درس خارج فقه استاد سیدکاظم مصطفوی
1402/10/13
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الصلاة/الأذان والإقامة /شرط سوم از شرایط اذان و اقامه
شرط سوم از شروط اذان و اقامه:
الثالث الترتيب بينهما بتقديم الأذان على الإقامة و كذا بين فصول كل منهما فلو قدم الإقامة عمدا أو جهلا أو سهوا أعادها بعد الأذان و كذا لو خالف الترتيب فيما بين فصولهما فإنه يرجع إلى موضع المخالفة و يأتي على الترتيب إلى الآخر و إذا حصل الفصل الطويل المخل بالموالاة يعيد من الأول من غير فرق أيضا بين العمد و غيره.[1]
یکی از شرایط اذان و اقامه رعایت ترتیب است که هم باید بین خود اذان و اقامه به عنوان دو عبادت جدا و هم بین فصول اذان و اقامه ترتیب رعایت شود.
شیخ طائفه در کتاب مبسوط، ج1، ص142 میفرماید: بین اذان و اقامه رعایت ترتیب لازم است. فرمایش ایشان به طور مطلق بیان شده است که گفته ایم در بین فقهاء، کلام شیخ در عداد ادله ذکر میشود؛ چون شیخ الطائفه، شیخ الفقه و شیخ الروایه است.
محقق حلی در کتاب شرایع، ج1، ص75 میفرماید: ترتیب بین اذان و اقامه و فصول آنها شرط صحت اذان و اقامه است.
ایشان در کتاب متعبر، ج1، ص141 میفرماید: ترتیب شرط صحت است؛ برای این که صورت اذان و اقامه متلقات از شرع است. به عبارت دیگر، ایشان میفرماید اذان و اقامه صورت شرعی دارد و صیاغتی از شرع برای آن رسیده و ساختار خاصی دارد که از شرع رسیده است و بر مکلف لازم است که همان صورت شرعی آن را رعایت کند. عمل عبادی تعبدی شرعی، باید به همان صورتی که از شرع رسیده است انجام گیرد و در آن تصرف و تخلفی نشود. آنگاه میفرماید در این رابطه نصوصی داریم به عنوان مستند برای رعایت ترتیب.
صاحب جواهر در کتاب جواهر الکلام ج9، ص89 در شرح فتوای صاحب شرایع میفرماید: ترتیب شرط صحت است به اجماع علماء. اجماع و نصوص در این رابطه در حد بالایی است و نصوص در حد استفاضه است.
سیدنا الاستاد در کتاب مستند عروه، ج13، ص330 میفرماید: اذان و اقامه باید به نحو مرتب صورت گیرد و ترتیب شرط است؛ همان طوری که در متن ما سید یزدی شرط سوم را ترتیب ذکر کرده است که باید رعایت شود. بعد میفرماید: علاوه بر اجماع و ارتکاز متشرعه، نصوصی داریم که در این رابطه مطلب را برای ما به اثبات میرساند.
مرحله اول رعایت ترتیب بین اذان و اقامه و مرحله دوم رعایت ترتیب بین فصول اذان واقامه است که مثلا شهادت به توحید مقدم بر شهادت به نبوت باشد. در مرحله اول میفرماید علاوه بر اجماع و ارتکاز، نصوصی داریم که این مطلب را اعلام میکند؛ از جمله نصوص ذیل:
وسائل، باب 11 از ابواب اذان و اقامه، حدیث شماره 3، صحیحه بزنطی:
وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ يَعْنِي ابْنَ أَبِي نَصْرٍ قَالَ: قَالَ: الْقُعُودُ بَيْنَ الْأَذَانِ وَ الْإِقَامَةِ فِي الصَّلَوَاتِ كُلِّهَا- إِذَا لَمْ يَكُنْ قَبْلَ الْإِقَامَةِ صَلَاةٌ تُصَلِّيهَا.[2]
از این متن استفاده میشود که اول اذان است، بعد اقامه و بین آن دو فاصلهی باشد و اگر کسی بین آن دو نافله میخواند خوب است و اگر نه، لحظاتی بنشیند تا فاصله به وجود بیاید. یک روایت میتواند چند منظوره باشد، یک منظور از این روایت این است که بین اذان و اقامه فاصله باشد و منظور دیگر این است که اذان قبل از اقامه باشد.
روایت دیگر در همین باب، حدیث شماره 5، موثقه عمار است:
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ عَمْرٍو عَنْ مُصَدِّقٍ عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَنْسَى أَنْ يَفْصِلَ- بَيْنَ الْأَذَانِ وَ الْإِقَامَةِ بِشَيْءٍ- حَتَّى أَخَذَ فِي الصَّلَاةِ أَوْ أَقَامَ لِلصَّلَاةِ- قَالَ لَيْسَ عَلَيْهِ شَيْءٌ وَ لَيْسَ لَهُ أَنْ يَدَعَ ذَلِكَ عَمْداً- سُئِلَ مَا الَّذِي يُجْزِي مِنَ التَّسْبِيحِ- بَيْنَ الْأَذَانِ وَ الْإِقَامَةِ قَالَ يَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ.[3]
در این روایت سؤال شده که اگر کسی فراموش کرد که بین اذان و اقامه فاصله را رعایت کند و به نماز شروع کرد یا بعد از اذان بلا فاصله اقامه گفت، حکمش چیست؟ در جواب فرموده چیزی بر او نیست و عمدا این کار را نکند.
صاحب جواهر در همان منبع بالا، ج9، ص92 فاصله بین اذان و اقامه را میفرماید لازم است اجماعا.
مرحله بعدی طبق تنسیق سیدنا الاستاد مرحله رعایت ترتیب بین فصول اذان و اقامه است. در این رابطه هم استدلال ما تقریبا مشابه است. گفتیم مطلب مورد اجماع است و علاوه بر آن ارتکاز هم وجود دارد و علاوه بر ارتکاز و اجماع، نصوصی هم در این رابطه داریم که دلالت دارند بر رعایت ترتیب بین فصول اذان و اقامه:
وسائل، باب 33 از ابواب اذان و اقامه، حدیث اول، صحیحه زراره:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ سَهَا فِي الْأَذَانِ فَقَدَّمَ أَوْ أَخَّرَ أَعَادَ - عَلَى الْأَوَّلِ الَّذِي أَخَّرَهُ حَتَّى يَمْضِيَ عَلَى آخِرِهِ.[4]
صاحب جواهر و محقق حلی به این حدیث در جهت اثبات ترتیب بین فصول اذان و اقامه استناد کرده اند.
این حدیث میفرماید کسی که در اذان بین فصول تقدیم و تأخیر کرده باشد، اعاده نماید؛ مثلا قبل از شهادت اولی، شهادت ثانیه گفته است، در این صورت برگردد شهادت اولی را انجام دهد، بعد شهادت دوم را بگوید تا این که اذان را به آخر برساند.
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقٍ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع أَوْ سَمِعْتُهُ يَقُولُ إِنْ نَسِيَ الرَّجُلُ- حَرْفاً مِنَ الْأَذَانِ حَتَّى يَأْخُذَ فِي الْإِقَامَةِ- فَلْيَمْضِ فِي الْإِقَامَةِ فَلَيْسَ عَلَيْهِ شَيْءٌ- فَإِنْ نَسِيَ حَرْفاً مِنَ الْإِقَامَةِ عَادَ إِلَى الْحَرْفِ الَّذِي نَسِيَهُ- ثُمَّ يَقُولُ مِنْ ذَلِكَ الْمَوْضِعِ إِلَى آخِرِ الْإِقَامَةِ الْحَدِيثَ.[5]
اگر کسی در اذان یک حرف یا فصلی را فراموش کند و در اقامه داخل شود، از محل تجاوز شده است و بر اساس قاعده تجاوز جایی برای برگشتن وجود ندارد و چیزی بر او نیست و اگر از اقامه فراموش کند، برگردد آن را انجام دهد و از آن موضعی که نسیان کرده بود تا آخر اقامه فصول را انجام دهد.
محقق حلی و برخی از فقهاء به مرسل شیخ صدوق هم استناد کرده اند که روایت سوم همین باب است:
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع تَابِعْ بَيْنَ الْوُضُوءِ إِلَى أَنْ قَالَ- وَ كَذَلِكَ فِي الْأَذَانِ وَ الْإِقَامَةِ- فَابْدَأْ بِالْأَوَّلِ فَالْأَوَّلِ فَإِنْ قُلْتَ حَيَّ عَلَى الصَّلَاةِ- قَبْلَ الشَّهَادَتَيْنِ تَشَهَّدْتَ ثُمَّ قُلْتَ حَيَّ عَلَى الصَّلَاةِ.[6]
اگر شیخ صدوق «قال» بگوید معلوم میشود که برای خودش ثابت شده است که امام باقر (ع) این مطلب را بیان فرموده است.
روایت میفرماید افعال وضو را پشت سر هم انجام بده و در اذان و اقامه هم پشت سر هم فصول را انجام بده. اگر «حی علی الصلاة» را قبل از شهادت گفتی، برگرد شهادت را بگو و «بعد حی علی الصلاة» را بگو.
در کتاب وسائل، باب باب 33 از ابواب خلل واقع در صلاة، حدیث 1، صحیحه زراره که در بارهی شک در اجزاء و افعال صلاة و مستند قاعده تجاوز است، دلالت دارد بر این که بین فصول اذان و اقامه باید ترتیب رعایت شود.
در نتیجه با توجه به نصوص، ارتکاز و اجماع، به این نتیجه رسیدیم که رعایت ترتیب بین اذان و اقامه و فصول آن، واجب است.
شرط چهارم:
الرابع الموالاة بين الفصول من كل منهما على وجه تكون صورتهما محفوظة بحسب عرف المتشرعة و كذا بين الأذان و الإقامة و بينهما و بين الصلاة فالفصل الطويل المخل بحسب عرف المتشرعة بينهما أو بينهما و بين الصلاة مبطل.[7]
شرط دیگر موالات است. صاحب جواهر در همان منبع بالا میفرماید مقتضای اصل (عدم شرعیت فصول منفک و جدا از هم) توالی است و در صورت عدم توالی، اصل عدم شرعیت است. دلیل دیگر تأسی به سیره متشرعه است؛ برای این که توالی و موالات در بین فصول اذان و اقامه و بین خود اذان و اقامه وجود داشته است و از نصوص هم به عنوان دلالت التزامیه مستفاد است. برای موالات از سوی شرع اندازهی آن تعیین نشده است؛ بنابراین چیزی که از سوی شرع تعیین نشده باشد، تا چه حدی باید باشد؟ ملاک عرف است و باید موالات عرفیه رعایت شود و فصل طولانی که در عرف فاصله به حساب آید، مخل و مبطل است.