< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدکاظم مصطفوی

1402/08/27

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/أحكام المسجد /مسائل پنج تا سیزده

 

سید طباطبائی یزدی می‌فرماید:

5 مسألة يستحب الصلاة في مشاهد الأئمة ع‌و هي البيوت التي أمر الله تعالى أن ترفع و يذكر فيها اسمه بل هي أفضل من المساجد‌بل قد ورد في الخبر: أن الصلاة عند علي ع بمائتي ألف صلاة‌و كذا يستحب في روضات الأنبياء و مقام الأولياء و الصلحاء و العلماء و العباد بل الأحياء منهم أيضا‌.[1]

نماز در مشاهد ائمه مستحب است و مشاهد ائمه (ع) بیوتی است که خداوند دستور داده که رفعت پیدا کند و اسم او در آنجا ذکر شود؛ بلکه صلاة در مشاهد مشرفه بهتر از مساجد است. در خبری وارد شده که نماز در حرم امیر المؤمنین (ع) برابر است با دویست هزار نمازی که در جای دیگر خوانده می‌شود.

مستحب است نماز در روضه‌های پیامبران که در نجف قبوری از ائمه است و آنجا بیوت انبیاء به حساب می‌آید. مقام اولیاء، صلحاء و علماء که برای بیان احکام شرع و اقامه نماز در آنجا جلوس داشته اند. در وادی السلام تحت عنوان مقام ولی اماکنی وجود دارد.

جایی که احتمال عبودیت به طور ملموس در حد بالایی باشد، برای استبحاب کافی است و در کتب مزار هم اشارت هایی به این موارد دیده می‌شود.

6 مسألة يستحب تفريق الصلاة في أماكن متعددة ‌لتشهد له يوم القيامة‌ففي الخبر: سأل الراوي أبا عبد الله ع يصلي الرجل نوافله في موضع أو يفرقها قال ع لا بل هاهنا و هاهنا فإنها تشهد له يوم القيامة‌و عنه ع: صلوا من المساجد في بقاع مختلفة فإن كل بقعة تشهد للمصلي عليها يوم القيامة‌.[2]

مستحب است که انسان در اماکن متعددی نماز بخواند تا روز قیامت برای او شهادت دهد. در روایتی از امام صادق (ع) سؤال شد که فردی نوافل خود را در یک موضع انجام دهد یا جدا جدا؟ فرمود آنجا و اینجا و متفرق انجام دهد که این مواضع متعدد شهادت می‌دهد برای او در روز قیامت. امام صادق (ع) فرموده نماز را در جاهای مختلف مسجد اقامه کنید یا در آبادی های مختلفی اقامه کند که هر قسمت از زمینی که در آنجا نماز خوانده شده روز قیامت شهادت می‌دهد.

7 مسألة يكره لجار المسجد أن يصلي في غيره‌لغير علة كالمطر‌قال النبي ص: لا صلاة لجار المسجد إلا في مسجده‌و يستحب ترك مؤاكلة من لا يحضر المسجد و ترك مشاربته و مشاورته و مناكحته و مجاورته‌.[3]

مکروه است برای همسایه مسجد که در غیر مسجد بدون علتی مثل باران نماز بخواند. پیامبر (ص) فرموده: نمازی نیست برای همسایه مسجد مگر، در آن مسجد.

مستحب است ترک هم غذا شدن و هم نوش شدن با کسی که مسجد حاضر نمی‌شود و با او مشاوره نکند و در یک جا با او مشغول آب نوشیدن نشود و با او ازدواج نکند و با او همسایه نشود.

8 مسألة يستحب الصلاة في المسجد الذي لا يصلي فيه و يكره تعطيله‌ فعن أبي عبد الله ع: ثلاثة يشكون إلى الله عز و جل‌ مسجد خراب لا يصلي فيه أهله و عالم بين جهال و مصحف معلق قد وقع عليه الغبار لا يقرأ فيه‌.[4]

تعطیل مسجد مکروه است. امام صادق (ع) می‌فرماید: سه چیز در روز قیامت در پیشگاه خدا شکایت می‌کند: یکی مسجدی که خراب شده و کسی در آن نماز نمی‌خواند. دوم عالمی که در بین جهال است و از او استفاده نشود. سوم مصحفی که کنار گذاشته شده و غبار روی آن نشسته و تلاوت نمی‌شود.

از آداب طلبگی این است که روز 50 آیه و احد اقل ده آیه قرآن بخواند و ثواب آن را هدیه کند به روح ائمه معصومین و ثواب اهدا را هدیه کند به روح اقربا و ذوی الحقوق.

9 مسألة يستحب كثرة التردد إلى المساجد‌فعن النبي ص: من مشى إلى مسجد من مساجد الله فله بكل خطوة خطاها حتى يرجع إلى منزله عشر حسنات و محي عنه عشر سيئات و رفع له عشر درجات.‌[5]

مستحب است رفت و آمد زیاد در مسجد که برای رفتن به مسجد تا بازگشتن ده درجه و حسنه نوشته می‌شود و ده سیئه از او محو می‌شود و اگر سؤال شود که چطور این قدر ثواب زیاد دارد؟ جواب این است که فضل خدا زیاد است.

10 مسألة يستحب بناء المسجد و فيه أجر عظيم‌قال رسول الله ص: من بنى مسجدا في الدنيا أعطاه الله بكل شبر منه مسيرة أربعين ألف عام مدينة من ذهب و فضة و لؤلؤ و زبرجد‌و عن الصادق ع: من بنى مسجدا بنى الله له بيتا في الجنة‌.[6]

مستحب است که انسان مسجد بسازد قربة الی الله، نه مسجد ضرار و اگر انسان در بنای مسجدار مقداری فخر فروشی کند یا قصد کند که اسمش به خوبی بالا بیاید، نه تنها ثواب که گناه هم کرده و مسجدش مسجد ضرار می‌شود. پیامبر (ص) فرموده: کسی که مسجدی بنا کند خداوند در برابر هر وجبی از آن مسجد ثوابی که به او می‌دهد این است که به اندازه هر وجب، مسیر چهل هزار سال شهری طلا نقره، لؤلؤ و زبرجد به او می‌دهد.

اگر سؤل شود که این مقدار چطور می‌شود؟ جواب این است که فضل خدا نهایت ندارد و محدودیت مال محدودین است.

کسی که مسجد بسازد خداوند خانه‌ی در بهشت برای او بنا می‌کند. خانه ساختن برای آخرت این است که انسان مسجدی بسازد.

11 مسألة الأحوط إجراء صيغة الوقف بقصد القربة في صيرورته مسجدا‌بأن يقول وقفته قربة إلى الله تعالى لكن الأقوى كفاية البناء بقصد كونه مسجدا مع صلاة شخص واحد فيه بإذن الباني فيجري عليه حينئذ حكم المسجدية و إن لم تجر الصيغة‌.[7]

کسی که مسجد می‌سازد باید وقف کند به قصد قربت تا مسجد شود و این گونه بگوید آن را وقف کردم قربة الی الله. معنای قربة الی این است که طبق خواسته خدا انجام دهد. قربة الی الله چند معنا دارد: یکی امتثال امر خدا. دیگری رسیدن به مقام قرب. سوم مرضی خدا بودن؛ به تعبیر شیخ صدرا اضافه کند به سوی خدا.

اقوا این است که صیغه وقف لازم نیست؛ البته در هر عقد معاملی و در هر عقدی که از عقود شرعیه باشد، اگر صیغه خوانده شود بهتر است و اولویت دارد و اگر خوانده نشود و قصد انجام گیرد، کافی است؛ بخصوص در مورد ایقاعات. در مورد وقف بحث است که وقف از عقود است یا ایقاعات؟ ظاهرا از عقود است و طرف می‌خواهد و در متن هم به آن اشاره شده است. طرف مصلی است که به اذن بانی مسجد، در آنجا که یک نماز بخواند، وقف محقق می‌شود و حکم مسجدیت بر آن جاری می‌شود، هر چند صیغه خوانده نشود.

12 مسألة الظاهر أنه يجوز أن يجعل الأرض فقط مسجدا دون البناء و السطح‌و كذا يجوز أن يجعل السطح فقط مسجدا أو يجعل بعض الغرفات أو القباب أو نحو ذلك خارجا فالحكم تابع لجعل الوقت و الباني في التعميم و التخصيص كما أنه كذلك بالنسبة إلى عموم المسلمين أو طائفة دون أخرى على الأقوى‌.[8]

فردی وقف می‌کند و می‌گوید، فقط زمین را وقف کردم و ساختمانش را وقف نمی‌کند، چنین چیزی جایز است و می‌تواند سطح و پشت بام را به عنوان مسجد وقف کند و دیوارهای آن را قصد نکند. اگر کسی بعضی از اطاق هایش را قصد مسجدیت کند یا بعضی از قبه‌هایش را قصد مسجد کند، حکم تابع جعل واقف و بانی است

اما مقدار و متعلق وقف که برای عامه مسلمین است یا برای یک طائفه یا یک دسته مثل اهل علم یا اهل قم یا نجف و ... واقف می‌تواند وقف کند و مربوط به قصد واقف و تابع نظر واقف است. در این رابطه قاعده معروف داریم که «الوقوف علی حسب ما یوقفها اهلها» در کتاب وسائل باب دو از ابواب وقوف و صدقات، حدیث 1، صحیحه صفار از امام عسکری (ع) نسبت به وقف سؤال می‌کند، امام (ع) می‌فرماید: «الوقوف على حسب ما يقفها أهلها[9]

13 مسألة يستحب تعمير المسجد إذا أشرف على الخراب‌ و إذا لم ينفع‌ يجوز تخريبه و تجديد بنائه بل الأقوى جواز تخريبه مع استحكامه لإرادة توسيعه من جهة حاجة الناس.‌[10]

مستحب است تعمیر مساجد اگر رو به خرابی رود بر اساس تعاون بر برّ و تقوا و بر اساس کمک و مساعدت به امور عبادی. اگر مسجدی نفعی نمی‌دهد و کسی آنجا نماز نمی‌خواند، جایز است آن را خراب کنند و از نو بنا کند، بر اساس آیه تعاون و تقویت و مساعدت نسبت به مکان عبادی که منتهی می‌شود در جهت عبودیت.

جایز است مسجد را خراب کنند در حالی که پایه‌های آن محکم است؛ ولی آن را خراب می‌کند به خاطر این که مردم در آن جا نمی‌شود و نسبت مصلی و نماز گذاران ظرفیت کم می‌آورد. مسجد ملک الله است و در جهت رضایت خدا و ملاک مسجد که اقامه صلاة است و برای تحقق آن ملاک؛ می‌توانند مسجد را خراب کند و از نو وسیع تر بسازد.

پس درایة و علی التحلیل مشکلی ندارد و از نظر روایت در کتاب وسایل، باب 9 از ابواب احکام مساجد، روایت اول صحیحه عبد الله بن سنان، چنین است:

عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ جَمِيعاً عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص بَنَى مَسْجِدَهُ بِالسَّمِيطِ- ثُمَّ إِنَّ الْمُسْلِمِينَ كَثُرُوا فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ- لَوْ أَمَرْتَ بِالْمَسْجِدِ فَزِيدَ فِيهِ فَقَالَ نَعَمْ- فَزِيدَ فِيهِ وَ بَنَاهُ بِالسَّعِيدَةِ ثُمَّ إِنَّ الْمُسْلِمِينَ كَثُرُوا- فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ لَوْ أَمَرْتَ بِالْمَسْجِدِ فَزِيدَ فِيهِ فَقَالَ نَعَمْ- فَأَمَرَ بِهِ فَزِيدَ فِيهِ وَ بُنِيَ جِدَارُهُ بِالْأُنْثَى وَ الذَّكَرِ- ثُمَّ اشْتَدَّ عَلَيْهِمُ الْحَرُّ فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ- لَوْ أَمَرْتَ بِالْمَسْجِدِ فَظُلِّلَ فَقَالَ نَعَمْ فَأَمَرَ بِهِ- فَأُقِيمَتْ فِيهِ سَوَارِي مِنْ جُذُوعِ النَّخْلِ- ثُمَّ طُرِحَتْ عَلَيْهِ الْعَوَارِضُ وَ الْخَصَفُ وَ الْإِذْخِرُ- فَعَاشُوا فِيهِ حَتَّى أَصَابَتْهُمُ الْأَمْطَارُ- فَجَعَلَ الْمَسْجِدُ يَكِفُ عَلَيْهِمْ فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ- لَوْ أَمَرْتَ بِالْمَسْجِدِ فَطُيِّنَ فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ص- لَا عَرِيشٌ كَعَرِيشِ مُوسَى ع فَلَمْ يَزَلْ كَذَلِكَ- حَتَّى قُبِضَ ص وَ كَانَ جِدَارُهُ قَبْلَ أَنْ يُظَلَّلَ قَامَةً- وَ كَانَ إِذَا كَانَ الْفَيْ‌ءُ ذِرَاعاً- وَ هُوَ قَدْرُ مَرْبِضِ عَنْزٍ صَلَّى الظُّهْرَ- فَإِذَا كَانَ ضِعْفَ ذَلِكَ صَلَّى الْعَصْرَ- وَ قَالَ وَ السَّمِيطُ لَبِنَةٌ لَبِنَةٌ وَ السَّعِيدَةُ لَبِنَةٌ وَ نِصْفٌ وَ الذَّكَرُ وَ الْأُنْثَى لَبِنَتَانِ مُخَالِفَتَانِ.[11]

پیامبر (ص) مسجدی درست کرد، بعد از آن که مسلمین زیاد شدند، به حضرت مراجعه کردند و عرض کردند اگر اجازه دهید مسجد توسعه پیدا کند؛ برای این که مردم و مسلمان‌ها همه بتوانند در آن نماز بخوانند. حضرت موافقت کرد و مسجد را توسعه دادند. در ادامه آمده که اگر مسجد ظرفیت نداشته، خواسته شده که اجازه دهد تا توسعه پیدا کند. در حال عادی هم توسعه دادن مسجد جایز است.

این که شنیده اید مال موقوف بعد از وقف قابل تصرف نیست، این توهم جوابش درایة این است که ملاک و غرض و هدفی که برای مسجد به طور قطع وجود دارد این است که در آن نماز خوانده شود و این یک کشف قطعی است، وقتی مسجد ظرفیت نداشته باشد، برای تقویت مسجد، توسعه‌ی آن جایز است و در حقیقت تکمیل و تقویت است نه تخریب. علاوه بر آن صحیحه عبد الله بن سنان تصریح دارد که اگر جمعیت در حدی باشد که در مسجد نگنجد می‌توان آن را توسعه داد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo