< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

1401/09/21

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الصلاة/شرائط لباس المصلي /نبود فرق در اشتراط ستر بین نماز واجب و مستحب و اجزای منسیه

 

مسأله شماره نه:

سید طباطبائی یزدی می‌فرماید: «لا فرق في وجوب الستر و شرطيته بين أنواع الصلوات الواجبة و المستحبة‌و يجب أيضا في توابع الصلاة من قضاء الأجزاء المنسية بل سجدتي السهو على الأحوط نعم لا يجب في صلاة‌ الجنازة و إن كان هو الأحوط فيها أيضا و كذا لا يجب في سجدة التلاوة و سجدة الشكر»‌.[1]

پس از آن که در باره‌ی وجوب ستر بحث کردیم و گفتیم که ستر صلاتی حدّش تا کجاست؟ و این بحث نصا و اجماعا کامل شد. در مسأله‌ی شماره نه می‌فرماید:

ستری که در باره‌ی صلاة واجب است و به عنوان شرط وجوب در صلاة و واجب شرطی است، بعد از اتمام این مطلب، می‌فرماید: در وجوب ستر و اشتراط آن فرق نمی‌کند که صلاة واجب باشد یا مستحب. در صلوات واجب هم ستر شرط است و در صلوات مستحب و نوافل هم ستر صلاتی، شرط است که باید انجام گیرد.

صاحب جواهر در کتاب جواهر الکلام، می‌فرماید: «والظاهر أن النافلة كالفريضة في ذلك».[2] بعد وجوب ستر در نوافل را مستند به دو نکته می‌کند: یکی صدق صلاة و دیگری اشتراک که نافله با فریضه اشتراک در شرایط دارد. بر این اساس می‌فرماید ستر در نافله هم شرط است.

در این رابطه نظر مخالفی اگر نبود مسأله به عنوان اجماعی اعلام می‌شد؛ اما اختلاف نظر و لو به صورت جزئی دیده می‌شود. صاحب جواهر اشاره به رأی استاد خودش دارد. اساتید او به طور مشهور سید مهدی بحر العلوم طباطبایی و صاحب کشف اللثام، فاضل هندی است. فاضل هندی در کتاب کشف اللثام، ج3، ص238 نسبت به موثقه‌ی ابن بکیر که آمده بود: مرئه‌ی حره مشکوفة الرأس هم می‌تواند در صورتی که ناظر محترمی نباشد، نماز بخواند. صاحب کشف اللثام می‌گوید: این حدیث حمل بر نوافل می‌شود. با این نکته‌ی که اشاره شد، اشتراک نوافل با فرائض فی الجمله ثابت است.

می‌فرماید: نسبت به اجزای منسیه؛ مثل سجده یا تشهد فراموش شده هم ستر واجب است؛ برای این که قاعده داریم، شرط در کلّ شامل شرط در جزء هم می‌شود. اجزاء صلاة در اشتراط و خصوصیت تابع خود صلاة است که هر شرطی نسبت به خود آن باشد، نسبت به اجزاء آن نیز می‌باشد و صلاة مجموعه‌ی این اجزاء است.

در مورد سجده‌ی سهو سید یزدی می‌فرماید: احوط این است که ستر داشته باشد. دلیل احوط این است که سجده‌ی سهو یک وجود مستقلی دارد و از آنجا که سجده سهو هم مصداق سجده است، احوط این است که ستر آنجا هم رعایت شود.

در مورد نماز جنازه ستر واجب نیست. صاحب جواهر در ص176 و 177 کتاب جواهر می‌فرماید: در نماز جنازه وجوب ستر دلیل ندارد؛ برای این که صلاة جنازه در حقیقت دعا است و لذا طهارت در آن شرط نیست. پس از آن که صلاة صدق نکند، شرط صلاة در مورد او وجود نخواهد داشت.

تحقیق این است که در صلاة جنازه هم ستر واجب است؛ زیرا اولاً بر اساس قاعده‌ی معروف «لا صلاة الی بستر».[3] این قاعده نماز جنازه را هم شامل می‌شود. در این رابطه محقق ثانی در کتاب جامع المقاصد، ج2، ص107 می‌فرماید: در صلاة جنازه هم ستر واجب است «للقطع بإطلاق اسم الصّلاة عليها»[4] برای این که قطع داریم که صلاة جنازه، صلاة است. در عناوین فقهی خود صلاة جنازه به عنوان صلاة ذکر و ثبت شده است. در نصوص هم صلاة تعبیر شده است. پس صلاة جنازه، قطعا صلاة است هر چند که دعا در آن زیاد وجود دارد؛ اما کثرت دعا آن را از ماهیت صلاة خارج نمی‌کند.

شهید در کتاب ذکری فرموده که در صلاة جنازه هم ستر واجب است؛ چون صلاة صدق می‌کند و اسم صلاة وجدانا بر آن صادق است.

نکته‌ی اول سیره‌ی متدینین و مصلین در صلاة جنازه است که قطعا به عنوان سیره‌ی مشرعه ثابت است که خواننده‌ی نماز جنازه باید دارای ستر صلاتی باشد. ثانیا تناسب حکم و موضوع که عنوان عبودیت دارد و عبادت مناسبت دارد با رعایت شرایط عبادی و از شرایط آن، گرفتن ستر است، پس در صلاة جنازه هم باید ستر رعایت شود.

در متن آمده: «نعم لا يجب في صلاة‌ الجنازة و إن كان هو الأحوط فيها أيضا».[5] پس ما با متن مشکلی نداریم چون سید هم احوط گفته و در عمل تهافت ندارد.

سیدنا الاستاد در کتاب مستند، ج12، ص110 می‌فرماید: سجده تلاوت و سجده‌ی شکر جزء صلاة نیست و نصی در باره‌ی وجوب ستر نسبت به این موارد نداریم، پس ستر در آن واجب نیست.

10مسألة [في اشتراط ستر العورة في الطواف]يشترط ستر العورة في الطواف أيضا‌.[6]

در طواف هم ستر واجب است. به طور کلی قاعده‌ی تنزیل را داریم؛ یعنی یک موضوعی را که با موضوع دیگر فرق داشته باشد، اگر از نظر حکم یکسان اعلام کنیم، تنزیل است؛ مثل «الطواف بالبیت صلاة»[7] که طواف نازل منزله‌ی صلاة است. متن این قاعده که قاعده‌ی منصوصه است، متن حدیث نبوی است و این حدیث نبوی عمدتا در جوامع معتبر روایی نیامده و در اقوال قدماء آمده که به طور اغلب منبع آن مصادر ابناء عامه است؛ ولی قاعده مورد شهرت عظیمه می‌باشد که «الطواف بالبیت صلاة». در صورتی که نازل منزله‌ی صلاة شود، حکم صلاة را دارد؛ از جمله وجوب ستر.

سیدنا الاستاد در همان منبع می‌فرماید: در باره‌ی ستر طواف نصوصی که داریم همه اش ضعیف اند و به آن اعتماد نمی‌شود. در باره‌ی نصوص مربوط به ستر در حال طواف، شش تا روایت در کتاب تفسیر عیاشی آمده است.

تفسیر عیاشی تفسیر معتبری است؛ ولی اسناد روایات در آن حذف شده که مصحّح و مستنسخ سندها را به جهت رعایت اختصار انداخته و روایت همه مرسل شده که خواسته ابرو را اصلاح کند؛ ولی چشم را کور کرده است. همه‌ی این شش روایت بدون سند است و بر اساس مسلک سیدنا از اعتبار ساقط می‌باشد. روایت هفتم را می‌فرماید مرسل شیخ صدوق است که در کتاب علل نقل شده است. پس این روایات از دید او اعتبار ندارد؛ اما یک روایتی را تحت عنوان مصححه یونس بن یعقوب نقل می‌کند:

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع رَأَيْتُ فِي ثَوْبِي شَيْئاً مِنْ دَمٍ- وَ أَنَا أَطُوفُ قَالَ فَاعْرِفِ الْمَوْضِعَ- ثُمَّ اخْرُجْ فَاغْسِلْهُ ثُمَّ عُدْ فَابْنِ عَلَى طَوَافِكَ.[8]

از این حدیث که در آن امر به اعاده با ساتر طاهر شده، استفاده می‌شود که در طواف، ستر با طهارت شرط است و ارشاد به شرطیت ستر در طواف دارد.

خلاصه علاوه بر نفی خلاف، طبق این نص هم باید ستر صلاتی در طواف رعایت شود و در مجموع هشت روایت در حد تواتر می‌رسد؛ لذا فاضل هندی در کشف اللثام، ج5، باب طواف می‌فرماید: روایات در وجوب ستر در حد تواتر است.

در باره‌ی روایات تفسیر عیاشی عنایت کنید، در رجال ما یک قواعد داریم و یک شمّ الدرایه داریم که شمّ الدرایه یک نکته‌های جانبی است؛ ولی اثر گذار؛ از جمله این که کتاب چه کتابی است و مفسر چه کسی است؟ تفسیر عیاشی از لحاظ اعتبار و قدمت و محتوا هم تراز تفسیر قمی است و عمدتا روایات ولائی در تفسیر قمی و تفسیر عیاشی آمده است. آیا یک محققی مثل شما که کتاب را بشناسد که از اواخر قرن چهارم است و با آن اعتبار که در آن اختلافی وجود ندارد. شش روایت آن همه باطل اند؟ بنده جرئت نمی‌توانم بگوییم شش تا روایت تفسیر عیاشی همه اش کنار گذاشته شود. با توجه به اعتبار کتاب تفسیر عیاشی و با توجه به رأی و نظر فاضل هندی که یک فقیه متبحّری است که لم یشهد التاریخ مثیل له، حد اقل در این رابطه می‌گوییم این مجموعه از روایات به عنوان یک مؤید قوی می‌تواند کارساز باشد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo