درس خارج فقه استاد سیدکاظم مصطفوی
1402/07/24
بسم الله الرحمن الرحیم
شرط دوم از شرایط مکان مصلی عبارت است از استقرار مکان که سید یزدی میفرماید:
الثاني من شروط المكان كونه قارا فلا يجوز الصلاة على الدابة أو الأرجوحة أو في السفينة و نحوها مما يفوت معه استقرار المصلي نعم مع الاضطرار و لو لضيق الوقت عن الخروج من السفينة مثلا لا مانع.[1]
شرط است در مکان مصلی که مکان قرار و ثبات داشته باشد و متحرک نباشد؛ در حالت لرزه و لرزش نباشد. این شرط که در حقیقت بر میگردد به اشتراط طمأنینه در نماز، جزء شرایط نماز است که نماز باید در حال طمأنینه انجام گیرد و اگر نماز در جایی باشد که متحرک است، نماز با طمأنینه اتیان نشده و اشکال دارد؛ مثل دابه که روی پالان شتر یا زین اسب نماز خوانده شود، در این حالت استقرار مکان مصلی وجود ندارد. در ارجوحه اگر کسی نماز اقامه کند که در فارسی به آن تاب گفته میشود، نماز درست نیست؛ چون تاب در حال حرکت است. در نصوص هم ارجوحه آمده است. در روایتی آمده که عایشه در حال عروسی اش ارجوحه سوار شده بود و این روایت را علامه طریحی نقل کرده است.
نماز در دابه به آن شکلی که در زمان قدیم بوده امروزه نیست؛ ولی سیاره و طیاره که محل ابتلا قرار گیرد، نماز در آن به عنوان اولی جایز نیست؛ چون مکان متحرک است و طمأنینه محقق نمیشود.
در بارهی اشتراط قرار و ثبات نسبت به مکان به سه دلیل استدلال شده است:
جواب این استدلال گفته شد که این حدیث بر فرض این که سندش درست باشد و شهرت آن را جبران کند، دلالتش بر مطلوب کامل نیست؛ چون این حدیث در جهت بیان مکان نماز است که مکان نماز اختصاص به مساجد ندارد؛ چون قبل از اسلام از نماز و روزه خبری نبود و در صدر اسلام مکانهایی برای نماز تهیه شده بود به عنوان مسجد و توهمی در ذهن بود که نماز در غیر مساجد درست نباشد؛ لذا این حدیث آمد مکان را توسعه داد و فرمود که نماز اختصاص به مسجد ندارد و در هر جای از زمین هموار میشود نماز خواند.
جوابی که از این استدلال داده شده است این است که سیدنا الاستاد در کتاب مستند عروه، ج13، ص83 – 87 میفرماید: این آیه دلالت ندارد بر این که در حال صلاة باید قرار و طمأنینه حفظ شود؛ برای این که منظور از محافظت، ادای نماز است که نماز را در وقت بخوانید یا اصل صلاة را حفظ کنید تا از بین برداشته نشود، نه این که آن را با طمأنینه انجام دهید و این آیه نسبت به این مطلب ساکت است و دلالتی ندارد.
محقق حلی در کتاب شرایع، ج1، ص66 مسافر را عنوان میکند و بعد میفرماید: مسافر که در حال سفر است و حالت اختیاری ندارد، روی مرکب نماز نخواند؛ مگر این که یک ضرورت و اضطراری در کار باشد.
شهید اول در کتاب ذکری، ج3، ص188 میفرماید: کسی که مسافر باشد نماز را روی دابه نباید انجام دهد؛ برای این که از شرایط نماز قیام و طمأنینه است اجماعا و بر اساس روایت عبد الرحمن بن ابی عبد الله.
شهید ثانی در کتاب مسالک، ج1، ص158 -159 در مقام توضیح کلام محقق حلی در شرایع میفرماید: محقق حلی فرموده است که آیا در حال اختیار کسی میتواند روی مرکب نماز اقامه کند؟ دو رأی است «قيل: نعم، و قيل: لا، و هو الأشبه».[4] شهید ثانی میفرماید «هذا هو الأجود» [5] این رأی اجود است و مستند آن را صحیحه عبد الرحمن عنوان میکند.
صاحب جواهر در کتاب جواهر، ج7، ص420 در شرح کلام محقق حلی میفرماید: صلاة بر مرکب به طور کلی در حال اختیار جایز نیست؛ «إجماعا بقسميه ، بل من المسلمين فضلا عن المؤمنين».[6] ته تنهام مؤمنین بلکه مسلمین بر آن اجماع دارند و به روایت عبد الرحمن هم استناد میکند.
وسائل، باب 14 از ابواب قبله، حدیث شماره 1و 4 و 7:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا يُصَلِّي عَلَى الدَّابَّةِ الْفَرِيضَةَ إِلَّا مَرِيضٌ- يَسْتَقْبِلُ بِهِ الْقِبْلَةَ وَ تُجْزِيهِ فَاتِحَةُ الْكِتَابِ- وَ يَضَعُ بِوَجْهِهِ فِي الْفَرِيضَةِ عَلَى مَا أَمْكَنَهُ مِنْ شَيْءٍ- وَ يُومِئُ فِي النَّافِلَةِ إِيمَاءً.[7]
محل استشهاد صدر روایت است که فرموده: بر دابه فریضه را نخواند و این یک عمومی است بر عدم اقامه نماز بر دابه.
حدیث بعدی موثقه است:
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ هِلَالٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَ يُصَلِّي الرَّجُلُ- شَيْئاً مِنَ الْمَفْرُوضِ رَاكِباً قَالَ لَا إِلَّا مِنْ ضَرُورَةٍ.[8]
احمد بن هلال را رمی به غلو و نصب کرده اند که سیدنا میفرماید فرد هر چند فاسد العقیده باشد، اگر وثاقت در نقل داشته باشد، قابل اعتبار است.
یکی رمی به غلو و دیگری احتمال نصب. هر دو نکته در رجال قابل توجه و اثر گذار است. اما رمی به غلو آنچه که از تحقیق و تحلیل در بارهی روایات روات به دست میآید، رمی به غلو عمدتا رمی مدرکی است و برگرفته از عصبانیت و عداوت مخالفین نسبت به اهل ولایت است؛ لذا کل روات قمیین را احیانا رمی به غلو میکنند؛ چون پرچم دران ولایت امیرالمؤمنین (ع) بوده اند.
نکتهی دیگری نصب است که اگر ناصبی بودن احتمال عقلائی یا نقل نسبتا قابل اعتمادی بود که فرد حالت ناصبی داشته است، اینجا هم مطلب دیگری است که کلام و بیان او به هیج وجه قابل اعتماد نیست؛ زیرا «الناصب منا اهل البیت انجس من الکلب». اگر وصف ناصبی به احتمال قوی در کار باشد، خبرش اصلا اعتبار ندارد و کسی که نصب و عداوت اهل بیت و انکار اعلام میکنند، برای ملحدین مثل ناصبیها هیچگاه وثاقت و اعبتار راه ندارد، اما اگر یک خبری را دیدید که از سوی ناصبی است ولی با قرائنی صحیح است، صحت و اعتبار آن از ناحیهی قرائن است نه از ناحیه ناصبی. روایت مسلمان قابل قبول است و در رجال نقل راوی کافر قابل اعتبار نیست و ناصبی کافر است و انجس من الکلاب است.
احمد بن هلال بر اساس تتبع این حقیر جزء نواصب نیست ممکن است توثیق خاص نداشته باشد؛ ولی در سند کامل الزیارة آمده و توثیق عام دارد؛ اما جزء نواصب نیست؛ لذا نواصب به طور کل اگر یک موردی گفته شود که ناصبی است و ثقه است، مثل این است که بگویید کافر است و ثقه است که بالاجماع قابل قبول نیست.
وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ (عَنِ الْحُسَيْنِ) عَنِ النَّضْرِ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تُصَلِّ شَيْئاً مِنَ الْمَفْرُوضِ رَاكِباً- قَالَ النَّضْرُ فِي حَدِيثِهِ- إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَرِيضاً.[9]
نماز فریضه را در حال رکوب انجام ندهید. راکب اعم از این که راکب دابه باشد یا سیاره یا طیاره.
از این روایات استفاده شده است که نماز بر مرکب درست نیست؛ چون طمأنینه که از شرایط نماز است اجماعا، در آن محقق نمیشود.
در نتیجه هر سه روایت معتبر است و در حد استفاضه میشود و دلالت آن هم صریح است و عمومیت دارد.
چهار تا فقیه اگر از یک روایت، یک معنا را استفاده کند به آن فهم الفقهاء میگوییم؛ یعنی رأی کارشناسی، پس خود محقق حلی، شهید اول، شهید ثانی و صاحب جواهر که هر کدام قدر هستند، مستند برای عدم جواز نماز در حال رکوب را این حدیث (حدیث عبد الرحمن) قرار داده اند.
اما سیدنا الاستاد و سید الحکیم در کتاب مستمسک ج5، ص455 دلالت این روایات را مورد خدشه قرار داده اند و میفرمایند دلالت این روایات بر مطلوب (استقرار مکان در حال نماز) کامل نیست؛ برای این که اولا اگر جمود کنیم بر روایات، معنای جمود این است که فقط مدلول مطابقی لفظ و خود معنای وضعی کلمه را در نظر بگیریم و مقدمات و مؤخرات آن در کار نباشد، از جمود در روایات این مطلب به دست میآید که رکوب مبطل است یا نماز در حال رکوب جایز نیست؛ هر چند مرکب واقف باشد و طمأنینه بهم نخورد و این قابل التزام نیست. اگر یک سیاره کف آن وسعت برای اقامه نماز داشته باشد و مصلی نماز بخواند و سیاره متحرک نباشد، بدون شبهه نماز درست است پس خود مرکب موضوعیت در عدم جواز صلاة ندارد؛ بلکه طمأنینه باید رعایت شود و اگر در مرکب فرض کردیم در حال نماز طمأنینه رعایت شود، نماز نقصی ندارد و شرایط نماز محقق است و مانعی نیست، پس حکم به صحت نماز بدون اشکالی درست است.