درس خارج فقه استاد سیدکاظم مصطفوی
1402/08/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الصلاة/مکان مصلی /شرایط مکان مصلی
الثالث أن لا يكون معرضا لعدم إمكان الإتمام و التزلزل في البقاء إلى آخر الصلاة كالصلاة في الزحام المعرض لإبطال صلاته و كذا في معرض الريح أو المطر الشديد أو نحوها فمع عدم الاطمئنان بإمكان الإتمام لا يجوز الشروع فيها على الأحوط نعم لا يضر مجرد احتمال عروض المبطل.[1]
شرط سوم از شرایط مکان مصلی این است که مکان معرض اتمام نماز باشد. اگر یک مکانی است که مصلی میداند در اینجا اگر نماز را شروع کند، به اتمام نمیرسد، برای این که باد شدید، باران شدید، ازدحام شدید و ... اجازه اتمام نماز را نمیدهد، در این گونه مکان شروع به نماز جایز نیست.
مستند این حکم این است که مکلف قصد اتیان و قصد انجام نماز را داشته باشد و اگر بداند که این نماز ناقص میماند و به اتمام نمیرسد، اقدام به آن جواز نخواهد داشت؛ چون در حقیقت اقدام به یک نماز ناقص نه امر دارد و نه سیره بر آن است و نه حسن دارد. بنابراین باید بداند که این نماز در این مکان تا پایان کار انجام میشود. در این رابطه مطلبی دیگری هم دخل دارد و آن نیت است که اگر انسان در شروع به نماز نیتش کامل نباشد، رکن اصلی نماز محقق نشده است؛ برای این که نمازی که میداند به اتمام نمیرسد، نیت آن محقق نشده است و نیت قابل تبعیض نیست؛ بلکه نیت یک نماز بتمامها و کمالها است. وجه و مستند برای این حکم در این حد ارائه میشود که شروع در مثل چنین نمازی جایز نیست.
در ادامه میفرماید: لا يجوز الشروع فيها على الأحوط نعم لا يضر مجرد احتمال عروض المبطل. [2]
اگر علم و اطیمنان دارد که در این مکان نماز به اتمام نمیرسد، این مکان مهیا برای نماز نیست و احوط این است که شروع نماز در آن مکان جایز نیست؛ ولی اگر احتمال عقلی دهد که جمعیت بیاید و مانع نماز شود، به آن احتمال اکتفا نمیشود.
سیدنا الاستاد اشکالی دارد که اشکال ایشان نسبت به این فرع و فرع بعدی استمرار و تسری داشته باشد. میفرماید در نیت لازم نیست که تمام نماز به طور قطع انجام شود، اگر به صورت رجاءا انجام شود کافی است و در این صورت اگر در پایان کار نماز درست انجام شود نماز صحیح است چون نیت محقق شده است و اجزاء و شرایط هم رعایت شده است.
این فرمایش با متن عروه آن چنان تطبیق ندارد؛ چون متن میگوید جایی باشد که علم یا اطمینان دارد که نماز به اتمام نمیرسد و رجا در آنجا جا ندارد؛ زیرا رجا در جایی است که بر خلاف علم و اطمینان نباشد.
الرابع أن لا يكون مما يحرم البقاء فيه كما بين الصفين من القتال أو تحت السقف أو الحائط المنهدم أو في المسبعة أو نحو ذلك مما هو محل للخطر على النفس.[3]
در صورتی که احتمال ضرر بر نفس احتمال عقلائی باشد، اجتناب واجب است اما حرمت بقا نیست و اگر قطع داشته باشیم حرمت بقا قطعی است.
اگر در جایی احتمال ضعیف باشد و محتمل قوی، آنجا عقلا میگوید اجتناب واجب است که این حکم یک حکم عقلائی است نه یک حکم فقهی.
حفظ نفس به حکم قطعی عقل واجب است و آیه ﴿لاتلقوا بایدیکم الی الهلکة﴾[4] ارشاد است.
طبق مبنای سید نهی تعلق به عبادت میگیرد و در مکانی که وقوف در آن حرام است، نهی به عبادت تعلق گرفته و موجب فساد عبادت است.
سیدنا الاستاد در کتاب مستند عروه، ج13، ص95 میفرماید: در این صورت که خطری وجود داشته باشد، شک و شبههی نیست که وقوف حرام است؛ اما صلاة یک عمل جدایی است و حرمت متعلق به وقوف در مکان است و نماز انجام یک عبادتی است که در حقیقت همان قیام و قعود، و ... است و اتحادی در کار نیست؛ آن وقوف در عین حالی که وقوف در مکان است، وقوف در نماز نیست و از هم جداست، پس صلاة امر خودش را دارد و حرمت نهی خودش را دارد و قابل جمع نیست؛ اما در مکان غصبی که گفتیم فقط در مورد سجده حرمت و وجوب جمع میشود، در اینجا جا ندارد؛ چون در اینجا فرض این است که مکان مباح است و سجده در مکان مباح حرام نیست.
آنچه سیدنا الاستاد فرموده است دقیق و عالی و محققانه است؛ اما برگرفته از یک دقت عقلیهی بسیار بالا است که در فقه و عرف راه ندارد. سید یزدی که گفته وقوف حرام است، مطابق فهم عرف است و وقوف نمازی را هم شامل میشود، پس نهی شامل آن میشود و موجب بطلان نماز میگردد.
الخامس أن لا يكون مما يحرم الوقوف و القيام و القعود عليهكما إذا كتب عليه القرآن و كذا على قبر المعصوم ع أو غيره ممن يكون الوقوف عليه هتكا لحرمته.[5]
شرط پنجم از شرایط مکان این است که مکان از امکنهی نباشد که وقوف و قیام و قعود بر آن مکان حرام باشد؛ مثل این که یک زمینی است که بر فرش آن آیات قرآن نوشته شده باشد و روی آن فرش قیام و وقوف حرام است. این مکان مساعد برای نماز نیست. یا قبر معصوم (ع) باشد و روی قبر هموار باشد. نماز خواندن روی قبر معصوم هم حرام است؛ برای این که قبر معصوم حرمت دارد و هتک آن حرام است.
دلیل اول این مسأله این است که هتک کلام الله و هتک قرآن ناطق حرام است و وقوف به تعبیر علامه حلی اکوان صلاتی است و متعلق نهی قرار میگیرد، پس نماز در آن مشروعیت ندارد.
نصوصی در این رابطه داریم که از آن استفاده میشود نسبت به قبور ائمه احترام قائل شویم:
وسائل، باب 26 از ابواب مکان مصلی، صحیحه محمد بن عبد الله حمیری:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُدَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحِمْيَرِيِّ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى الْفَقِيهِ ع أَسْأَلُهُ عَنِ الرَّجُلِ- يَزُورُ قُبُورَ الْأَئِمَّةِ هَلْ يَجُوزُ أَنْ يَسْجُدَ عَلَى الْقَبْرِ أَمْ لَا- وَ هَلْ يَجُوزُ لِمَنْ صَلَّى عِنْدَ قُبُورِهِمْ- أَنْ يَقُومَ وَرَاءَ الْقَبْرِ وَ يَجْعَلَ الْقَبْرَ قِبْلَةً- وَ يَقُومَ عِنْدَ رَأْسِهِ وَ رِجْلَيْهِ- وَ هَلْ يَجُوزُ أَنْ يَتَقَدَّمَ الْقَبْرَ وَ يُصَلِّيَ وَ يَجْعَلَهُ خَلْفَهُ أَمْ لَا- فَأَجَابَ وَ قَرَأْتُ التَّوْقِيعَ وَ مِنْهُ نَسَخْتُ- أَمَّا السُّجُودُ عَلَى الْقَبْرِ فَلَا يَجُوزُ فِي نَافِلَةٍ- وَ لَا فَرِيضَةٍ وَ لَا زِيَارَةٍ- بَلْ يَضَعُ خَدَّهُ الْأَيْمَنَ عَلَى الْقَبْرِ- وَ أَمَّا الصَّلَاةُ فَإِنَّهَا خَلْفَهُ يَجْعَلُهُ الْإِمَامَ- وَ لَا يَجُوزُ أَنْ يُصَلِّيَ بَيْنَ يَدَيْهِ- لِأَنَّ الْإِمَامَ لَا يُتَقَدَّمُ وَ يُصَلِّي عَنْ يَمِينِهِ وَ شِمَالِهِ.[6]
سؤال اول از سجده است وانگهی از جلو رو قراردادن یا پشت سر یا سمت راست و چپ قرار دادن است. در جواب فرموده: سجده بر قبر جایز نیست. در زیارت گونهی راست خود را روی قبر مقدس قرار دهید. نماز پشت قبر معصوم انجام شود که قبر را جلو قرار دهد. به تعبیر دیگر نماز را خلف قبر مقدس انجام دهد و این کیفیت، کیفیتی است که در بارهی نماز در اطراف قبور ائمه (ع) آمده است با این شرح که حتی یک سجده روی قبر مقدس تجویز نشده است.
حکم اول عدم جواز نماز روی قبر معصوم است و حکم دوم این است که تقدم از قبر الزاما جایز نیست و باید نماز خلف قبر باشد و در صورت تقدم حرمتی در کار است یا کراهتی؟ تحقیق این است که سند و دلالت کامل است و سیره هم بر آن است که نماز جلوی قبر مشروعیت ندارد و حد اقل شک در مشروعیت آن صورت میگیرد که اصل عدم مشروعیت آن است.