< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدکاظم مصطفوی

1402/10/20

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/الأذان والإقامة /مسائل جزئی مربوط به اذان و اقامه

 

مسأله شماره 5:

يجوز للمصلي فيها إذا جاز له ترك الإقامة تعمد الاكتفاء بأحدهما‌لكن لو بنى على ترك الأذان فأقام ثمَّ بدا له فعله أعادها بعده‌.[1]

برای مصلی در مواردی که ترک اقامه جایز باشد؛ مثل استعجال، سفر و ... جایز است که تعمدا به یکی از اذان و اقامه اکتفا کند؛ ولی اگر بنا را بر ترک اذان گذاشت و اقامه را انجام داد، پس از آن به ذهنش برسد که اذان را انجام دهد، در این صورت بعد از اذان اقامه را اعاده کند بر اساس ترتیبی که بین اذان و اقامه نصا و اجماعا ثابت است.

6 مسألة لو نام في خلال أحدهما أو جن أو أغمي عليه أو سكر ثمَّ أفاق‌جاز له البناء ما لم تفت الموالاة مراعيا لشرطية الطهارة في الإقامة لكن الأحوط الإعادة فيها‌ ‌مطلقا خصوصا في النوم و كذا لو ارتد عن ملة ثمَّ تاب.[2]

اگر کسی در خلال اذان و اقامه خوابش برد و بعد بیدار شد، بنا را بگذارد بر مقداری که انجام شده و ما بقی را انجام دهد. همین طور است اگر جنون یا بیهوشی یا مستی عارض شود، در این صورت بنا را بگذارد بر مقداری که انجام شده است. خواب و جنون و مستی و بیهوشی مقدار انجام شده را پاک و باطل نمی‌کند و جزء قواطع اذان و اقامه به حساب نمی‌آید؛ البته به شرط این که موالات فوت نشود؛ مثل این که چند ثانیه خوابش برده باشد و اگر فوت شود از ابتدا اذان و اقامه را انجام دهد.

شیخ در مبسوط، ج1، ص43 و محقق حلی در شرایع، ج1، ص76 و 77 این موارد را بیان فرموده اند. بنابراین این حکم را در صورتی که شیخ فرموده باشد، مدرک استحبابش گویا فراهم می‌شود که شیخ بدون این که حکمی را در نص و روایتی دیده باشد اعلام نمی‌کند و در شرایع که آمده باشد، حکم مشهور بین فقهاء است.

اما احوط این است که اقامه اعاده شود مطلقا چه موالات بهم خورده باشد یا محفوظ باشد. دلیلی بر این مطلب نصوصی است که در کتاب وسائل، باب 9 از ابواب اذان و اقامه حدیث شماره یک و هفت آمده است.

حدیث شماره یک صحیحه زراره است: مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ: تُؤَذِّنُ وَ أَنْتَ عَلَى غَيْرِ وُضُوءٍ فِي ثَوْبٍ وَاحِدٍ- قَائِماً أَوْ قَاعِداً وَ أَيْنَمَا تَوَجَّهْتَ- وَ لَكِنْ إِذَا أَقَمْتَ فَعَلَى وُضُوءٍ مُتَهَيِّئاً لِلصَّلَاةِ.[3]

خواب و جنون و سکر که آمد وضو را باطل می‌کند و اقامه باید اعاده شود؛ اعم از این که موالات محفوظ باشد یا بهم خورده باشد.

عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُؤَذِّنِ يُحْدِثُ فِي أَذَانِهِ وَ إِقَامَتِهِ- قَالَ إِنْ كَانَ الْحَدَثُ فِي الْأَذَانِ فَلَا بَأْسَ- وَ إِنْ كَانَ فِي الْإِقَامَةِ فَلْيَتَوَضَّأْ وَ لْيُقِمْ إِقَامَةً.[4]

در اذان طهارت شرط اکید نیست و اگر حدث در اقامه باشد باید وضو گرفت و اقامه گفت. از این روایت استفاده می‌شود که اگر وضو باطل شود، اقامه را اعاده کند.

در روایت شماره 12 باب ده آمده: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ صَالِحِ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ أَبِي هَارُونَ الْمَكْفُوفِ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَا أَبَا هَارُونَ الْإِقَامَةُ مِنَ الصَّلَاةِ- فَإِذَا أَقَمْتَ فَلَا تَتَكَلَّمْ وَ لَا تُؤْمِ بِيَدِكَ.[5]

اقامه جزء نماز است و این عوارض و حالاتی که در روایت گفته شده، قاطع صلاة است و اقامه هم مثل صلاة همان حکم را خواهد داشت.

اشکال در تنزیل ما دو مرحله داریم یکی عموم تنزیل که باید تصریح شود به تساوی تمامی احکام نازل و منزل الیه باشد و دیگری مطلق که اگر تنزیل مطلق باشد در یکی از خواص برجسته تنزیل صورت بگیرد کافی است. در اینجا اقامه حد اقل در طهارت نازل منزله‌ی نماز است، پس اشکال وارد نیست که اقامه تمام احکام صلاة را ندارد برای این که می‌گوییم اقامه در طهارت که وصف بارز است، نازل منزله‌ی صلاة است و این برای ما کافی است.

اگر کسی در وسط اذان یا اقامه مرتد ملی شد و بعد برگشت، ارتداد هم قاطع نیست. هر قاطعی که در نماز آمده باید وجه شرعی و تنصیصی در عقبه‌ی کار وجود داشته باشد و دلیل بر قاطعیت ارتداد ملی نیست و اگر ملی نباشد و مرتد فطری باشد، به طریق اولی حکم همین است.

سیدنا می‌فرماید این مسأله واقعیتی نخواهد داشت؛ برای این که مرتد شدن زمان می‌برد و برگشتن تفکر و زمان می‌خواهد؛ لذا در این بحث صرف وقت زمینه‌ی نداشته باشد.

7 مسألة لو أذن منفردا و أقام‌ثمَّ بدا له الإمامة يستحب له إعادتهما.[6]

اگر کسی به صورت فردا اذان گفت و بعد چند نفری آمد و جماعت برگذار شد، در این صورت مستحب است اعاده اذان و اقامه برای جماعت.

خلافی در این مسأله نیست؛ علاوه بر این که در باب 27 از ابواب اذان و اقامه موثقه عمار، حدیث شماره یک، بر آن دلالت دارد:

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقٍ عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: سُئِلَ عَنِ الرَّجُلِ يُؤَذِّنُ وَ يُقِيمُ لِيُصَلِّيَ وَحْدَهُ- فَيَجِي‌ءُ رَجُلٌ آخَرُ فَيَقُولُ لَهُ نُصَلِّي جَمَاعَةً- هَلْ يَجُوزُ أَنْ يُصَلِّيَا بِذَلِكَ الْأَذَانِ وَ الْإِقَامَةِ- قَالَ لَا وَ لَكِنْ يُؤَذِّنُ وَ يُقِيمُ.[7]

این حدیث تصریح دارد بر این که اگر اذان و اقامه انفرادی گفته شده است و بعد از آن جماعت به وجود بیاید، اذان و اقامه را تکرار کند.

8 مسألة لو أحدث في أثناء الإقامة‌أعادها بعد الطهارة بخلاف الأذان نعم يستحب فيه أيضا الإعادة بعد الطهارة.[8]

اگر کسی در اثناء اذان حدثی از او صادر شد، اقامه را بعد از طهارت اعاده کند بر خلاف اذان تا همانجا که رسیده از آن به بعد ادامه دهد درست است.

این مطلب را شیخ در مبسوط و محقق حلی در معتبر ج2، ص128 آورده اند که اگر کسی حدثی برایش عارض شود، اذان را از همانجا که رسیده ادامه دهد و اما اقامه را بعد از طهارت دوباره از ابتدا انجام دهد. این رتبه بندی از این جهت است که استحباب در اقامه اکید است؛ بلکه گفته شده است که مکلف اذان را می‌تواند بدون طهارت انجام دهد؛ ولی اقامه را نمی‌شود و قول به وجوب در باره‌ی اقامه وجود دارد.

9 مسألة لا يجوز أخذ الأجرة على أذان الصلاة‌و لو أتى به بقصدها بطل و أما أذان الإعلام فقد يقال بجواز أخذها عليه لكنه مشكل نعم لا بأس بالارتزاق من بيت المال.[9]

کسی که اذان را به قصد اجرت اتیان کند اذانش باطل است؛ اما در اذان اعلامی گفته شده است که با اخذ اجرت جایز باشد؛ ولی مشکل است.

علامه حلی در کتاب تذکره، ج3، ص67 می‌فرماید: «يحرم أخذ الأجرة على الأذان[10]

سیدنا الاستاد در مستند ج13، ص350 می‌فرماید: طبق قاعده اجرت بر اذان جایز نیست؛ چون اجرت در عمل نیابی جا دارد؛ اما در مورد اذان، نیابت شرعیت ندارد و از اساس اجرت جا و جواز ندارد.

اما از لحاظ نصوص، باب 38 از ابواب اذان و اقامه، حدیث 1، موثقه سکونی بر این مطلب دلالت دارد:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْبَرْقِيِّ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ: آخِرُ مَا فَارَقْتُ عَلَيْهِ حَبِيبَ قَلْبِي أَنْ قَالَ- يَا عَلِيُّ إِذَا صَلَّيْتَ فَصَلِّ صَلَاةَ أَضْعَفِ مَنْ خَلْفَكَ- وَ لَا تَتَّخِذَنَّ مُؤَذِّناً يَأْخُذُ عَلَى أَذَانِهِ أَجْراً.[11]

پیامبر (ص) در آخرین لحظه عمر فرمود: در نماز رعایت حال اضعف مأمومین را بکن و مؤذنی نگیری که بر اذان خود از شما اجرت بگیرد.

در کتاب جواهر، ج9، ص120 صاحب جواهر می‌فرماید: لاخلاف فیه. سیدنا الاستاد می‌فرماید: بر این مسأله اجماع ادعا شده است.

10 مسألة قد يقال إن اللحن في أذان الإعلام لا يضر‌و هو ممنوع‌.[12]

لحن در اذان ممنوع است و مجزی نیست. منظور از لحن را صاحب جواهر فرموده که مثلا الله اکبر را الله اکبار بگوید یا اسم رسول خدا را که با ضمه است با فتحه بگوید. لحن جایز نیست.

علامه حلی در کتاب تذکره، ج3، ص66 می‌فرماید لحن اصلا جایز نیست و وجه شرعی ندارد، تا جزء اذان شود و اجزاء جا داشته باشد.

فصل 19 ينبغي للمصلي بعد إحراز شرائط صحة الصلاة و رفع موانعها السعي في تحصيل شرائط قبولها و رفع موانعه‌ فإن الصحة و الإجزاء غير القبول فقد يكون العمل صحيحا و لا يعد فاعله تاركا بحيث يستحق العقاب على الترك لكن لا يكون مقبولا للمولى و عمدة شرائط القبول إقبال القلب على العمل فإنه روحه و هو بمنزلة الجسد.[13]

شرایط نماز دو قسم است یکی شرایط صحت و دیگری شرایط قبول. شرایط صحت نماز مثل قرائت درست و انجام درست ارکان است که این شرایط مربوط به صورت نماز است و شرایط قبول باطن نماز است که روح نماز، اقبال قلب و توجه قلبی است. انسان سعی کند که نمازش وصف قبول را داشته باشد و توجه قلب در عمل به دو مورد ضروری است و اگر نباشد خطر جدی در پی دارد؛ یکی در قرائت حمد آیه «ایاک نعبد و ایاک نستعین» که باید از روی قصد صادر شود و بگوید خدایا تورا عبادت می‌کنم و مورد دوم در شهادتین است که انشاء است و متقوم به قصد و اگر قصد نباشد جسدی بدون روح است. پس باید در شهادتین قصد و توجه صورت گیرد، تا انشاء محقق شود.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo