< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدکاظم مصطفوی

1402/08/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/مکان مصلی /شرط هشتم تا دهم از شرایط مکان مصلی

 

شرط هشتم از شرایط مکان مصلی:

الثامن أن لا يكون نجسا نجاسة متعدية إلى الثوب أو البدن‌و أما إذا لم تكن متعدية فلا مانع إلا مكان الجبهة فإنه يجب طهارته و إن لم تكن نجاسته متعدية لكن الأحوط طهارة ما عدا مكان الجبهة أيضا مطلقا خصوصا إذا كانت عليه عين النجاسة.[1]

سید طباطبائی یزدی در باره‌ی طهارت مکان از نجاست بحث دارد و می‌فرماید: یکی از شرایط مکان مصلی این است که مکان نجس نباشد به نجاست متعدیه و مسریه که اگر مکلف سجود و تشهد و قیام در آن مکان داشته باشد، نجاست از مکان به بدن یا لباس مصلی سرایت نماید و وقتی بدن و لباس نجس شود، مبطل نماز خواهد بود؛ چون از جمله شرایط نماز طهارت بدن و لباس است کتابا و سنتا و اجماعا.

اصل این مسأله جای بحث ندارد که نجاست اگر مسریه باشد و سرایت در لباس و بدن داشته باشد، طبیعتا مانع صحت نماز است؛ اما در مورد موضع سجده مطلب قابل توجهی وجود دارد و آن این است که نسبت به طهارت خود مکان، آیا تمام مکان باید طاهر باشد یا فقط محل سجود؟ آنچه نزد فقها ثابت و مورد اجماع است، طهارت مسجد است و در باره‌ی کل مکان نماز، طهارت شرط نیست. اگر مسجد طاهر باشد و بقیه مکان نباشد، طبق فتوای مشهور اشکال ندارد. اما رأی بر خلافی هم وجود دارد که از متانت و قوت برخوردار است و آن رأی از سوی سید مرتضی علم الهدی است که در کتاب مصباح، در بحث مکان مصلی می‌فرماید: مکان مصلی باید بتمامه و کماله طاهر باشد. نجاست در مکان مصلی مانع صحت نماز است. پس طبق این قول طهارت مکان بتمامه در هنگام اقامه‌ی نماز شرط است و دلیل آن حدیث نبوی و عمومات است. حدیث نبوی با این که سندش مرسل است؛ ولی مشهور است. مضمون آن این است که از نجاست مکان اجتناب به عمل آید. از اطلاق آیه قران هم استفاده می‌شود ﴿وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ﴾[2] که رجس را به معنای نجاست بگیریم و متعلق امر قرار گیرد، پس اجتناب از نجاست واجب باشد که مورد متیقنش مکان و هنگام نماز است نه در کل وادی زندگی؛ یعنی مقدار متیقن از این اطلاق، مکان مصلی است. علاوه بر آن به دلیل مناسبت حکم و موضوع که موضوع مکان است و حکم وجوب نماز در آن مکان است؛ به عبارت دیگر عبودیت و مکان مقتضی طهارت تمام مکان است؛ چون تناسب بین این موضوع و محمول اقتضا می‌کند که در حال عبودیت انسان مکان طاهری برای اقامه نمازش داشته باشد و اگر نه شک در تحقق اصل عبودیت پیش می‌آید و در سه جا به شک اعتنا می‌شود: یکی شک در اصل تحقق عبودیت، دیگر در مورد دماء و سومی در مورد اعراض که به دلیل اهمیت موضوع، به شک اعتنا می‌شود.

محقق حلی در کتاب معتبر ج2، ص207 و ص110 این بحث را مطرح کرده است و می‌فرماید: گویا مشهور این است که در حال نماز فقط طهارت موضع سجده شرط است؛ اما طهارت باقی آن مکان شرط نیست؛ ولی مستحب است که باید کل مکان مصلی طاهر باشد. این استحباب جزء آن استحباب هایی است که در عبودیت انسان عابد مؤثر است. خود سید در عروه فرموده: احوط این است که کل مکان مصلی طاهر باشد. این احتیاط احتیاط لزومی اعلام می‌شود، پس احتیاط لزومی این است که کل مکان مصلی طاهر باشد.

اگر فرض کنیم فرش یا زمین نجاست غیر متعدیه دارد و روی آن، فرش طاهری قرار گیرد، در طهارت مکان مصلی کافی است.

شرط نهم از شرایط مکان مصلی:

التاسع أن لا يكون محل السجدة أعلى أو أسفل من موضع القدم‌بأزيد من أربع أصابع مضمومات على ما سيجي‌ء في باب السجدة.[3]

شرط نهم از شرایط مکان مصلی این است که موضع سجده از موضع قدم، بیش از چهار انگشت بالاتر و پایین تر بسته نباشد. اگر ناهمواری بیش از آن باشد مکان مهیا و آماده برای نماز نیست و نماز در آن مکان فاقد شرط است و نقص آن به خود صلاة سرایت می‌کند، در نتیجه نماز خالی از اشکال نخواهد بود.

محقق حلی در معتبر، ج2، ص207 می‌فرماید: «لا يجوز أن يكون موضع السجود أعلى من موقف المصلي بما يعتد به مع الاختيار، و عليه علماؤنا.»[4] حکم همین است و این حکم اجماعی است.

آنچه که در اقامه نماز برای ما وظیفه است آن کیفیتی است که از سوی شارع به ما رسیده است. کیفیتی که رسیده است این است که زمین هموار و مسطح باشد و بالا و پایین بودن به اندازه بیش از چهار انگشت بسته، زمین را از حالت هموار بودن خارج می‌کند.

شرط دهم از شرایط مکان مصلی:

العاشر أن لا يصلي الرجل و المرأة في مكان واحد‌ بحيث تكون المرأة مقدمة على الرجل أو مساوية له إلا مع الحائل أو البعد عشرة أذرع بذراع اليد على الأحوط و إن كان الأقوى‌ كراهته إلا مع أحد الأمرين.[5]

یکی از شرایط مکان نماز گذار این است که زن و مرد اگر در یک مکان نماز اقامه کنند، مرد باید مقدم و جلوتر باشد از زنی که در حال نماز است. اگر زن در محل و مکان باشد و مشغول نماز نباشد، اشکالی ندارد؛ ولی اگر هر دو مشغول نماز باشد، باید مرد مقدم باشد و لو به اندازه این که محل ایستادن مرد مساوی باشد با محل سینه زن مصلی.

شیخ مفید و شیخ طوسی این مطلب را با قاطعیت تمام اعلام فرموده اند. شیخ مفید در کتاب مقنعه، ص25 می‌فرماید: اگر در حال نماز زن جلوتر از مرد مشغول نماز باشد؛ یعنی نزدیک هم و در فاصله کمتر از ده ذراع باشد و زن مقدم باشد، در این صورت نمازش باطل است؛ چون طبق نصوص یکی از شرایط شرعی نماز این است که در حال نماز، مرد مقدم از زن باشد.

شیخ طوسی در کتاب نهایه، ص100 همین حکمی را که شیخ مفید اعلام کرده است، بر آن تصریح دارد و می‌فرماید: تقدم زن بر مرد در حال نماز موجب بطلان صلاة می‌شود.

شیخ طوسی در کتاب خلاف، ج1، ص423 می‌فرماید: این که تقدم زن در حال نماز بر مرد مصلی موجب بطلان است، این حکم مورد اجماع است «دليلنا: إجماع الفرقة ... و روى أبو بصير، عن أبي عبد الله (عليه السلام)»[6]

وسائل، باب 5 از ابواب مکان مصلی، حدیث 1، صحیحه محمد بن مسلم:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يُصَلِّي- فِي زَاوِيَةِ الْحُجْرَةِ وَ امْرَأَتُهُ أَوِ ابْنَتُهُ- تُصَلِّي بِحِذَاهُ فِي الزَّاوِيَةِ الْأُخْرَى قَالَ- لَا يَنْبَغِي ذَلِكَ فَإِنْ كَانَ بَيْنَهُمَا شِبْرٌ أَجْزَأَهُ- يَعْنِي إِذَا كَانَ الرَّجُلُ مُتَقَدِّماً لِلْمَرْأَةِ بِشِبْرٍ.[7]

اسناد شیخ به حسین بن سعید اهوازی همیشه درست است. صفوان از اصحاب اجماع است. محمد بن مسلم از اوتاد است. این روایت مضمره است؛ ولی مضمره محمد بن مسلم است و اعتبار دارد؛ چون او غیر از صادقین روایت نقل نمی‌کند.

لا ینبغی و ینبغی اگر بدون قرینه بیاید ممکن است به معنا اعم به کار برود؛ ولی اگر با قرینه باشد؛ مثل محل بحث که در صدر حدیث سؤال از حکم نماز است، در این صورت لاینبغی یعنی نماز درست نیست.

صاحب جواهر در کتاب جواهر، ج8، ص330 می‌فرماید: این حکم رأی و نظر اکثر قدمای اصحاب است. «وكيف كان فقد نسب عدم الجواز إلى أكثر القدماء بل العلماء بل المشهور ، بل في الخلاف والغنية الإجماع عليه[8] این حکمی که در این حد است و اجماع هم در کتاب خلاف آمده و در کنار آن اعلام شده است و نصوصی هم دراین باب آمده، پس مطلب قابل اشکال و شبهه نخواهد بود.

محقق حلی هم در شرایع فتوای مشهور را در ج1، ص71 اعلام می‌کند که اگر زن و مرد با هم نماز را اقامه کنند و مرد جلوتر نباشد موجب بطلان نماز می‌شود.

روایت اخلاقی:

وسائل، باب 13 از ابواب اعداد فرائض، ح26:

وَ فِي كِتَابِ صِفَاتِ الشِّيعَةِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ عَنْ عَمِّهِ الْحُسَيْنِ بْنِ يَزِيدَ النَّوْفَلِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ ع شِيعَتُنَا أَهْلُ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ- وَ أَهْلُ الْوَفَاءِ وَ الْأَمَانَةِ وَ أَهْلُ الزُّهْدِ وَ الْعِبَادَةِ- أَصْحَابُ الْإِحْدَى وَ خَمْسِينَ رَكْعَةً فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ- الْقَائِمُونَ بِاللَّيْلِ الصَّائِمُونَ بِالنَّهَارِ- يُزَكُّونَ أَمْوَالَهُمْ وَ يَحُجُّونَ الْبَيْتَ وَ يَجْتَنِبُونَ كُلَّ مُحَرَّمٍ.[9]

در این روایت از امام صادق (ع) علائمی برای شیعه ذکره است: ورع، اجتهاد، اهل وفاء و امانت، اهل زهد و عبادت، اصحاب احدی و خمسین رکعت و ... این علائم برای شیعه در روایت معتبری از امام (ع) آمده است. فقهاء که الگوی عملی شیعه هستند، اعلام کرده اند که شیعه باید این اوصاف را داشته باشند. به عهد وفا کند هر چند در وضعیت طبیعی قرار نداشته باشد؛ همانند وفای به وعد سیدابوالحسن اصفهانی که در روز تشیع جنازه فرزندش سید حسن که بسیار عزیز بود و در حال نماز مثل جدش امیرالمؤنین (ع) به شهادت رسید، در تشییع جنازه او مردم در غم و اندوه بودند؛ اما سید ابوالحسن یک مرتبه اشاره کرد که آن طلبه را پیش من بیاورید. آن طلبه افغانی را آوردند و او وحشت کرد که نکند من متهم به قتل باشم. سید ابوالحسن فرمود با شما وعده داشتم که امروز به شما مساعدت کنم و این هم مساعدت شما. بنابراین وفای به عهد در هر شرایطی باید رعایت شود.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo