درس خارج فقه استاد سیدکاظم مصطفوی
1402/08/09
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الصلاة/مکان مصلی /عدم کراهت محاذات زن و مرد در حال نماز در صورت ضیق وقت و اضطرار
28 مسألة الحكم المذكور مختص بحال الاختيارففي الضيق و الاضطرار لا مانع و لا كراهة نعم إذا كان الوقت واسعا يؤخر أحدهما صلاته و الأولى تأخير المرأة صلاتها.[1]
اگر چنانچه مرد و زنی که در یک مکان نماز اتیان میکنند، در وضعیت اضطراری باشند یا در ضیق وقت قرار داشته باشند، در این صورت کراهتی در کار نیست. برای این که مسألهی رعایت محاذات امری است از سوی شرع؛ ولی شرط اطاعت این امر و شرط امتثال این دستور این است که فرد قدرت انجام آن را داشته باشد؛ اما در صورت اضطرار و ضیق وقت، در این صورت مکلف قدرت بر انجام این حکم را ندارد. رعایت فاصله یا اجتناب از محاذات در صورتی لازم است که مکلف قادر باشد، در صورت ضیق وقت یا اضطرار، مکلف قدرت ندارد که فاصله را رعایت کند؛ بنابراین، در این حالت بدون محاذات نماز را اتیان کند و حرمت محاذات با عنوان ثانوی اضطرار و ضیق وقت، برطرف میشود. اما خود نماز از باب «الصلاة لاتترک بحال» باید انجام شود و لو این که محاذات صورت گیرد. در نتیجه در حال اضطرار نماز به صورت محاذات حرمت و کراهتی ندارد، اولی این است که اگر وقت وسیع باشد باید یکی از زن و مرد اول نماز بخواند بعد دیگری و با هم نماز نخواند. بنابراین اولی این است که اول مرد نمازش را بخواند، بعد زن نمازش را بخواند. این اولویت، اولویتی است که بار حکم شرعی نداشته باشد؛ برای این که این اولویت در تقدم از سوی شرع اعلام نشده است و در یک روایتی آمده است که اول مرد نماز را بخواند بعد زن، این مطلب یک ارشادی بود برای جدایی دو نماز از هم دیگر و در جهت تقدم و تأخر نیست؛ بلکه در جهت انفکاک و افتراق دو نماز است.
29 مسألة إذا كان الرجل يصلي و بحذائه أو قدامه امرأةمن غير أن تكون مشغولة بالصلاة لا كراهة و لا إشكال و كذا العكس فالاحتياط أو الكراهة مختص بصورة اشتغالهما بالصلاة.[2]
اگر مرد نماز بخواند و در کنار او زنی باشد، اگر زن مشغول نماز نباشد اشکالی ندارد؛ چون نهی متعلق است به اتیان دو نماز به صورت هم زمان در مکان واحد؛ اما وجود زن در کنار مصلی مانع از صحت صلاة نمیشود؛ برای این که متعلق نهی محاذات در نماز بود، نه مطلق محاذات و ثانیا در باب 5 حدیث 5، در صحیحه عبد الله بن ابی یعفور آمده: «وَ لَا بَأْسَ أَنْ تُصَلِّيَ وَ هِيَ بِحِذَاكَ جَالِسَةٌ أَوْ قَائِمَةٌ.»[3]
در دومین حدیث همین باب آمده: وَ عَنْهُ عَنْ صَفْوَانَ وَ فَضَالَةَ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَرْأَةِ تُزَامِلُ الرَّجُلَ فِي الْمَحْمِلِ- يُصَلِّيَانِ جَمِيعاً قَالَ لَا وَ لَكِنْ يُصَلِّي الرَّجُلُ- فَإِذَا فَرَغَ صَلَّتِ الْمَرْأَةُ.[4]
این روایت مربوط است به آن حکمی که گفته شد اولی این است که اول مرد نماز بخواهد بعد زن. اما در بارهی همراه بودن زن صحیحه عبد الله بن ابی یعفور است که میگوید اگر زن در کنار مرد نشسته باشد و مرد نماز بخواند اشکالی ندارد.
30 مسألة الأحوط ترك الفريضة على سطح الكعبة و في جوفها اختياراو لا بأس بالنافلة بل يستحب أن يصلي فيها قبال كل ركن ركعتين و كذا لا بأس بالفريضة في حال الضرورة و إذا صلى على سطحها فاللازم أن يكون قباله في جميع حالاته شيء من فضائها و يصلي قائما و القول بأنه يصلي مستلقيا متوجها إلى بيت المعمور أو يصلي مضطجعا ضعيف.[5]
نماز خواندن داخل کعبه و پشت بام آن مکروه است؛ برای این که هم روایات نهی آمده و هم روایات جواز. روایات نهی در کتاب وسائل، باب 17 از ابواب قبله، حدیث1، صحیحه محمد بن مسلم است:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ جَمَاعَةٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: لَا تُصَلِّ الْمَكْتُوبَةَ فِي الْكَعْبَةِ.[6]
روایت باب 25 از ابواب مکان مصلی در بارهی مناهی رسول الله (ص) آمده که فرموده: در چند جا نماز مکروه است از جمله در ظهر کعبه.
با توجه به مطلق بودن روایت بالا و تصریح روایت دوم بر کراهت، از باب حمل مطلق بر مقید نماز در ظهر کعبه مکروه میشود.
سیدنا الاستاد در این رابطه مطلبی دارد قابل ذکر و آن این است که اولا در حدیث مناهی آمده یکی از موارد نهی نماز در ظهر کعبه است و در مقابل روایاتی دال بر جواز است که نتیجهی جمع بین آن کراهت است، سیدنا الاستاد میفرماید: نماز در داخل کعبه کراهتش بر اساس نصوصی نیست که به آن استدلال شده است و استدلال به آن خالی از اشکال نیست؛ بلکه به این دلیل است که نماز به طور کل باید در وضعیتی باشد که مصلی متوجه به سوی کعبه باشد اما در داخل کعبه متوجه به کعبه نیست، پس نهی سرّ و رازش این است.
تحقیق این است که این مسأله جزء مسائلی است که نیاز به بحث ندارد؛ برای این که داخل کعبه و پشت بام آن برای مؤمنین و مصلین و کسانی که از راه دور به آنجا میروند اصلا میسور نیست. حکومت سعودی خود کعبه را برای سرانی که اهل نماز نیستند؛ مثلا برای صدام باز کرد، صدام نماز را بلد نبود. صدام در ایام جنگ به نجف آمد نماز بلد نبود و یک رکعت بدون رکوع نماز خواند. سعودیها برای رؤیت به آنان برای چند دقیقه راه میدهند. در روایتی آمده که اگر کسی در پشت بام کعبه بود باید به پشت بخوابد تا متوجه بیت المعمور شود و سجده و رکوع را با اشاره چشم انجام دهد.
تحقیق این است که این روایات در کتاب وسائل، باب 17-19 آمده است؛ ولی نیاز به بحث ندارد؛ چون بحث زمینه ندارد و بحث از آن لغو است و این مقدار به اتباع از سلف صالح بحث کردیم.
فصل 13 في مسجد الجبهة من مكان المصلييشترط فيه مضافا إلى طهارته أن يكون من الأرض أو ما أنبتته غير المأكول و الملبوس نعم يجوز على القرطاس أيضا فلا يصح على ما خرج عن اسم الأرض كالمعادن مثل الذهب و الفضة و العقيق و الفيروزج و القير و الزفت و نحوها و كذا ما خرج عن اسم النبات كالرماد.[7]
این مسأله مربوط میشود به مایصح السجود علیه که ارض و روی زمین است به اجماع مسلمانها؛ شیعه و سنی متفق اند که سجده بر زمین صحیح است؛ اما این که سجده مخصوصا به زمین باشد نه فرش و چیز دیگری که جزء زمین گفته نمیشود و فقط وجه الارض ما یصح السجود علیه است، مورد اجماع فقهاء، تسالم؛ بلکه ضرورت مذهب است.
شیخ در کتاب خلاف میفرماید: «لا يجوز السجود الا على الأرض أو ما أنبتته الأرض مما لا يؤكل و لا يلبس ... دليلنا: إجماع الفرقة.»[8] جایز نیست بر چیزی جز زمین و چیزی که از آن میروید مشروط به این که مأکول و ملبوس نباشد. این مطلب مورد اجماع است.
محقق حلی در کتاب معتبر ج2، ص117 میفرماید سجده اختصاص دارد به روی زمین و چیزی که روی آن روییده است (و السجود على الأرض و ما أنبتته)[9] در غیر این صورت ما یصح السجود علیه نیست و سجده در حال اختیار باطل است. اولا این مطلب مورد اجماع امامیه است که کل فقهای امامیه اجماع دارند که باید سجده روی زمین یا روی روییدنیهای زمین صورت گیرد و اجماع قطعی است. وانگهی عمل پیامبر (ص) هم همین بوده است. سجده تزلل و عبودیت است و در برابر پروردگار اظهار خضوع و تزلل است و بهترین حالت این است که انسان پیشانی اش را به خاک بگذارد در برابر رب الارباب.
صاحب جواهر در کتاب جواهر الکلام ج8، ص411 در شرح متن کتاب شرایع میفرماید: «ما یصح السجود وجه الارض و لاغیر»[10] این مسأله مورد اجماع است؛ بقسمیه بلکه ضرورت مذهب امامیه است.
نصوصی که در این رابطه داریم در حد تواتر است، اگر تواتر نباشد حد اقل در حد استفاضه خواهد بود از جمله: کتاب وسائل باب 1 از ابواب مایصح علیه السجود، حدیث شماره1:
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ أَنَّهُ قَالَ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَخْبِرْنِي عَمَّا يَجُوزُ السُّجُودُ عَلَيْهِ- وَ عَمَّا لَا يَجُوزُ قَالَ السُّجُودُ لَا يَجُوزُ إِلَّا عَلَى الْأَرْضِ- أَوْ عَلَى مَا أَنْبَتَتِ الْأَرْضُ إِلَّا مَا أُكِلَ أَوْ لُبِسَ- فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا الْعِلَّةُ فِي ذَلِكَ- قَالَ لِأَنَّ السُّجُودَ خُضُوعٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- فَلَا يَنْبَغِي أَنْ يَكُونَ عَلَى مَا يُؤْكَلُ وَ يُلْبَسُ- لِأَنَّ أَبْنَاءَ الدُّنْيَا عَبِيدُ مَا يَأْكُلُونَ وَ يَلْبَسُونَ- وَ السَّاجِدُ فِي سُجُودِهِ فِي عِبَادَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- فَلَا يَنْبَغِي أَنْ يَضَعَ جَبْهَتَهُ فِي سُجُودِهِ- عَلَى مَعْبُودِ أَبْنَاءِ الدُّنْيَا- الَّذِينَ اغْتَرُّوا بِغُرُورِهَا الْحَدِيثَ.[11]
این ورایت صحیحه است. سجده جایز نیست مگر بر زمین و روییدنیهای زمین که مأکول و ملبوس نباشد.
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ أَنَّهُ قَالَ: السُّجُودُ عَلَى مَا أَنْبَتَتِ الْأَرْضُ إِلَّا مَا أُكِلَ أَوْ لُبِسَ.[12]
وَ فِي الْخِصَالِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْأَعْمَشِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع فِي حَدِيثِ شَرَائِعِ الدِّينِ قَالَ: لَا يُسْجَدُ إِلَّا عَلَى الْأَرْضِ أَوْ مَا أَنْبَتَتِ الْأَرْضُ- إِلَّا الْمَأْكُولَ وَ الْقُطْنَ وَ الْكَتَّانَ.[13]
خود سجده معنا دارد؛ سجده یعنی وضع الجبهة علی الارض. معنای این کلمات لغتا و اصطلاحا این است. این معنا در صورتی صدق میکند که پیشانی روی زمین گذاشته شود. اگر روی فرش باشد شک در تحقق سجده به وجود میآید که مساوی به عدم آن است. در عبادت قدر متیقن رجوع به قدر متعین میکند و قدر متیقن این است که پیشانی روی زمین گذاشته شود.