< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدکاظم مصطفوی

1402/09/14

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/الأذان والإقامة /بحث و تحقیق در باره‌ی اذان و اقامه

 

بحث و تحقیق در باره‌ی اذان و اقامه:

سید طباطبائی فرمودند اذان بر دو قسم است: یکی اذان اعلامی و دیگری اذان صلاة که در ابتدا فضیلت هر دو اذان بیان شد. در باره‌ی خصوصیت و فرق این دو اذان، سید یزدی مطلبی دارند به شرح ذیل:

و يشترط في أذان الصلاة كالإقامة قصد القربة بخلاف أذان الإعلام فإنه لا يعتبر فيه و يعتبر أن يكون أول الوقت و أما أذان الصلاة فمتصل بها و إن كان في آخر الوقت.[1]

دو فرق بین این دو اذان اعلام شده است:

فرق اول این است که می‌فرماید در اذان صلاة مثل اقامه‌ی آن، قصد قربت شرط است چون اذان و اقامه نماز متصل به عبادت و مقدمه‌ی ورودی عبادت و در حقیقت جزء عبادت به حساب می‌آید. قطعا اذان و اقامه نماز از عبادات اند. عبادت متقوم به قصد قربت است؛ بنابراین این حکم و این خصوصیت طبق قاعده است و دلیلی هم لازم نداریم؛ اما آن ادله‌ی که به عنوان شرط قصد قربت در مطلق عبادات آمده، به آن هم نیاز نداریم؛ برای این که در فقه اشتراط قصد قربت یک ضرورت تلقی می‌شود. اما در اذان اعلامی قصد قربت شرط نیست. قصد قربت در آن جا دارد، ولی شرط نیست.

اشکال شده است که اذان اعلامی هم عبادت است و عبادت متقوم به قصد قربت است.

در جواب گفته می‌شود که اذان اعلامی خبر از دخول وقت می‌دهد و برای اعلام وقت است و حقیقتش یک اعلام است و در خود اعلام نه قصد قربتی شرط شده است و نه طهارت؛ لذا برای اذان اعلامی در فقه قصد قربت به ثبت نرسیده است؛ اما اگر کسی قصد قربت کند، درست و به جا است و به تعبیر شیخ صدرا هر عملی معقول و متعارف و مباحی را انسان می‌تواند با قصد قربت انجام دهد و قصد قربت؛ یعنی اضافه نمودن به سوی خدا. البته از آنجایی که شائبه‌ی عبادت یا لون عبادت در اذان اعلامی دیده می‌شود، احوط استحبابی این است که در اذان اعلامی هم قصد قربت و طهارت رعایت شود.

فرق دوم بین این دو اذان این است که اذان اعلامی موقت به وقت خاص است و آن اول وقت است؛ اما اذان صلاة موقت به وقت خاص نیست. اذان اعلامی باید در اول وقت باشد تا نماز گزاران را برای رسیدن وقت صلاة آگاه کند؛ چون اعلام وقت است، طبیعتا باید در اول وقت انجام شود و اذان صلاة همراه نماز است و هر موقعی که مصلی بخواهد نماز بخواند، اذان و اقامه همراه آن است و تابع اتیان نماز است و از اول وقت تا آخر وقت است. این دو فرق از فرق هایی است که بین اصحاب در آن خلافی نیست. این دو فرق مقتضای طبیعت دو اذان و از امور اتفاقی است.

بیان فصول اذان:

و فصول الأذان ثمانية عشر الله أكبر أربع مرات و أشهد أن لا إله إلا الله و أشهد أن محمدا رسول الله و حي على الصلاة و حي على الفلاح و حي على خير العمل و الله أكبر و لا إله إلا الله كل واحد مرتان و فصول الإقامة سبعة عشر الله أكبر في أولها مرتان و يزيد بعد حي على خير العمل قد قامت الصلاة مرتين و ينقص من لا إله إلا الله في آخرها مرة و يستحب الصلاة على محمد و آله عند ذكر اسمه و أما الشهادة لعلي ع بالولاية و إمرة المؤمنين فليست جزء منهما.[2]

این هیجده فصل برای اذان مورد اجماع اصحاب است؛ چنانکه علامه حلی در کتاب تذکره، ج3، باب اذان و اقامه، ص37 به بعد می‌فرماید: «وعدد فصول الأذان ثمانية عشر فصلا عند علمائنا.»[3]

سیدنا الاستاد در کتاب مستند، ج13، ص154 می‌فرماید: این فصول مورد اجماع است و اجماع متعددی در باره‌ی این مسأله اعلام شده است.

اما مستند اصلی ما نصوصی است که در کتاب وسائل، باب 19 از ابواب اذان و اقامه، آمده است:

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ يُونُسَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ إِسْمَاعِيلَ الْجُعْفِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ الْأَذَانُ وَ الْإِقَامَةُ خَمْسَةٌ وَ ثَلَاثُونَ حَرْفاً- فَعَدَّ ذَلِكَ بِيَدِهِ وَاحِداً وَاحِداً- الْأَذَانَ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ حَرْفاً- وَ الْإِقَامَةَ سَبْعَةَ عَشَرَ حَرْفاً.[4]

این روایت معتبر است. متن و دلالت آن واضح است.

روایت دوم صحیح زراره است:

«يَا زُرَارَةُ تَفْتَتِحُ الْأَذَانَ بِأَرْبَعِ تَكْبِيرَاتٍ- وَ تَخْتِمُهُ بِتَكْبِيرَتَيْنِ وَ تَهْلِيلَتَيْنِ.»[5]

دلالت این روایت هم بر مطلوب کامل است.

حدیث 6، موثقه اسحاق بن عمار از معلی بن خنیس که معلی معتبر است و سیدنا الاستاد در آخر بحث او را معتبر اعلام می‌کند:

وَ عَنْهُ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنِ الْمُعَلَّى بْنِ خُنَيْسٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يُؤَذِّنُ فَقَالَ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ- أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ- أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ- أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ- أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ- حَيَّ عَلَى الصَّلَاةِ حَيَّ عَلَى الصَّلَاةِ- حَيَّ عَلَى الْفَلَاحِ حَيَّ عَلَى الْفَلَاحِ- حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ- اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ- لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ.[6]

سیدنا الاستاد دو روایت دیگری را یادآور می‌شود که در آن یک مقدار اختلافی وجود دارد با این متن مورد وفاق اصحاب و مستند به نصوص. آن دو روایت روایت 4 و 5 همین باب است که هر دو صحیحه اند:

«الْأَذَانُ مَثْنَى مَثْنَى وَ الْإِقَامَةُ مَثْنَى مَثْنَى.»[7]

این روایت با روایات قبلی تعارض ظاهری دارد که در نصوص قبلی چهار تکبیر گفته شده بود و در این روایت دو تکبیر گفته است. سیدنا الاستاد می‌فرماید: جمع عرفی این است که دو تکبیر اضافی در اذان را حمل بر مراتب مستحب کنیم. اگر یک عمل مستحب در نصوص اقل و اکثر داشت، حمل بر مراتب می‌شود.

تحقیق این است که در مورد دو تا نصی که ظاهرا تنافی دارند با آن نصوصی که اذان را هیجده فصل اعلام می‌کنند، در این نصوص فقط مثنی مثنی آمده و ظهور در دو تکبیر دارد ولی نصوص قبلی تصریح در چهار تکیر دارد، پس در تعارض نص و ظاهر، نص مقدم است.

وَ عَنْهُ عَنِ النَّضْرِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْأَذَانِ- فَقَالَ تَقُولُ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ- أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ- أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ- أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ- أَشْهَدُ‌.[8]

یک وجه جمع این است که در روایت اذان حمل بر اقامه می‌شود؛ چون در اصطلاح فقهی و روایی، حمل اذان بر اقامه و بر عکس وجود دارد.

وجه جمع دیگر این است که روایات بیانگر چهار تکبیر مستفیضه اند و بر این خبر واحد مقدم اند.

وجه جمع سوم این است که گفته می‌شود این دو روایت معرض عنها است و روایات بیانگر چهار تکبیر معمول بها است، پس روایات معمول بها مقدم بر روایات معرض عنها است.

نکته‌ی اصلی اصل تشریع اذان است که هر عبادتی از سوی شارع جعل می‌شود و خود انسان نمی‌تواند عبادتی را جعل کند. اگر یک مطلبی از سنخ احکام وضعیه و امضاء شده باشد، جزء معاملات است و جزء عبادات نیست؛ زیرا عبادات از اول تا آخر نیاز به جعل شرعی دارد. بنابراین ما در جعل این اذان مراجعه می‌کنیم به کتاب وسائل، باب یک از ابواب اذان و اقامه، حدیث 1 و 2:

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ وَ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَمَّا أُسْرِيَ بِرَسُولِ اللَّهِ ص إِلَى السَّمَاءِ- فَبَلَغَ الْبَيْتَ الْمَعْمُورَ وَ حَضَرَتِ الصَّلَاةُ- فَأَذَّنَ جَبْرَئِيلُ ع وَ أَقَامَ فَتَقَدَّمَ رَسُولُ اللَّهِ ص- وَ صَفَّ الْمَلَائِكَةُ وَ النَّبِيُّونَ خَلْفَ مُحَمَّدٍ ص.[9]

اذان و اقامه جعل شرعی دارد و جبرئیل آن را اعلام کرده است؛ چنانکه در روایت ذیل آمده:

وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَمَّا هَبَطَ جَبْرَئِيلُ ع بِالْأَذَانِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص- كَانَ رَأْسُهُ فِي حَجْرِ عَلِيٍّ ع فَأَذَّنَ جَبْرَئِيلُ وَ أَقَامَ- فَلَمَّا انْتَبَهَ رَسُولُ اللَّهِ ص‌ قَالَ يَا عَلِيُّ- سَمِعْتَ قَالَ نَعَمْ قَالَ حَفِظْتَ قَالَ نَعَمْ- قَالَ ادْعُ بِلَالًا فَعَلِّمْهُ- فَدَعَا عَلِيٌّ ع بِلَالًا فَعَلَّمَهُ.[10]

پس مصدر شرعیت و مصدر تشریع اذان، وحی الهی است که به پیامبر (ص) رسیده است و با سند معتبر به ما رسیده است و قبل از آن که این اذان اعلام شود، اذان توسط جبرئیل در معراج گفته شده است.

فرقی که بین شیعه و سنی وجود دارد، این است که شیعه می‌گوید اذان به وسیله‌ی وحی آمده و سند حدیث معتبر است و اصحاب اتفاق دارند بر این که تمام عبادات باید از سوی شارع بیاید. اما ابناء عامه بالاتفاق می‌گویند اذان به توسط خواب یک فردی به نام عبد الله بن زید اعلام شده است که او این اذان را در خواب دیده، بعد برای پیامبر (ص) نقل کرده است و حضرت فرموده ناقوس را کنار بگذارید و به جای آن این اذان را بگویید، سند آن در سنن ابی داود ج1، ص145 آمده است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo