درس خارج فقه استاد سیدکاظم مصطفوی
1402/09/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الصلاة/أحكام المسجد /احکام مسجد
مسأله شماره یک:
1 مسألة يجوز أن يتخذ الكنيف و نحوه من الأمكنة التي عليها البول و العذرة و نحوهما مسجدا بأن يطم و يلقى عليها التراب النظيف و لا تضر نجاسة الباطن في هذه الصورة و إن كان لا يجوز تنجيسه في سائر المقامات لكن الأحوط إزالة النجاسة أولا أو جعل المسجد خصوص المقدار الطاهر من الظاهر.[1]
اگر یک جایی آلوده باشد؛ مثلا محل بول و غایط باشد یا نجاست دیگر، میشود آن را با خاک پاک پوشاند و روی آن مسجد درست کرد و نجاستی که در باطن آن محل و زیر خاک باقی میماند ضرری ندارد؛ برای این که ظاهر آن برای مسجد کفایت میکند. این مورد گویا استثناء است. در جای دیگر؛ مثل مسجد عامر یا مشاهد مشرفه که زیر آن را حفر کنند و جای دستشویی قرار دهند، جایز نیست. اینجا که دستشویی بوده و محل نجاست، روی آن خاک ریخته شود و روی آن مسجد ساخته شود، اشکالی ندارد. این مطلب درست است روایة و درایة؛ اما روایة در کتاب وسائل، باب یازده از ابواب احکام مساجد، صحیحه حلبی چنین است:
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِيٍّ الْحَلَبِيِّ فِي حَدِيثٍ أَنَّهُ قَالَ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَيَصْلُحُ الْمَكَانُ الَّذِي كَانَ حَشّاً - زَمَاناً أَنْ يُنَظَّفَ وَ يُتَّخَذَ مَسْجِداً فَقَالَ نَعَمْ- إِذَا أُلْقِيَ عَلَيْهِ مِنَ التُّرَابِ مَا يُوَارِيهِ- فَإِنَّ ذَلِكَ يُنَظِّفُهُ وَ يُطَهِّرُهُ.[2]
مکانی که نجاست است اگر روی آن خاک ریخته شود، میشود روی آن خاک مسجد ساخت؟ امام (ع) فرمود بله. این مقدار خاک فضا را نظیف و طاهر میکند.
این حدیث در صحیحه عبدالله بن سنان در حدیث شماره چهار هم آمده است:
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ (عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ) عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ فِي حَدِيثٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمَكَانِ يَكُونُ- حَشّاً زَمَاناً فَيُنَظَّفُ وَ يُتَّخَذُ مَسْجِداً- فَقَالَ أَلْقِ عَلَيْهِ مِنَ التُّرَابِ حَتَّى يَتَوَارَى- فَإِنَّ ذَلِكَ يُطَهِّرُهُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ.[3]
حدیث شماره پنج و هفت این باب نیز به همین مضمون آمده است و این باب که در مجموع هشت روایت دارد، در بارهی این مسأله است و نصوص این مسأله در حد استفاضه است.
اما درایة این است که ساخت مسجد در صورتی که اصل کف مسجد طاهر باشد، کافی است و دلیلی نداریم که طبقه پایین هم پاک باشد.
سید یزدی که استثناء فرموده، گویا نظرش این است که یک مسجدی که آباد است، اگر کسی زیر آن را حفر کند و دست شویی قرار دهد درست نخواهد بود، این عدم جواز به خاطر تنجیس مسجد نیست؛ بلکه شاید از باب حرمت هتک مسجد باشد.
سیدنا الاستاد میفرماید دلیلی بر طهارت مازاد بر کف مسجد در دست رس ما نیست و نجاست طبقات پایین ضرری ندارد.
سید یزدی میفرماید: احوط ازالهی نجاست است اولا که خود نجاسات را ازاله کنند و بعد خاک طاهر بریزند و مسجد درست کنند یا آن مقداری از آن محل که پاک است و آلوده نیست را مسجد درست کنند.
این احوط استحبابی جا دارد؛ چون این عملیات رجحانش مشخص است و امر راجح میتواند دلیلی بر آن باشد.
الرابع لا يجوز إخراج الحصى منه و إن فعل رده إلى ذلك المسجد أو مسجد آخر- نعم لا بأس بإخراج التراب الزائد المجتمع بالكنس أو نحوه.[4]
اگر سنگ ریزههایی روی مسجد باشد؛ مثل مسجد سهله که روی آن سنگ و ریگ بود، اگر کسی از آن بردار و با خود ببرد، باید آن را برگرداند. دلیل آن در باب 26 از ابواب احکام مساجد، حدیث شماره 1 صحیحه محمد بن مسلم است:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ دَاوُدَ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الْخَرَّازِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ أَنْ يَأْخُذَ مِنْ تُرْبَةِ مَا حَوْلَ الْكَعْبَةِ- وَ إِنْ أَخَذَ مِنْ ذَلِكَ شَيْئاً رَدَّهُ.[5]
بنابر این که مسجد الحرام با سایر مساجد در اصل حکم فرقی ندارد، لذا خاک برداشته شده را برگرداند.
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَخَذْتُ سُكّاً مِنْ سُكِّ الْمَقَامِ- وَ تُرَاباً مِنْ تُرَابِ الْبَيْتِ وَ سَبْعَ حَصَيَاتٍ- فَقَالَ بِئْسَ مَا صَنَعْتَ أَمَّا التُّرَابَ وَ الْحَصَى فَرُدَّهُ.[6]
سائل گفت من از داخل حرم میخی را از مقام برداشتم و خاکی گرفتم و هفت تا سنگ ریزه گرفتم. امام (ع) فرمود کار بدی کردی و تراب و ریگها را برگردان.
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زَيْدٍ الشَّحَّامِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أُخْرِجُ مِنَ الْمَسْجِدِ حَصَاةً- قَالَ فَرُدَّهَا أَوِ اطْرَحْهَا فِي مَسْجِدٍ.[7]
این روایت هم صحیحه است و بر مطلوب دلالت دارد که اگر کسی سنگی از مسجد الحرام بردارد، باید برگرداند یا بیاندازد؛ چون از یک سو جزء وقف است و از طرف دیگر ممکن است سنت سیئه شود و برای مردم اگر رواج پیدا کند، نتیجهی خوبی نخواهد داشت.
خاک روبهی که به عنوان جارو از مسجد بیرون انداخته میشود، گرفتن آن یا استفاده از آن اشکالی ندارد؛ برای این که با رفت و رو و تنظیف، مقداری از خاک مسجد بیرون ریخته میشود که طبق سیره اشکالی ندارد و آن مقدار خاک جزء زباله میشود.
الخامس لا يجوز دفن الميت في المسجدإذا لم يكن مأمونا من التلويث بل مطلقا على الأحوط.[8]
دفن میت در مسجد جایز نیست؛ چون مشخص است که مسجد برای اقامه نماز است، نه برای دفن میت. اگر کسی دفن شده باشد خلاف وقف و خلاف شرع است بالضرورة. در برخی از روایات آمده که قبر حضرت صدیقه طاهره (س) بین روضه و مسجد است و داخل مسجد نیست. بنابراین دفن میت در مسجد خلاف وقف است و سیره متشرعه بر خلاف آن است.
السادس يستحب سبق الناس في الدخول إلى المساجدو التأخر عنهم في الخروج منها[9] .
مستحب است که انسان زوتر از همه وارد مسجد شود و دیرتر از همه خارج شود.
این احکامی که برای مسجد آمده است، در بارهی این احکام نص خاصی آمده است. نسبت به ورود روایتی است در وسائل، باب 68 از ابواب احکام مساجد:
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع جَاءَ أَعْرَابِيٌّ إِلَى النَّبِيِّ ص فَسَأَلَهُ عَنْ شَرِّ بِقَاعِ الْأَرْضِ- وَ خَيْرِ بِقَاعِ الْأَرْضِ- فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص- شَرُّ بِقَاعِ الْأَرْضِ الْأَسْوَاقُ- إِلَى أَنْ قَالَ وَ خَيْرُ الْبِقَاعِ الْمَسَاجِدُ- وَ أَحَبُّهُمْ إِلَى اللَّهِ أَوَّلُهُمْ دُخُولًا وَ آخِرُهُمْ خُرُوجاً مِنْهَا.[10]
اعرابی سؤال کرد که بهترین و بدترین بقعههای زمین کجاست؟ حضرت (ص) فرمود: بدترین بقاع زمین بازار است و بهترین آن مساجد است. محبوب ترین مردم به سوی خدا کسی است که اول از همه داخل شود و آخر از همه خارج گردد.
السابع يستحب الإسراج فيه و كنسهو الابتداء في دخوله بالرجل اليمنى و في الخروج باليسرى و أن يتعاهد نعله تحفظا عن تنجيسه و أن يستقبل القبلة و يدعو و يحمد الله و يصلي على النبي ص و أن يكون على طهارة.[11]
مستند این حکم روایت ذیل در کتاب وسائل، باب 34 است:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ يَشْكُرَ الْكَاهِلِيِّ عَنِ الْحَكَمِ عَنْ أَنَسٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَسْرَجَ فِي مَسْجِدٍ مِنْ مَسَاجِدِ اللَّهِ سِرَاجاً- لَمْ تَزَلِ الْمَلَائِكَةُ وَ حَمَلَةُ الْعَرْشِ يَسْتَغْفِرُونَ لَهُ- مَا دَامَ فِي ذَلِكَ الْمَسْجِدِ ضَوْءٌ مِنْ ذَلِكَ السِّرَاجِ.[12]
الثامن يستحب صلاة التحية بعد الدخولو هي ركعتان و يجزي عنها الصلوات الواجبة أو المستحبة.[13]
مستند این حکم نیز در کتاب وسائل باب 42 آمده:
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ فِي مَعَانِي الْأَخْبَارِ وَ فِي الْخِصَالِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَحْمَدَ الْأَسْوَارِيِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ السِّحْرِيِّ عَنْ عَمْرِو بْنِ حَفْصٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَسَدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ يَحْيَى بْنِ سَعِيدٍ عَنِ ابْنِ جَرِيحٍ عَنْ عَطَاءٍ عَنْ عُبَيْدِ بْنِ عُمَيْرٍ عَنْ أَبِي ذَرٍّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص وَ هُوَ فِي الْمَسْجِدِ جَالِسٌ- فَقَالَ لِي يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّ لِلْمَسْجِدِ تَحِيَّةً قُلْتُ وَ مَا تَحِيَّتُهُ- قَالَ رَكْعَتَانِ تَرْكَعُهُمَا فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ- إِنَّكَ أَمَرْتَنِي بِالصَّلَاةِ فَمَا الصَّلَاةُ- قَالَ خَيْرُ مَوْضُوعٍ فَمَنْ شَاءَ أَقَلَّ وَ مَنْ شَاءَ أَكْثَرَ- إِلَى أَنْ قَالَ قُلْتُ: فَأَيُّ الصَّلَاةِ أَفْضَلُ- قَالَ طُولُ الْقُنُوتِ قُلْتُ فَأَيُّ الصَّدَقَةِ أَفْضَلُ- قَالَ جُهْدٌ مِنْ مُقِلٍّ فِي (فَقِيرٍ فِي سِرٍّ) - قُلْتُ فَمَا الصَّوْمُ قَالَ فَرْضٌ مُجْزِي- وَ عِنْدَ اللَّهِ أَضْعَافٌ كَثِيرَةٌ الْحَدِيثَ.[14]
سید الحکیم در مسجد درس میگفت و بدون نماز تحیت درس را شروع نمیکرد.
التاسع يستحب التطيب و لبس الثياب الفاخرةعند التوجه إلى المسجد.[15]
مستحب است که با حالت خوشبو و پوشیدن لباس پاکیزه وارد مسجد شد؛ چنانکه در کتاب وسائل باب 23 روایت ذیل میفرماید:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ يَزِيدَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع اسْتَقْبَلَهُ مَوْلًى لَهُ فِي لَيْلَةٍ بَارِدَةٍ وَ عَلَيْهِ جُبَّةُ خَزٍّ وَ مِطْرَفُ خَزٍّ وَ عِمَامَةُ خَزٍّ وَ هُوَ مُتَغَلِّفٌ بِالْغَالِيَةِ فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فِي مِثْلِ هَذِهِ السَّاعَةِ عَلَى هَذِهِ الْهَيْئَةِ إِلَى أَيْنَ قَالَ فَقَالَ إِلَى مَسْجِدِ جَدِّي رَسُولِ اللَّهِ ص أَخْطُبُ الْحُورَ الْعِينَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.[16]
العاشر [في استحباب المطهرة على باب المسجد]يستحب جعل المطهرة على باب المسجد.[17]
مستحب است که دم در مسجد شیر آبی قرار داده شود تا اگر دست کسی آلوده است یا چرک دارد، تنظیف شود.
قال رسول الله (ص): «من حرم الرفق، فقد حرم الخير كله»[18] کسی که از رفق و مدارای مردم محروم است از تمام خیر و خوبی ها محروم است.
آسایش دو گیتی در بند این دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا
آدم باید اهل مدارا باشد، بر کسی سخت نگیرد، به مراجعه کننده جواب سر بالا ندهد و با عطوفت و مهربانی جواب دهد. بر بدهکار سخت نگیرد. در زندگی نامه آیت الله حجت کوه کمری آمده است که در یک جلسهای بحث علمی صورت گرفت و بعد از ورود آقای بروجردی حجت کوه کمری فهمید که آقای بروجردی از نظر علمی خیلی قوی است؛ لذا عرض کرد که از این به بعد مرجعیت مال شماست. مدارا این است.