< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدکاظم مصطفوی

1402/11/28

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/واجبات الصلاة /تحقیق در باره‌ی موارد عدول

 

بحث و تحقیق در باره‌ی موارد عدول:

گفته شد که اصل عدم عدول از یک نماز به نماز دیگر است و مواردی استثناء شده است که در بیان فقهاء از جمله قدمای اصحاب آمده است. اما سید یزدی در متن عروه ده مورد را به عنوان موارد عدول یادآور شده اند که مورد اول گفته شد.

مورد دوم:

الثاني إذا كان عليه صلاتان أو أزيد قضاء فشرع في اللاحقة قبل السابقة يعدل إليها مع عدم تجاوز محل العدول كما إذا دخل في الظهر أو العصر فتذكر ترك الصبح القضائي السابق على الظهر و العصر.[1]

اگر مکلف یک تعداد نمازهای قضایی بر عهده داشته باشد؛ مثلا در مترتبتین اقدام به اتیان نماز عصر قبل از نماز ظهر نماید، تا جای عدول به اتمام نرسیده باشد باید از عصر به ظهر برگردد. در مترتبتین همانطوری که در صحیحه زراره آمده، ترتیب شرط است و فقهاء این ترتیب را اختصاص به ادائی نداده اند و از اطلاق نص استفاده می‌شود که در مرتبتین حکم از همین قرار است؛ یعنی ظهر و عصر و مغرب و عشاء؛ اما اگر مترتبتین نبود مثل عشاء و صبح یا صبح قضائی و صلاة ظهر باز جا برای عدول وجود دارد براساس اشتراط ترتیب بین فرائض ادائی و قضائی. طبیعتا این عدول تا جایی است که محل عدول باقی باشد و اگر از محل آن تجاوز به عمل آمده باشد، جا بروی عدول نیست و همان نماز را تمام نماید، بعد نماز سابق را اتیان کند.

در متن محل عدول را سید یزدی ذکر نموده که اگر عشاء را شروع کرده و یادش آمد که قضای مغرب را باید انجام می‌داد؛ اما در رکعت چهارم عشاء رسیده، در این صورت محل عدول گذشته است. یا این که مشغول نماز ظهر یا عصر شد و یادش آمد که قضای نماز صبح را انجام نداده، باید برگردد اگر محل باقی باشد. منظور از محل در اینجا محل تجاوز صلاة است، نه محل تجاوز اجزاء که از یک نماز به نماز دیگر، محل تجاوز وجود داشته باشد.

و أما إذا تجاوز أتم ما بيده على الأحوط و يأتي بالسابقة و يعيد كما مر في الأدائيتين و كذا لو دخل في العصر فذكر ترك الظهر السابقة فإنه يعدل.[2]

اگر محل عدول گذشته باشد، احوط این است که همین نمازی که در انتهای آن رسیده اید به اتمام برسانید و احتیاطا اعاده کنید و نماز سابقه را هم انجام دهید. این را بر اساس احتیاط فرموده اند؛ برای این که ترتیب شرط به حساب می‌آید و بدون ترتیب حکم به اجزاء مشکل خواهد بود.

کتاب وسائل، باب 63 از ابواب مواقیت، صحیحه زراره، حدیث شماره یک: در باره‌ی ادائی این مطلب را فرموده اند که از اطلاق آن استفاده می‌شود که بین مترتبین باید ترتیب باشد چه در قضائی باشد و چه در ادائی.

محل استشهاد این جمله است: «إِذَا نَسِيتَ الظُّهْرَ حَتَّى صَلَّيْتَ الْعَصْرَ فَذَكَرْتَهَا- وَ أَنْتَ فِي الصَّلَاةِ أَوْ بَعْدَ فَرَاغِكَ- فَانْوِهَا الْأُولَى ثُمَّ صَلِّ الْعَصْرَ- فَإِنَّمَا هِيَ أَرْبَعٌ مَكَانَ أَرْبَعٍ- وَ إِنْ ذَكَرْتَ أَنَّكَ لَمْ تُصَلِّ الْأُولَى- وَ أَنْتَ فِي صَلَاةِ الْعَصْرِ- وَ قَدْ صَلَّيْتَ مِنْهَا رَكْعَتَيْنِ (فَانْوِهَا الْأُولَى) «1»- ثُمَّ صَلِّ الرَّكْعَتَيْنِ الْبَاقِيَتَيْنِ وَ قُمْ فَصَلِّ الْعَصْرَ.»[3]

طبق این نص در فوائت، درست طبق صلوات ادائیه باید ترتیب در آن رعایت شود.

مورد سوم:

الثالث إذا دخل في الحاضرة فذكر أن عليه قضاء فإنه يجوز له أن يعدل إلى القضاء إذا لم يتجاوز محل العدول و العدول في هذه الصورة على وجه الجواز بل الاستحباب بخلاف الصورتين الأولتين فإنه على وجه الوجوب.

این مطلب که به حاضره اقدام شد و یادش افتاد که فائته‌ی قبل از آن دارد مثلا مکلف به صلاة ظهر اقدام و شروع کرد بعد یادش آمده که نماز صبح را قضا کرده است اول قضای صبح را انجام دهد بعد ظهر را اتیان نماید. در همین صحیحه زراره این مطلب تصریح شده است که فرموده: و ان کانت المغرب و العشاء ... قبل ان تصلی الغداة ... این نص مستند صریحی برای این مورد است. اگر نماز صبح فوت شده است و شما به مغرب شروع کرده اید اول قضای صبح را انجام دهید بعد مغرب و عشاء را بخوانید. در هر موردی که مشغول به حاضره شده باشید و حاضره وقتش در مضیقه نباشد و وقت برای ادای آن باشد عدول جایز است که قضائی را اول انجام دهد آنگاه به این ادائی حاضره اقدام کند. این صورت صورت جواز دارد به این معنا که عدول وجوب ندارد. برای این که حاضره فریضه است و ادائی و سابقه قضائی است. ترتیب در بین ادائی لاحقه و قضائی سابقه ترتیب استحبابی است و مترتبین نیستند و هر دو از یک سنخ که هر دو ادائی باشند یا قضائی نیستند. عدول بر اساس نص جواز دارد و علاوه بر آن استحباب هم دارد بر اساس صحیحه زراره.

سید الحکیم در مستمسک، ج6، ص45 می‌فرماید: این مسأله مبنائی است بر مبنای کسی که ترتیب را اطلاقا شرط می‌داند حتی بین قضائیه و اداتیه اشکالی ندارد اما کسی که حاضره را مقدم بدارد و ترتیب بین دو حاضره و دو قضائی باشد در این صورت حکم به جواز مشکل خواهد بود.

بنابراین در این مسأله آنچه که در متن است جواز مسأله بر اساس حسن ترتیب از روایت استفاده می‌شود.

الرابع العدول من الفريضة إلى النافلة يوم الجمعة لمن نسي قراءة الجمعة و قرأ سورة أخرى من التوحيد أو غيرها و بلغ النصف أو تجاوز و أما إذا لم يبلغ النصف فله أن يعدل عن تلك السورة و لو كانت هي التوحيد إلى سورة الجمعة فيقطعها و يستأنف سورة الجمعة.[4]

گفته شد که یکی از ضوابط عدول این است که از فریضه به نافله عدول جا دارد و از نافله به فریضه جا ندارد؛ برای این که نافله ضعیف، قائم مقام فریضه قوی نمی‌شود. تحقیق این است که نص در این رابطه مطلبی را بیان نکرده و طبق اصل، عدول از نافله به فریضه جا ندارد و عدول از فریضه به نافله در کتب قدما آمده است.

سید یزدی می‌فرماید: مورد چهارم، عدول از فریضه به نافله است آن هم در روز جمعه که قرائت سوره جمعه را نسیان کرده است و یک سوره‌ی دیگری را قرائت کرده؛ مثلا توحید یا غیر آن را قرائت کرده است. شرط آن این است که تا حد نصف رسیده باشد یا از نصف تجاوز کرده باشد، در این صورت عدول جا دارد؛ اما اگر به نصف نرسیده است از آن سوره عدول کند نه از نماز فریضه به نافله. قاعده در عدول سوره این است که هر سوره را در نماز اگر قرائت کنید و تا قبل از رسیدن به نصف، اگر قصد کردید که عوض کنید، عدول جا دارد و بعد از نصف عدول جا ندارد و در این صورت، اگر در روز جمعه بود، فریضه را به نافله عوض کنید.

وسائل، باب 72 از ابواب قرائت در نماز، حدیث 2، موثقه صباح بن صبیح:

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ يُونُسَ عَنْ صَبَّاحِ بْنِ صَبِيحٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلٌ أَرَادَ أَنْ يُصَلِّيَ الْجُمُعَةَ فَقَرَأَ بِقُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ قَالَ- يُتِمُّهَا رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ يَسْتَأْنِفُ.[5]

طبق این روایت، اگر به نصف نرسیده، جا برای تبدیل نماز به نماز دیگر نیست و سوره را بدل کند.

الخامس العدول من الفريضة إلى النافلة لإدراك الجماعة إذا دخل فيها و أقيمت الجماعة و خاف السبق بشرط عدم تجاوز محل العدول بأن دخل في ركوع الركعة الثالثة.[6]

تجاوز از محل در رباعیات، دخول در رکعت ثالثه است. اگر کسی وارد مسجدی شود و به نماز شروع کند، بعد جماعت بر پا شود، عدول به نافله نماید و نماز را به جماعت بخواند. مستند آن صحیحه سلیمان بن خالد است که می‌گوید:

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: سَأَلْتُ‌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ دَخَلَ الْمَسْجِدَ- فَافْتَتَحَ الصَّلَاةَ فَبَيْنَا هُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي- إِذْ أَذَّنَ الْمُؤَذِّنُ وَ أَقَامَ الصَّلَاةَ- قَالَ فَلْيُصَلِّ رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ يَسْتَأْنِفُ الصَّلَاةَ مَعَ الْإِمَامِ- وَ لْتَكُنِ الرَّكْعَتَانِ تَطَوُّعاً.[7]

سند این روایت صحیح و متن آن صریح در مطلوب است. در چنین وقتی باید مصلی نمازی را که شروع کرده است و فریضه است، به نافله عوض کند و از فریضه به نافله عدول کند و دو رکعت بخواند، بعد به جماعت بپیوندد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo