درس خارج فقه استاد سیدکاظم مصطفوی
1402/09/04
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الصلاة/الأذان والإقامة /اذان و اقامه
الحادي عشر يكره تعلية جدران المساجد و رفع المنارة عن السطح.و نقشها بالصور غير ذوات الأرواح و أن يجعل لجدرانها شرفا و أن يجعل لها محاريب داخلة.[1]
مکروه است که دیوارهای مسجد بلند باشد و مناره اش هم از سطح مسجد بلندتر باشد. هم چنین مکروه است که نقش صورت غیر ذوات الارواح در آن باشد و صورت ذات الارواح جایز نیست. مکروه است کنگره قراردادن دیوراها و قراردادن محرابها را داخل دیوار.
الثاني عشر يكره استطراق المساجدإلا أن يصلي فيها ركعتين و ...[2]
مکروه است که از مسجد بدون خاندن نماز تحیت عبور کند. در کتاب وسائل، ابواب احکام مساجد، نصوصی در بارهی این مستحبات آمده است؛ حتی اگر نصی نباشد، رجحان عمل محرز است و استحباب عمل بر آن اساس آن ثابت است.
2 مسألة [صلاة المرأة في بيتها أفضل من صلاتها في المسجد]صلاة المرأة في بيتها أفضل من صلاتها في المسجد.[3]
مستند این حکم هم در همان ابواب احکام مساجد از کتاب وسائل آمده است.
3 مسألة الأفضل للرجال إتيان النوافل في المنازلو الفرائض في المساجد.[4]
افضل این است که مردها نماز نافله را در منزل خودش بخواند و فرائض را در مساجد. امام خمینی بر آن اشکال کرده و میفرماید: اطلاق این قول قابل التزام نیست که خواندن نافله در منزل مطلقا افضل باشد؛ بلکه اگر نوافل شبههی ریا پیدا کند یا وسوسهی در ذهن ایجاد کند، نوافل را در خانه اتیان کند؛ اما اگر کسی است که از لحاظ معرفتی به جایی رسیده که بداند نماز برای خداست و خوب و بد گفتن مردم در او اثری ایجاد نمیکند، میتواند نوافل را هم در مسجد بخواند و اگر خطرات نفسانی وجود داشته باشد، نوافل را در خانه بخواند.
بحث مکان مصلی به اتمام رسید و رسیدیم به بحث اذان و اقامه که بحث خوبی است و نسبت به شهادت ثالثه تحقیقات جدیدی ارائه خواهد شد.
فصل 16 في الأذان و الإقامةلا إشكال في تأكد رجحانهما في الفرائض اليومية أداء و قضاء جماعة و فرادى حضرا و سفرا للرجال و النساء و ذهب بعض العلماء إلى وجوبهما و خصه بعضهم بصلاة المغرب و الصبح و بعضهم بصلاة الجماعة و جعلهما شرطا في صحتها و بعضهم جعلهما شرطا في حصول ثواب الجماعة و الأقوى استحباب الأذان مطلقا و الأحوط عدم ترك الإقامة للرجال في غير موارد السقوط و غير حال الاستعجال و السفر و ضيق الوقت و هما مختصان بالفرائض اليومية.[5]
رجحان اذان و اقامه برای مرد و زن فرق نمیکند. برخی از علما گفته اذان و اقامه واجب است. منظور از این بعض سید مرتضی است که در رسائل المرتضی، ج3، ص29 این مطلب را بیان فرموده است. برخی مثل ابن عقیل وجوب را اختصاص داده به نماز صبح و مغرب و عشاء. ابن جنید در نماز جماعت قائل به وجوب شده است. قول ابن عقیل در کتاب تذکره، ج3، ص76 آمده است. قول ابن جنید در کتاب مختلف، ج2، ص135 آمده است. اکثریت قریب به اتفاق بر این اند که ثواب جماعت متوقف بر اذان و اقامه است. اقوا استحباب اذان است مطلقا و احوط هم عدم ترک اقامه است. احوط در متن عروه، در برابر فتوا نیامده است، پس احوط لزومی است و شبیه فتوا میشود که اقامه لزوما در نماز اقامه شود در غیر موارد ضرورت؛ مثل ضیق وقت و اضطرار.
در این رابطه آنچه قابل بحث است این است که استحباب اذان و اقامه مشهور است؛ اما وجوب آن دو در نماز جماعت مورد فتوای شیخان است؛ علاوه بر آن، برخی مثل ابن براج و دیگران نیز این نظر را دارند. شیخ مفید در کتاب مقنعه، ص 97 وجوب اذان و قامه را در نماز جماعت اعلام کرده است. شیخ طوسی در کتاب نهایه، ص64 وجوب اذان و اقامه را در جماعت اعلام میکند. اما فتوای متن بر استحباب است مطلقا. بنابراین باید ابتداء مستند استحباب را یادآور شویم، بعد مستند وجوب آن را در جماعت بیان کینم.
کتاب وسائل، باب 4 از ابواب اذان و اقامه، صحیحه حلبی:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ يَحْيَى الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا أَذَّنْتَ فِي أَرْضِ فَلَاةٍ وَ أَقَمْتَ- صَلَّى خَلْفَكَ صَفَّانِ مِنَ الْمَلَائِكَةِ- وَ إِنْ أَقَمْتَ وَ لَمْ تُؤَذِّنْ- صَلَّى خَلْفَكَ صَفٌّ وَاحِدٌ.[6]
اگر برای نماز اذان و اقامه بگویید، دو صف از ملائکه با شما در نماز همراه میشوند و اگر اذان نگویید و فقط به اقامه اکتفا کنید، پشت سر شما یک صف از ملائکه با شما همراهی میکنند. نحوه استفاده استحباب این گونه است که اگر اذان واجب باشد و مکلف آن را ترک کند، نماز ناقص و فاسد میشود و ملائکه به نماز فاسد اقتدا و همراهی نمیکنند.
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا أَذَّنْتَ وَ أَقَمْتَ صَلَّى خَلْفَكَ صَفَّانِ مِنَ الْمَلَائِكَةِ- وَ إِذَا أَقَمْتَ صَلَّى خَلْفَكَ صَفٌّ مِنَ الْمَلَائِكَةِ.[7]
مضمون و دلالت این روایت؛ مثل روایت قبل است و مطلب تا اینجا درست است که از این روایات دلالت بر استحباب استفاده میشود.
در باب 29 صحیحه عبید بن زراره:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِيرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عُبَيْدِ بْنِ زُرَارَةَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ رَجُلٍ نَسِيَ الْأَذَانَ وَ الْإِقَامَةَ- حَتَّى دَخَلَ فِي الصَّلَاةِ قَالَ فَلْيَمْضِ فِي صَلَاتِهِ- فَإِنَّمَا الْأَذَانُ سُنَّةٌ.[8]
اگر کسی اذان و اقامه را فراموش کند، به نماز خود ادامه دهد؛ زیرا اذان سنت است نه فریضه.
تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که متن استحباب اعلام کرده و از نصوص هم استفاده میشود.
اما رأی بر وجوب اذان و اقامه در نماز جماعت که در این رابطه روایاتی مورد استناد قرار گرفته است:
باب 7 از ابواب اذان و اقامه:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ أَ يُجْزِئُ أَذَانٌ وَاحِدٌ قَالَ- إِنْ صَلَّيْتَ جَمَاعَةً لَمْ يُجْزِ إِلَّا أَذَانٌ وَ إِقَامَةٌ- وَ إِنْ كُنْتَ وَحْدَكَ تُبَادِرُ أَمْراً تَخَافُ أَنْ يَفُوتَكَ- يُجْزِئُكَ إِقَامَةٌ إِلَّا الْفَجْرَ وَ الْمَغْرِبَ الْحَدِيثَ.[9]
این حدیث با آن عبارتی که گفته «ان صلیت جماعة لم یجزء» دلالت دارد بر این که صلاة در جماعت بدون اذان و اقامه کافی نیست و اتیان اذان و اقامه در نماز جماعت لازم است.
باب 27، حدیث 1:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقٍ عَنْ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: سُئِلَ عَنِ الرَّجُلِ يُؤَذِّنُ وَ يُقِيمُ لِيُصَلِّيَ وَحْدَهُ- فَيَجِيءُ رَجُلٌ آخَرُ فَيَقُولُ لَهُ نُصَلِّي جَمَاعَةً- هَلْ يَجُوزُ أَنْ يُصَلِّيَا بِذَلِكَ الْأَذَانِ وَ الْإِقَامَةِ- قَالَ لَا وَ لَكِنْ يُؤَذِّنُ وَ يُقِيمُ.[10]
سؤال شد که کسی میخواهد نماز فرادا بخواند و اذان و اقامه را بخواند، بعد فردی بیاید و بگوید نماز را به جماعت بخوانیم، آیا آن اذان و اقامه خوانده شده کافی است؟ امام (ع) فرمود نه باید از نو اذان و اقامه بگوید.
باب 5، حدیث4:
وَ عَنْهُ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: يُجْزِيكَ إِذَا خَلَوْتَ فِي بَيْتِكَ- إِقَامَةٌ وَاحِدَةٌ بِغَيْرِ أَذَانٍ.[11]
سیدنا الاستاد در کتاب مستند عروه، میفرماید: از این سه تا نص که روایت اول روایت ابی بصیر است و در سند آن بطائنی آمده، سند اعتبار ندارد. حدیث دوم هم قابل التزام نباشد؛ چون تکرار اذان و اقامه محل فتوا نیست. حدیث سوم صحیحه عبد الله بن سنان است و سندش درست است و دلالتش هم تا حدودی قابل التزام است. از مفهوم آن استفاده میشود که اگر به جماعت نماز را اتیان کند، باید اذان گفته شود. این روایت ممکن است دلالتی داشته باشد بر انجام اذان الزاما. سیدنا الاستاد میفرماید این روایت که تا حدودی قابل استناد است سندش درست است و روایت صحیح است؛ اما دلالت آن کامل نیست؛ برای این که در این حدیث آمده است إجزاء در صورتی است که در حالت جماعت اذان گفته شود، این مجزی بودن محتمل الامرین است که طبق یک احتمال ممکن است مفادش وجوب باشد و طبق احتمال دیگر ممکن است استحباب باشد و ظهور در وجوب نداشته باشد. شاید مراد این باشد که برای انجام استحباب در جماعت اذان گفته شود. بنابراین در صورتی که مدلول محتمل الامرین بود، از ظهور میافتد. علاوه بر این که دو حدیث دیگری داریم که آن دو حدیث دلالت دارند بر این که اذان در جماعت واجب نیست.
باب 5 از ابوب اذان و اقامه، حدیث 8 و 10:
وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ زِيَادٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا كَانَ الْقَوْمُ لَا يَنْتَظِرُونَ أَحَداً- اكْتَفَوْا بِإِقَامَةٍ وَاحِدَةٍ.[12]
سند این حدیث موثق است. قاعده در مورد بنی فضال این است که «خذوا ما رووا، و ذروا ما رأوا».[13] میفرماید از این روایت استفاده میشود که اذان در جماعت واجب نیست، به این صورت که اگر قوم منتظر کسی نباشد اکتفا کنند به اقامه تنها و با یک اقامه هم میشود نماز جماعت را اتیان کرد.
دلالت هر چند صریح نیست ولی میتوان گفت استفاده از آن بعید نیست.
عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ أَحْمَدَ وَ عَبْدِ اللَّهِ ابْنَيْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع قُلْتُ تَحْضُرُ الصَّلَاةُ- وَ نَحْنُ مُجْتَمِعُونَ فِي مَكَانٍ وَاحِدٍ- أَ تُجْزِينَا إِقَامَةٌ بِغَيْرِ أَذَانٍ قَالَ نَعَمْ.[14]
ما در جایی بودیم که وقت نماز فرارسید و ما جمع بودیم، آیا اقامه در همان نماز بدون اذان کافی است؟ فرمود بله، آن اقامه کافی است. سیدنا فرموده اند که این روایت هم دلالت دارد بر این که در نماز جماعت، اقامه تنها کافی است.
بیان سیدنا متین و دقیق است؛ ولی فهم قاصر بنده این است که از این حدیث هم ظهور در جواز نماز جماعت بدون اذان دیده نمیشود، ممکن است کیفیت سؤال این باشد که وارد شدیم اذان را گفته بودند و ما آن را نشینیدیم و اقامه تنها را گفت، ممکن است این احتمال باشد. بر اساس شرح سیدنا ممکن است اذان و اقامه در نماز جماعت واجب نباشد؛ اما در آن نصوصی که قبلا دیدیم، تحقیق این است که از نص سوم با تأیید نص اول و دوم، حد اقل دلالت بر اتیان اذان و اقامه در نماز جماعت استفاده میشود. حدیث سوم را که سیدنا فرموده متحمل الامرین است، احتمال استحباب در خود اذان وا قامه امر جدایی است و إجزاء مربوط به نماز است و تردید بین وجوب و استحباب در کار نیست، از این دو روایت به نحو صریح عدم وجوب استفاده نمیشود؛ بنابراین علاوه بر آن سه روایت که حد اقل استفاده کردیم و آن انجام اذان و اقامه در نماز بود، علاوه بر آن، اذان و اقامه علی التحقیق مورد سیرهی متشرعه است و جایی که نماز جماعت در حال اختیار بدور از خوف و اضطرار اقامه شده باشد در شرع بدون اذان و اقامه وجود نداشته است؛ بنابراین وجوب آن با این که شیخان و عدهی از فقهاء آن را اعلام میکنند، حد اقل احوط لزومی این است که در صلاة جماعت ملتزم به اذان و اقامه باشیم که مقتضای احتیاط در دین هم همین است.