درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی
1401/11/12
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: كتاب الصلاة/شرائط لباس المصلي / مستثنیات لباس مصلی
بحث و تحقیق ما در بارهی لباس مصلی بود و گفته شد که سید در انتهای مسأله شماره شانزده فتوا دادند:
و أما السمور و القاقم و الفنك و الحواصل فلا يجوز الصلاة في أجزائها على الأقوى.[1]
این موارد گفته شد و برای پاسخ به سؤالات، باردیگر آن را به طور اجمال مرور میکنیم.
سمور یک حیوان کوچک تر از روباه است. سیدناالاستاد در کتاب شرح عروه، ج12، ص196-202 آن را بحث کرده است که به طور خلاصه باید گفت سمور یک موردی است که گفته میشود در معرض استثناء از محرم الاکل باشد؛ چون در معرض استثناء بوده است، سید طباطبائی یادآور شده که استثناء درست نیست و استثناء از قاعده باید محرز باشد. یک روایتی نسبت به سمور آمده است و آن صحیحه حلبی است در باب چهار از ابواب لباس مصلی، حدیث2:
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنِ الْعَبَّاسِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْفِرَاءِ وَ السَّمُّورِ وَ السِّنْجَابِ- وَ الثَّعَالِبِ وَ أَشْبَاهِهِ قَالَ لَا بَأْسَ بِالصَّلَاةِ فِيهِ.[2]
سیدنا الاستاد میفرماید اگر این صحیحه بود و دلیل دیگری نمیداشتیم به آن عمل میکردیم؛ ولی صحیحه علی بن راشد در باب سه از ابواب لباس مصلی، حدیث 5 با سند معتبر آمده و با آن معارض است:
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ أَبِي عَلِيِّ بْنِ رَاشِدٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع مَا تَقُولُ فِي الْفِرَاءِ أَيُّ شَيْءٍ يُصَلَّى فِيهِ- قَالَ أَيُّ الْفِرَاءِ قُلْتُ الْفَنَكُ وَ السِّنْجَابُ وَ السَّمُّورُ- قَالَ فَصَلِّ فِي الْفَنَكِ وَ السِّنْجَابِ- فَأَمَّا السَّمُّورُ فَلَا تُصَلِّ فِيهِ الْحَدِيثَ.[3]
ترجیح با آن نصی است که دلالت بر عدم جواز دارد؛ زیرا آن روایات مرجحات باب تعارض را دارد که مخالفت با عامه است و بر فرض تعارض، تساقط میکنند و به عمومات تحریم مراجعه میشود که «کل ما حرم اکله لا تجوز الصلاة فی وبره و ...» علاوه بر این که این حکم مشهور؛ بلکه مورد اجماع است. فقیه یا فیلسوف یا عالم جامع منقول و معقول مرحوم فیض کاشانی در کتاب فقهی مفاتیح الشرایع ج1، ص109 میفرماید: این مطلب اجماعی است.
در مورد فنک توهمی که وجود دارد این است که ممکن است استثناء شده باشد. فنک از جنس گربه سالان است.
وسائل باب سه حدیث 4 و 5 و 6 و 7:
وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ أَبِي عَلِيِّ بْنِ رَاشِدٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع مَا تَقُولُ فِي الْفِرَاءِ أَيُّ شَيْءٍ يُصَلَّى فِيهِ- قَالَ أَيُّ الْفِرَاءِ قُلْتُ الْفَنَكُ وَ السِّنْجَابُ وَ السَّمُّورُ- قَالَ فَصَلِّ فِي الْفَنَكِ وَ السِّنْجَابِ- فَأَمَّا السَّمُّورُ فَلَا تُصَلِّ فِيهِ الْحَدِيثَ. [4]
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ يَحْيَى بْنِ أَبِي عِمْرَانَ أَنَّهُ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ الثَّانِي ع فِي السِّنْجَابِ- وَ الْفَنَكِ وَ الْخَزِّ وَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ- أُحِبُّ أَنْ لَا تُجِيبَنِي بِالتَّقِيَّةِ فِي ذَلِكَ- فَكَتَبَ بِخَطِّهِ إِلَيَّ صَلِّ فِيهَا.[5]
این روایت هم صحیحه است.
قلت لِلرِّضَا ع أُصَلِّي فِي الْفَنَكِ وَ السِّنْجَابِ قَالَ نَعَمْ.[6]
سیدناالاستاد میفرماید بر مسلک ما اعراض ضرری وارد نمیکند. اقوا جواز صلاة است. و کان الاحتیاط مما لا ینغی ترکه. این احتیاط با احتیاط استحبابی نمیسازد و احتیاط استحبابی لا ینبغی ترکه ندارد. اقوا در مقام استدلال فتوای قطعی حساب نمیشود. اقوا در مقام استدلال آن قوی ترین رأی مستخرجه است؛ ولی لا ینبغی ترکه قرینه بر عدم احتیاط استحبابی است.
قاقم را سیدنا میگوید اصلش اسم فارسی بوده است. در بارهی حکم آن خلافی دیده نشده است و نصی در بارهی آن نداریم. گفته میشود که جزء محرم الاکل است و از حشرات زیر خاکی است که به طور کل محرم الاکل مبطل است.
حواصل که همان کرکس است و گوشت خوار میباشد. در باب هفت حدیث 11 روایتی آمده:
وَ عَنْهُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ السِّنْدِيِّ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ اللِّحَافِ مِنَ الثَّعَالِبِ أَوِ الْجِرْزِ مِنْهُ - أَ يُصَلَّى فِيهَا أَمْ لَا قَالَ إِنْ كَانَ ذَكِيّاً فَلَا بَأْسَ بِهِ.[7]
سیدناالاستاد میفرماید: در نسخه استبصار حواصل نوعی کرکس است و در نسخه تهذیب آمده است الجرز منه که جزر یک نوع لباس مخصوص بانوان است. با اختلاف نسخه نمیشود به این حدیث استناد کرد.
حدیث یک باب 5 از لحاظ سند درست است و یک جملهی کلی دارد:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ عَنْ أَخِيهِ الْحُسَيْنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنْ لِبَاسِ الْفِرَاءِ وَ السَّمُّورِ- وَ الْفَنَكِ وَ الثَّعَالِبِ وَ جَمِيعِ الْجُلُودِ قَالَ لَا بَأْسَ بِذَلِكَ.[8]
سیدنا میفرماید این حدیث جهتش مربوط به جواز صلاة در لباس متضمن جلود حواصل و فنک نیست؛ بلکه جهت سؤال استفاده از این جلود است، نه استفاده در حال نماز، پس دلیل کامل نیست و مستند و مرجع در این مورد همان عموم منع است که برگرفته از موثقه ابن بکیر میباشد.
شهید در کتاب دروس، ج1، ص150 میفرماید: صلاة در لباس متضمن اجزای محرم الاکل جایز نیست. و في الثعلب و الأرنب و الفنك رواية بالجواز متروكة ... و في الحواصل الخوارزميّة رواية بالجواز مهجورة.[9] دقت ها و تعبیرات شهید اگر مستند نباشد مؤید خواهد بود.
یکی از معقدات بحث استدلالی فقهی، بحث لباس مشکوک است که اگر کسی بحث محقق نائینی را پیرامون آن بفهمد، هنر بالایی کرده است. بحثها عمیق است هر چند از لحاظ عمل به طور نادر مورد ابتلا است اما نکتههایی که به کار میبرند مفید است؛ از جمله قواعد بحث شرطیت و مانعیت است. فرق بین آن دو این است جایی که شرط اصل اشتراطش محقق است، باید احراز شود. در بارهی مانع اگر شک کنیم اصل عدم مانع است. شرط دخل به ماهیت دارد و مانع دخل به صحت و فساد دارد و خارج از ماهیت است.
حدیث اخلاقی:
تحف العقول، ص340: امام جواد (ع) میفرماید: «المؤمن يحتاج إلى توفيق من الله وواعظ من نفسه وقبول ممن ينصحه»[10] یک انسان احتیاج به واعظ دارد و بهترین واعظ خود اوست؛ علیکم انفسکم و بهترین عامل اصلاح نفس، خود آدم است که با یک تنبه و تذکری حاصل میشود.