< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدکاظم مصطفوی

1402/10/16

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/الأذان والإقامة /شرط پنجم و ششم اذان و اقامه

 

بحث و تحقیق در باره‌ی شروط اذان و اقامه:

شرط چهارم مولات بود که گفته شد ارتکاز متشرعه و هیئت اتصالیه اذان و اقامه می‌طلبد که باید موالات صورت گیرد و در صورت فصل طویلی که مخل باشد؛ در حدی که عرف تلقی کند اذان از اقامه یا فصول آن دو از هم جدا است، مجزی نخواهد بود.

الخامس الإتيان بهما على الوجه الصحيح بالعربية فلا يجزي ترجمتهما و لا مع تبديل حرف بحرف.[1]

شرط پنجم این است که اذان و اقامه را بر وجه عربی صحیح انجام دهد. منظور از عربی صحیح این است که کلمه را با اعراب درست ادب و نحو ادا کند؛ اما مسأله تجوید و جودت و کمال چیز اضافه بر وجه عربی است. ترجمه‌ی اذان و اقامه به زبان دیگر کفایت نمی‌کند و حتی اگر یک کلمه به کلمه دیگر تبدیل شود کافی نخواهد بود. دلیل اصلی این مطلب این است که اذان و اقامه عبادتند و توقیفیه اند و باید به همان صورتی که از سوی شرع آمده انجام گیرد و غیر از آن صورت، خارج از ماهیت عبادت خواهد بود.

السادس دخول الوقت فلو أتى بهما قبله و لو لا عن عمد لم يجتزأ بهما و إن دخل الوقت في الأثناء نعم لا يبعد جواز تقديم الأذان قبل الفجر للإعلام و إن كان الأحوط إعادته بعده.[2]

شرط ششم این است که اذان و اقامه در داخل وقت باشد و اگر به اذان و اقامه قبل از وقت مبادرت شود، هر چند از روی عمد نباشد به آن اذان و اقامه اکتفا نخواهد شد؛ هر چند وقت در اثنای اذان و اقامه داخل شود باز هم کافی نیست؛ چون شرط اذان و اقامه آن است که در داخل وقت باشد.

بعید نیست جواز مقدم داشتن اذان قبل از طلوع فجر را برای اعلام هر چند که احوط این است که همان اذان قبل از وقت، بعد از وقت اعاده شود.

در باره‌ی اذان در داخل وقت اختلافی وجود ندارد و امر ثابت و مسلم است اجماعا که باید اذان و اقامه بعد از دخول وقت باشد و اما نسبت به اذان قبل از فجر در این باره فقهاء فرموده اند که اذان قبل از فجر ترخیص شده است و جایز است. در این رابطه می‌توان از آراء فقهاء استفاده کرد. شیخ در کتاب نهایه، ص66 می‌فرماید: اذان و اقامه باید در داخل وقت باشد و فقط ترخیص آمده که اذان اعلامی قبل از فجر جایز است. در کتاب خلاف، ج1، ص269 می‌فرماید: اذان قبل از فجر به طور خاص تجویز شده است و بقیه‌ی اذان‌ها باید در وقت باشد. فقط در اذان قبل از فجر رخصت از سوی شرع آمده است. نسبت به اذان ابن ام مکتوم نصی آمده که در ادامه خواهد آمد.

در باره‌ی اذان قبل از فجر محقق حلی می‌فرماید: اذان اعلامی قبل از طلوع فجر استثناءا جایز است و ترخیص شده است. در کتاب معتبر ج2، ص138 می‌فرماید: اذان باید پس از دخول وقت باشد؛ مگر اذان فجر که قبل از آن تجویز شده است. «و في الصبح يجوز قبل وقته عندنا[3] این تعبیر ظاهر در اجماع است.

علامه حلی در کتاب منتهی المطلب، ج4، ص423 می‌فرماید: اذان استثناءا قبل از فجر تجویز شده است در نزد علمای ما که این تعبیر اجماع تلقی می‌شود.

نصوصی که در این باره آمده، در کتاب وسائل، باب 8 از ابواب اذان و اقامه دو دسته اند. دسته‌ی اول اعلام می‌کند اذان و اقامه باید در داخل وقت باشد و دسته‌ی دوم اعلام می‌دارد که در باره‌ی اذان قبل از فجر ترخیص آمده است.

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ عَنْ أَبِي‌عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: لَا تَنْتَظِرْ بِأَذَانِكَ وَ إِقَامَتِكَ- إِلَّا دُخُولَ وَقْتِ الصَّلَاةِ وَ احْدُرْ إِقَامَتَكَ حَدْراً.[4]

اثری از اذان و اقامه وجود ندارد؛ مگر اعلام این مطلب که وقت نماز فرارسیده است. این حدیث دلالت دارد بر این که اذان و اقامه باید در داخل وقت باشد.

حدیث شماره 3، صحیحه حلبی است:

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: كَانَ بِلَالٌ يُؤَذِّنُ لِلنَّبِيِّ ص وَ ابْنُ أُمِّ مَكْتُومٍ- وَ كَانَ أَعْمَى يُؤَذِّنُ بِلَيْلٍ- وَ يُؤَذِّنُ بِلَالٌ حِينَ يَطْلُعُ الْفَجْرُ الْحَدِيثَ.[5]

روایت شماره چهار، موثقه زراره:

وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُوسَى بْنِ بَكْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص‌ قَالَ: هَذَا ابْنُ أُمِّ مَكْتُومٍ وَ هُوَ يُؤَذِّنُ بِلَيْلٍ- فَإِذَا أَذَّنَ بِلَالٌ فَعِنْدَ ذَلِكَ فَأَمْسِكْ يَعْنِي فِي الصَّوْمِ.[6]

این روایت در باره‌ی سحر ماه رمضان آمده است که اگر بلال اذان داد هنوز شب است.

تنافی بین این روایات وجود دارد که یکی می‌گوید فقط در وقت و برخی می‌گوید قبل از وقت بلال اذان می‌گفت. جمع بین این دو دسته از روایات این است که سایر اذان در داخل وقت باشد و یک اذان که در زمان پیامبر (ص) به خاطر تهیئ گفته می‌شد و بیدار باش بود برای بلند شدن برای نماز، قبل از طلوع فجر بوده است.

شاهد و شرح این جمع روایت شماره هفت همین باب است:

حدیث شماره 7:

وَ عَنْهُ عَنِ النَّضْرِ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‌ قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِنَّ لَنَا مُؤَذِّناً يُؤَذِّنُ بِلَيْلٍ فَقَالَ- أَمَا إِنَّ ذَلِكَ يَنْفَعُ الْجِيرَانَ لِقِيَامِهِمْ إِلَى الصَّلَاةِ- وَ أَمَّا السُّنَّةُ فَإِنَّهُ يُنَادَى مَعَ طُلُوعِ الْفَجْرِ- وَ لَا يَكُونُ بَيْنَ الْأَذَانِ وَ الْإِقَامَةِ إِلَّا الرَّكْعَتَانِ.[7]

آن اذان اعلامی که برای خود نماز است بعد از طلوع شمس است و اذان قبل از فجر برای تهیئ است.

السابع الطهارة من الحدث في الإقامة على الأحوط بل لا يخلو عن قوة بخلاف الأذان.[8]

شرط هفتم طهارت از حدث است در اقامه علی الاحوط؛ بلکه خالی از قوت نیست. قوت که داشت اقوا می‌شود. بر خلاف اذان که طهارت در آن شرط نیست.

شرح مسأله: ابتداءا طبق مسلک بحثی ما آراء فقهاء را یادآور شویم و بعد به نصوص مراجعه کنیم و در نهایت فهم نهایی را اعلام کنیم.

آراء فقهاء در باره‌ی اشتراط طهارت:

علامه حلی در کتاب تذکره، ج3، ص67 می‌فرماید: طهارت شرط است در اذان و اقامه اجماعا. پس ایشان تصریح به اجماع دارد.

در کشف اللثام فاضل هندی، ج3، ص367 متن قواعد علامه را شرح می‌دهد و می‌فرماید: «و يستحب كون المؤذّن ... متطهّرا إجماعا»[9] طهارت در اذان و اقامه شرط است اجماعا.

صاحب جواهر در کتاب جواهر الکلام، ج9، ص177 می‌فرماید: نسبت به اشتراط طهارت در اذان و اقامه قول معظم اصحاب بر اشتراط آن است و باید مکلف در حال اذان و اقامه دارای طهارت باشد.

متن عروه فرموده که در خود اذان شرط نیست و در اقامه شرط است. دلیل و مستند اصلی این مسأله در کتاب وسائل، باب 9 از ابواب اذان و اقامه، صحیحه زراره است:

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ: تُؤَذِّنُ وَ أَنْتَ عَلَى غَيْرِ وُضُوءٍ فِي ثَوْبٍ وَاحِدٍ- قَائِماً أَوْ قَاعِداً وَ أَيْنَمَا تَوَجَّهْتَ- وَ لَكِنْ إِذَا أَقَمْتَ فَعَلَى وُضُوءٍ مُتَهَيِّئاً لِلصَّلَاةِ.[10]

حدیث دوم صحیحه حلبی:

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا بَأْسَ أَنْ يُؤَذِّنَ الرَّجُلُ مِنْ غَيْرِ وُضُوءٍ- وَ لَا يُقِيمُ إِلَّا وَ هُوَ عَلَى وُضُوءٍ.[11]

سند صحیح و بیان هم صریح است. در باره‌ی اذان مانعی وجود ندارد که بدون وضو باشد؛ ولی در اقامه با وضو باشد.

حدیث سوم:

وَ عَنْهُ عَنِ النَّضْرِ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا بَأْسَ أَنْ تُؤَذِّنَ وَ أَنْتَ عَلَى غَيْرِ طَهُورٍ- وَ لَا تُقِيمُ إِلَّا وَ أَنْتَ عَلَى وُضُوءٍ.[12]

نهی شده است از اقامه بدون وضو و در باره‌ی اذان گفته شده است که بدون وضو مانعی ندارد.

جمع مختصر و درست: از یک سو اجماع گفته شده بود که علامه و فاضل هندی استاد صاحب جواهر گفته بود. اجماع اعلام کردن این دو نفر قابل اغماض نخواهد بود. و از طرف دیگر نصوص بالا را داریم. جمع بین این دو مستند چه نتیجه می‌دهد؟ سیدنا الاستاد در مستند، ج13، جمعی را اعلام کرده است. جمع به این صورت است که اذان و اقامه هر دو در حال طهارت باید باشد؛ یعنی به صورت حکم استحبابی که مستحب است اذان و اقامه با طهارت باشد. دلیل استحباب اجماع است و خود اذان ذکر الله و عبادت است و تناسب با طهارت دارد. استحباب برای اذان ثابت است؛ اما برای اقامه واجب است که اگر کسی اقدام به اقامه کند واجب است که اقامه با وضو باشد؛ چون نهی آمده بود.

تحقیق هم همین است که در اقامه طهارت واجب و در اذان طهارت مستحب است و این جمع بین اجماع و نصوص است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo