمی‌تواند بماند، در این صورت از تمام به قصر عدول می‌کند؛ چون وظیفه در این صورت قصر است.

العاشر العدول من القصر إلى التمام أو بالعكس في مواطن التخيير‌.[5]

نکته‌ی قابل توجه این است که حرف مجتهد در موضوعات وقتی اعتبار دارد که اهل خبره باشد یا مورد وثوق قرار گیرد و اگر نه در موضوعات عمل به رأی مجتهد واجب نیست؛ بنابراین یکی از امکنه تخییر حائر حسینی است. بر اساس فهم حقیر، حائر تا خود صحن حرم است. حائر تعریف شرعی ندارد. بعضی از مقدارها گفته شده است؛ اما این ها ریشه شرعی ندارد و فهم برگرفته از ذوق است. آنچه قطعا در عرف عقلاء و متشرعه حائر است، فضای مربوط به مرقد مقدس است که ارتباط مستقیم به مرقد مقدس داشته باشد.

21 مسألة لا يجوز العدول من الفائتة إلى الحاضرة‌ فلو دخل في فائتة ثمَّ ذكر في أثنائها حاضرة ضاق وقتها أبطلها و استأنف و لا يجوز العدول على الأقوى‌.[6]

عدول از فائته به حاضره جا ندارد که شرح آن در ادامه خواهد آمد، ان شاء الله.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo