درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی
1402/02/23
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الصلاة/شرائط لباس المصلي /به تأخیر انداختن فاقد ساتر نماز را به آخر وقت
مسأله شماره 46:
الأحوط بل الأقوى تأخير الصلاة عن أول الوقت- إذا لم يكن عنده ساتر و احتمل وجوده في آخر الوقت.[1]
اگر کسی ساتری ندارد و احتمال دهد که تا آخر وقت ممکن است ساتر آماده شود، برای به دست آوردن ساتر هم سعی و تلاش نماید که یک امر ارتکازی است؛ چنانکه در بارهی پیدا کردن آب در جهت تیمم که مکلف چه مقدار باید برود تا امکان پیدا کردن آب منتفی شود آنگاه تیمم نماید، در بارهی ثوب و ساتر هم بر اساس این شرط ارتکازی مکلف باید تلاش خودش را به کار اندازد در جهت به دست آوردن ساتر که گفته شده اگر به قمیت گزافی هم خریدنی باشد باید بخرد به شرط این که در حد عسر و حرج نرسد. احوط بلکه اقوا این است که باید صبر کند تا وقتی که آخر وقت برای انجام صلاة فرارسد. در این مسأله در حقیقت دو رأی در کار است:
رأی و نظری که سید طباطبائی در متن عروه آمده و مشهور و علامه حلی آن را اعلام کرده اند که باید تا آخر وقت صبر کند، اگر دست رسی به ساتر پیدا نکرد آنگاه عریانا صلاة را انجام دهد. در این رابطه روایتی داریم در وسائل، باب 52 از ابواب لباس مصلی، حدیث شماره1:
عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنِ السِّنْدِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِي الْبَخْتَرِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ ع أَنَّهُ قَالَ: مَنْ غَرِقَتْ ثِيَابُهُ فَلَا يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يُصَلِّيَ- حَتَّى يَخَافَ ذَهَابَ الْوَقْتِ يَبْتَغِي ثِيَاباً- فَإِنْ لَمْ يَجِدْ صَلَّى عُرْيَاناً جَالِساً يُومِئُ إِيمَاءً- يَجْعَلُ سُجُودَهُ أَخْفَضَ مِنْ رُكُوعِهِ- فَإِنْ كَانُوا جَمَاعَةً تَبَاعَدُوا فِي الْمَجَالِسِ- ثُمَّ صَلَّوْا كَذَلِكَ فُرَادَى.[2]
این حدیث که چند منظوره است از لحاظ سند خالی از اعتبار نیست. حمیری در قرب الاسناد نقلش معتبر است. سندی بن محمد توثیق خاص دارد. ابی البختری همان سعید است و توثیق خاص ندارد؛ از این جهت سیدنا الاستاد میفرماید این سند ضعیف است، ولی ابن ابی عمیر که در رأس مشایخ ثلاث است از او بدون واسطه روایت نقل کرده است که بر اساس بیان شیخ طوسی و شیخ نجاشی و مشهور رجالیون، نقل ابن ابی عمیر از او اعتبار دارد و سند از اعتبار برخوردار است.
در متن مطلب اول مربوط به این مسأله که مورد بحث واقع میشود این است که کسی که لباسش غرق شده است سزاوار نیست که بدون لباس مبادرت به نماز خواندن کند و باید صبر کند تا لباس به دست آورد. اگر وقت به آخر رسید و دست رسی به لباس پیدا نشد نماز را جالسا و برهنه بخواند.
کسی که ساتر برای صلاة ندارد تا آخر وقت صبر کند و در جستجوی لباس باشد. اگر لباس به دستش نیامد آنگاه صلاة را جالسا انجام دهد و سجود را اخفض از رکوع انجام دهد و اگر جماعت بودند دور از هم بیاستند و فرادا نماز را انجام دهند. با وصف عریان بودن و با توجه به این روایت مطلب از استحکام بیشتری برخوردار است و رأی سیدنا هم این شد که اولی انجام دادن عرات صلاة را به صورت فرادا است.
اگر نتواند در آخر وقت لباسی به دست آورد آنگاه میتواند نماز را عریانا انجام دهد. سیدنا الاستاد میفرماید: حکم همین است یعنی باید منتظر بماند تا علم یا اطمینان حاصل کند که ساتری به دست نمیآید منتها میفرماید مستند این حکم روایت ابی البختری نیست چون روایت او در حقیقت از نظر سند ضعیف است و به آن اعتماد نمیشود اما مرسله ابن مسکان در باب 50 از ابواب لباس مصلی، حدیث شماره 3 آمده است:
وَ عَنْهُ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي الرَّجُلِ يَخْرُجُ عُرْيَاناً فَتُدْرِكُهُ الصَّلَاةُ- قَالَ يُصَلِّي عُرْيَاناً قَائِماً إِنْ لَمْ يَرَهُ أَحَدٌ- فَإِنْ رَآهُ أَحَدٌ صَلَّى جَالِساً.[3]
این روایت که از ابن مسکان آمده است بر عکس روایت ابی البختری بدار را اعلام میکند. وقت نماز رسید و برود به طرف صلاة. این روایت هم از اعتبار برخوردار نیست چون مرسل است.
دلیل دومی که برای بدار گفته میشود استصحاب است. استصحاب استقبالی که اگر کسی در اول وقت ساتر ندارد و شک میکند در آخر وقت ساتری میسر می شود یا نه؟ استصحاب میکند حالت فعلی را تا آخر وقت. بر اساس مسلک صاحب نظران اصول دلیل اعتبار استصحاب شامل استصحاب استقبالی هم میشود. بر اساس این استصحاب و مؤید از حدیث ابن مسکان بدار و مبادرت جایز باشد. اما سیدنا پس از این دو تا نکته یک قاعدهی را اعلام میکند که بر اساس آن رأی اول که انتظار تا آخر وقت است تقویت میشود و رأی دوم که بدار است کنار گذاشته میشود.
قاعده این است که عذری که در شرع موضوع حکم قرار میگیرد باید مستوعب باشد؛ مثلا مکلفی که در اول وقت معذور است باید تا آخر وقت استمرار داشته باشد و اگر نه معذور نیست و اگر در قسمتی از وقت معذور نباشد عنوان معذور محقق نیست. بر اساس این قاعد باید تا ضیق وقت منتظر بماند آنگاه صلاة را عریانا انجام دهد بر اساس فتوای سید طباطبائی و معتبره ابی البختری. اما سیدنا میفرماید اگر مکلف دست رسی به ساتر نداشته باشد و وقت ضیق شود، در این وضعیت حکم تخییر است بین مانعیت و شرطیت. شرطیت ساتر و مانعیت کشف عورت. بنابراین در صورتی که امر دائر بین شرطیت و مانعیت باشد، ترجیحاتی که برای مانعیت گفته شده است استحسانیه است و در حقیقت ترجیح بین شرطیت و مانعیت به عنوان یک مرجح معتبر وجود ندارد لذا در صورت تعارض نتیجه تخییر میشود.
از لحاظ عملی اثر عملی آنچنانی در کار نیست. برای این که یا عریانا خوانده میشود که مطابق متن و روایت ابی البختری است و یا این که ساتر مباح در اختیارش نیست در این صورت یا با ساتر محرم و نجس نماز بخواند یا عریانا و اگر ساتری اصلا وجود نداشت این مکلف در این صورت متعین است که در آخر وقت امرش دائر است بین ترک صلاة یا با فقدان شرط نماز را انجام دهد، بر اساس قاعده الصلاة لاتترک بحال، نماز را بخواند و احوط این است که بعدا وقتی ساتر پیدا شد نماز را احتیاطا قضا کند.
ساتر شرط صحت صلاة است و اگر عذری آمد آن شرط فعلا ساقط است، ولی یک صلات قطعی مطابق شرع بر عهده داشت و آن قطعا با ساتر بود و الآن که عریانا انجام میدهد اگر شک در اجزاء داشته باشیم وظیفهی فعلی چیزی است و یقین به امتثال چیز دیگر. اگر شک در امتثال قطعی داشتیم احوط وجهی دارد. این احوط احوط استحبابی است.
47 مسألة إذا كان عنده ثوبان يعلم أن أحدهما حرير أو ذهب أو مغصوب و الآخر مما تصح فيه الصلاةلا تجوز الصلاة في واحد منهما بل يصلي عاريا و إن علم أن أحدهما من غير المأكول و الآخر من المأكول أو أن أحدهما نجس و الآخر طاهر صلى صلاتين و إذا ضاق الوقت و لم يكن إلا مقدار صلاة واحدة يصلي عاريا في الصورة الأولى و يتخير بينهما في الثانية.[4]
این مسأله سه صورت دارد:
صورت اول این است که مکلف دو تا لباس و دو تا ساتر دارد و یقین دارد که یکی از آن دو مغصوب است یا حریر ولی تشخیص داده نمیتواند. در این صورت نماز در این دو تا ثوب مجزی نیست. برای این که بر اساس علم اجمالی صلاة در این دو لباس شرعیت ندارد. اصل معارض است در هر یک از این دو تا ثوب و علم اجمالی هم به تنجز میرسد و محقق است و بر اساس علم اجمالی صلاة به این دو تا ثوب جایز و مجزی نیست، بنابراین باید صلاة را عریانا انجام دهد.