< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدکاظم مصطفوی

1402/11/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/واجبات الصلاة /مسأله شماره 19

 

مسأله شماره 19:

لو شك فيما في يده أنه عينها ظهرا أو عصرا مثلا قيل بنى على التي قام إليها و هو مشكل ‌فالأحوط الإتمام و الإعادة.[1]

سید یزدی در باره‌ی فروع نیت بحث می‌کند و می‌فرماید: اگر در نمازی که مشغول هستید شک نمایید که ظهر است یا عصر؟ شک از ناحیه‌ی نیت به وجود آمده باشد. در نیت تعیین منوی لازم است. اگر شک کردید که نیت ظهر کردید یا نیت عصر؟ گفته شده که بنا را بگذارید بر همان نمازی که برای اقامه‌ی آن به پا خاسته بودید؛ مثلا برای نماز ظهر اقدام کرده بودید و بعد از لحظاتی شک می‌کنید که نیت مال ظهر بوده یا برای عصر؟ برخی از فقهاء گفته بنا را بگذارید بر همان نمازی که از ابتدا برای آن قیام کرده‌اید.

شهید در ذکری، ج3، ص252 این حکم را اعلام می‌کند. این تعبیر که اینجا آمده است از کتاب ذکری است که فرموده بنا را بگذارد به همان نمازی که برای اقامه‌ی آن به پا خاسته است. وجه آن را محقق ثانی در کتاب جامع المقاصد، ج1، ص230 می‌فرماید: در این مسأله شهید این گونه فرموده است و صحیح است؛ برای این که مقتضای ظاهر حال این است؛ یعنی برای آن نمازی که به پا خاسته است، متقضای ظاهر حال این است که همان نماز را نیت کرده است. بنابراین حمل بر همان نمازی می‌شود که برای اقامه آن اقدام کرده است. سید یزدی می‌فرماید این قول مشکل است.

سید الحکیم در کتاب مستسک، ج5، ص44 وجه اشکال را بیان کرده است و می‌فرماید: حجیت این ظهور ثابت نیست؛ برای این که در کلام محقق ثانی دیدیم که مقتضای ظاهر این بود و این گونه ظاهر حجیتی ندارد؛ لذا بنا گذاشتن بر آن نمازی که برای آن قیام کرده است، مشکل است.

سید یزدی می‌فرماید احوط این است که نماز را تمام و اعاده نماید. تمام کردن به این جهت است که خروج از نماز دلیلی ندارد؛ به خاطر این که احتمال صحت می‌دهد؛ لذا باید تمام کند و از آنجا که إجزاء محقق نیست، اعاده نماید؛ چون اگر نماز با نیت و انجام ارکان صورت گیرد، جا برای قاعده إجزاء وجود دارد، در صورتی که قاعده اجزاء در اینجا جاری نمی‌شود، پس احوط اعاده است.

نعم لو رأى نفسه في صلاة معينة و شك في أنه من الأول نواها أو نوى غيرها بنى على أنه نواها و إن لم يكن مما قام إليه لأنه يرجع إلى الشك بعد تجاوز المحل.[2]

اگر مکلف ببیند که الآن در یک نماز معینی مثل ظهر است و شک کند که همین نماز را از اول ظهر نیت کرده یا غیر ظهر؟ در این صورت بنا بگذارد بر این که مکلف همین نماز ظهر را نیت کرده است؛ هر چند این نماز، نمازی نباشد که اصل قیام و اقدامش از ابتدا برای آن باشد؛ ولی الآن می‌داند که فعلا در حال نماز ظهر است. حمل بر صحت به خاطر این است که شک در اینجا در حقیقت شک بعد از تجاوز محل است؛ یعنی بر اساس قاعده تجاوز به این شک اعتنا نمی‌شود. قاعده تجاوز مقتضایش این است که اگر از یک عمل گذشتید و وارد عمل دیگری شدید و شک کردید در انجام عمل اولی، مقتضای قاعده تجاوز این است که اعتنا به آن شک قبلی نکنید. این مطلب در عین حالی که مقتضای قاعده تجاوز است، علامه حلی در کتاب تذکره، ج2، ص109 همین مطلب را اعلام می‌کند که اگر شک به وجود بیاید بعد از تجاوز محل، اعتنای به آن شک جا ندارد. شهید هم در کتاب ذکری، همین مطلب را بیان کرده است.

پس این قاعده تجاوز در این مورد هم از منظر سید یزدی درست است و هم از منظر علامه حلی و شهید اول؛ اما سیدنا الاستاد و سید الحکیم در باره‌ی این مسأله اشکالی دارند که یادآور شویم.

سیدنا الاستاد در کتاب مستند عروه، ج14، ص159 می‌فرماید: در این مورد قاعده تجاوز قابل التزام نیست؛ برای اینکه تجاوز در محل طبق نصی که آمده است و بر اساس فهم فقهاء، هر جزئی از اجزاء نماز که به طور ترتیب شرعی مرتب شده باشد، اگر از یک جزء تجاوز و عبور به عمل بیاید و به جزء دیگری ورود صورت گیرد، جا برای قاعده تجاوز وجود دارد؛ اما برای نیت، یک محلی در داخل خود نماز وجود ندارد که بگوییم از این محل عبور کرد، تا بگوییم محل نیت گذشت و در جزء دیگری وارد شد. سید الحکیم هم همین فرمایش را دارد.

فرمایش این سیدین علمین با دقت عقلی درست دیده می‌شود؛ اما تحقیق این است که آنچه سید در عروه آورده و شهید و علامه حلی هم آن را فرموده اند، درست به نظر می‌رسد که تجاوز از محل در باره‌ی نیت هم قابل التزام است؛ برای این که محل نیت در همان ابتدای نماز است و شهید تصریح می‌کند که اگر بعد از تکبیر شک در نیت به وجود بیاید، جا برای قاعده تجاوز است و به آن شک توجه نمی‌شود؛ لذا جای نیت ابتدا و افتتاح صلاة است؛ هر چند مثل افعال دیگری که اجزاء نماز را تشکیل می‌دهد، نیت یک جایگاه خاصی ندارد؛ ولی محلش همان ابتدا است و فهم فقهاء مثل سید یزدی و علامه حلی و شهید همین است و آنچه که ظاهر به نظر می‌رسد همین خواهد بود.

20 مسألة لا يجوز العدول من صلاة إلى أخرى‌إلا في موارد خاصة أحدها في الصلاتين المرتبتين كالظهرين و العشائين.[3]

سید یزدی می‌فرماید عدول از هر نماز به نماز دیگر جایز نیست که گفته می‌شود «افتتاحها التکبیر و اختتامها التسلیم» نماز یک عملی است که ابتداء آن تکبیر است و انتهای آن تسلیم است و جایی برای خروج و قطع و عدول در کار نیست. این مسأله طبق قاعده و مقتضای نصوص است؛ البته مواردی استثناء شده است که در بدو نظر گفته می‌شود این موارد خلاف قاعده است و سید یزدی در متن ده مورد را ذکر کرده است که در آن عدول جایز است.

نکته‌ی قابل توجه این است که گفته می‌شود متقضای قاعده عدم عدول است و هر کجا که عدول صورت می‌گیرد، خلاف قاعده است و این حرف معروف است و درست هم به نظر می‌رسد؛ اما اگر با دقت بیشتری مسأله را مورد توجه قرار دهیم خواهیم دید جاهایی که عدول صورت می‌گیرد، عناوین و اعمال صلاة از حالت طبیعی خارج است. ما که می‌گوییم عدول جایز نیست، در حالت اختیار و صورت طبیعی عمل است؛ اما اگر یک عواملی باشد و یک دواعی وجود داشته باشد، بر اساس آن دواعی خاص، عدول از یک نماز به نماز دیگر جایز است؛ مثلا کسی مشغول نماز عصر شده، بعد یادش می‌آید که نماز ظهر را نخوانده است.

در حقیقت موارد عدول شانزده مورد می‌شود که برخی از این موارد از لحاظ شرعی وجهی ندارد و قسمتی از این موارد بر اساس نص خاصی ثابت شده است. در هر صورت آنچه را الآن ملتزم می‌شویم این است که موارد عدول بر اساس نص خاص ثابت شده است و اگر نه عدول وجهی ندارد.

کسی که نماز را شروع کند، مقتضای قاعده عبودیت و مولویت و طبیعت عمل این است که باید عمل را از ابتدا تا انتها، به طور کامل به اتمام برساند و آن مواردی که استثناء شده است، موردی و با مستند خاص خودش است که در جلسه آینده ان شاء الله خواهد آمد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo